دستهی دلقكها در كنار سفر به انتهای شب و مرگ قسطی كه آن دو نیز به فارسی ترجمه شدهاند، از مهمترین آثار سلین، نویسندهی فرانسه,ی پس از جنگ اول است.
درباره ی نویسنده: لویی-فردینان دتوش با نام مستعار «سلین»، نویسندهٔ فرانسوی است. نویسندهای فرانسوی كه اولین كتاب خود را در سن 38 سالگی منتشر كرد و بلافاصله با انتشار كتابش تمام جامعهی ادبی را انگشت به دهان كرد. اولین اثر سلین سفر به انتهای شب بود. كتاب « دسته ی دلقك ها » اثری از این نویسنده است .
در ابتدای كتاب دستهی دلقكها خود سلین مقدمهای نوشته است كه در آن همه خوانندگان كتابش را به صبور بودن دعوت میكند و از آنها میخواهد زود قضاوت نكنند. همانطور كه گفته شد سفر به انتهای شب اولین رمان سلین بود، اما منتقدان رمان مرگ قسطی او را بهترین اثرش میدانند،
خلاصه ی كتاب دسته ی دلقك ها :
دستهی دلقكها كتابیست با دنیایی مملو از دروغ و دزدی و ریا و تزویر. صفاتی زشت كه سلین منشا همه آنها را با جنگ مرتبط میداند و با وجود لحن طنزآمیز خاص خود، فضایی سیاه و تاریك را به تصویر میكشد. فضایی كه اگر چه به طور صریح به جنگ و بمباران اشاره نداشته ولی همین سیاهی خود یادآوریست از صدای بمب و گریه كودكان و آدمهای گریزان و خانههای ویران و در این بین دستهای دلقك كه چون بازیگران نمایشی از جنگ فراریاند.
كتاب با صحنه جنگ شروع میشود اما در ادامه درگیر شخصیتهای داستان میشود كه همه آنها در حال فرار از جنگ یا مخفی كردن كارهایشان هستند و از هرج و مرج جنگ سواستفاده میكنند. مثل دزدها، پااندازها، قاتل و شرخر كه همه دنبال فرار از پلیس و جنگ و حتی خودشان هستند كه همین خودش باعث به وجود آمدن اتفاقات بعدی كتاب میشود.
دستهی دلقكها در كنار سفر به انتهای شب و مرگ قسطی كه آن دو نیز به فارسی ترجمه شدهاند، از مهمترین آثار سلین، نویسندهی عصیانی و سنتستیز فرانسهی پس از جنگ اول است. ماجرا در زمان جنگ اول میگذرد، در محلات پایینشهری لندن، شهری دچار ویرانیهای جنگ و پناهگاهی برای عناصر وازدهای كه میكوشند از گذشتهی خود بگریزند. سلین با تفالههای جامعه، آدمكشها، واسطهها، قاچاقچیها، معتادان، ولگردان و جنایتكاران محشور میشود. گویی آنان را درك میكند و تیزبینانه و بدبینانه، با حالی از انزجار و نفرت، به جامعهای در حال تباهی و تجزیه مینگرد. «دلقكبازی»های قهرمانان این كتاب، درگیری دائمیشان با «گزمه» و «عسس»، آنارشیسم حاكم بر روحیه و رفتارشان، در ظاهر جلوهی یك نمایش عروسكی را دارد اما در باطن تراژدی عظیمی است كه سلین استادانه با این بازیگران خلق كرده است.
بخش هایی از كتاب را در زیر بخوانید :
گرومب گرومب! بادابووم… ویرانی عظیم!… سرتاسر خیابان كناره رودخانه میشود خرابه!… همه شهر اورلئان زیرورو میشود و توی گران كافه صدای رعد… یك میز كوچك پر میزند و هوا را میشكافد!… پرنده مرمری!… میچرخد و میزند و پنجره روبهرو را هزار تكه ریزریز میكند!
با كوله بار توصیه های پدر مادر راه افتادیم توی عالم وجود. اما در مقابل مسایل زندگی به دردی نخوردند. دچار دردسرهایی شدیم یكی از یكی افتضاح تر. به هر جزایی كه بود از این معركه های نحس سر بیرون آوردیم، اما درب و داغان، پوزموروك مثل خرچنگ پس پَسَكی، دست و پا شكسته. گاهی هم از حق نگذریم، توانستیم خوش بگذرانیم، با هر كه بود، اما مدام با این دلشوره كه مبادا بدبختی ها دوباره شروع بشود…كه همیشه هم دوباره شروع شد…یادمان باشد! اغلب شنیده یم كه می گویند جوانی را توهم به باد می دهد. جوانی ما بدون توهم به باد رفت!…باز هم آسمان و ریسمان!…به نظر من كه…هر چه هست از همان اول است. از همان اول حقیر به دنیا آمده ایم، از همان اولش باخته بودیم.....