22 آذر ماه سال 427 ابوریحان بیرونی در گذشت. در همین خصوص بر ان شدیم تا زندگینامه او را به طور مختصر مرور كنیم.
ابوریحان محمد بیرونی خوارزمی فرزند احمد در سوم ذیحجه سنه 362 ق در یكی از نواحی كاث خوارزم (خیوه كنونی) متولد شد و تحصیلات خود را در خوارزم انجام داد، سپس به دربار شمس المعالی قابوس بن وشمگیر رفت و مورد توجه او قرار گرفت و كتاب «آثارالباقیه» را در سال 391 به نام او تألیف كرد.
ابوریحان به خوارزم بازگشت و به دربار خوارزمشاهیان آل مأمون پیوست و مورد احترام قرار گرفت و هنگامی كه سلطان محمود غزنوی به گرگانچ دست یافت، ابوریحان را به غزنین برد. ابوریحان در سفرهای سلطان محمود به هند با او همراه بود و با دانشمندان هندی مصاحبت و معاشرت كرد و از عقاید و علم آنها استفاده بسیار كرد و زبان سانسكریت را آموخت. بعد از سلطان محمد در دربار مسعود باقی ماند و كتاب هایی به نام او تألیف كرد. ابوریحان فهرست كتاب های خود را تا سال 427، یكصد و سیزده نسخه شمرده است. او در مسایل هیئت، نجوم، تاریخ و جغرافیا، فیزیك، اسمار و احادیث، داروشناسی و زبان پارسی و عربی استاد بود و از مفاخر عصر خود به شمار می رفت. وی در سن 80 سالگی در حدود 442ق. درغزنه از جهان رخت بربست.
روش فكری و علمی و بینشی بیرونی
همان كاری را كه اروپاییان در انقلاب علمی و ادبی در بنیاد علوم و معارف جدید در قرن شانزدهم میلادی كردند؛ ابوریحان در سدۀ دهم میلادی كرده بود؛ به این معنی كه كلی مواریث قدیم را اعم از علوم عقلی یا نقلی اول بار به دیدۀ تردید و انكار می نگریست و آن را در بوتۀ عدم قبول می گذاشت تا خلاف آن به دلیل قاطع معلوم شود؛ یعنی تا وقتی كه خود شخصاً غوررسی و تحقیق عمیق نمی كرد مطلبی را نمی پذیرفت؛ اگر از مسایل عقلی نظری است دلیل ریاضی و برهان منطقی می خواست؛ و اگر از امور حسی است تجربه و شهود شخصی را به كار می بست؛ و آنچه نتیجه برهان قاطع عقلی و استقراء و تجربه حسی شهودی خود او بود همان رامدار رد و قبول و مناط حكم امكان و امتناع قرار می داد؛ خواه با افكار و آراء دیگران موافق یا مخالف افتاده باشد.
ابوریحان بیرونی، دانش را مایه برتری انسان بر حیوان دانسته و بیان كرده كه علم به خودی خود، خواستن است. او همچنین یادآور شده است كه دانش ها برحسب نیازهای ناگزیر انسان پدید آمده است. اما در مجموع و در تحلیل نهایی، او از زاویه دین و جهان بینی مذهبی بر علوم نگریسته است. ابوریحان معتقد است كه تحقیق در علوم مختلف مانند جغرافیا و علوم طبیعی از آن رو جایز است كه برای حیات دینی و معنوی جامعه اسلامی در خور اهمیت است و باید باتوجه به این غایت دنبال شود.
از نظر ابوریحن، علوم و فنون باید به منظور ایجاد زندگی اسلامی و نیل به هدفی كه اسلام تجویز كرده ترویج یابد. به اعتقاد او، البته فایده علمی و مادی ملاك ارزش علم نیست و فضیلت ایثار را تضمین نمی كند؛ بلكه اعتبار تحقیق در علوم، مبتنی بر گفتار خداوند است كه در قرآن انسان را امر فرموده كه در خلقت آسمان ها و زمین تفكر كند؛ چرا كه او جهان را به حق خلق كرده است. این گونه است كه برای ابوریحان فرقی میان علوم دینی و غیردینی نیست و آنچه او مورد مطالعه قرار می دهد، اعم از مطالب تاریخی و طبیعی، جنبه دینی به خود می گیرد.بدین ترتیب، او دانشمندی است سخت متشرع كه طریق استدلال و تجربه را با ایمان دینی در آمیخته است... استدلال از نظر بیرونی مرتبه نازلی است از عقل و نردبانی است كه انسان از طریق آن، از عالم محسوسات به جهان معقولات صعود می كند.
گفتنی آن كه، ابوریحان طبیعت و تاریخ را به عنوان دو منبع معرفت می پذیرد، اما پذیرش آنها را ناشی از تأییدشان از ناحیه دین و وحی می داند. این امر باعث می شود كه او از یك سو دین را مرجع و منبع اصلی معرفت خود تلقی كند و از سوی دیگر برای علم وجودی مستقل و بالذات قایل نباشد؛ لذا در نزد او علم منبعی تلقی می شود كه وجودش وابسته است و هویتی مستقل ندارد. ابوریحان همچنین معتقد است كه «در افعال طبیعت گاهی به طور نادر غلط و اشتباه روی دهد تا دانسته شود كه طبیعت، خدا نیست و خدا غیر از آن است. انسان فقط با درك عجز و ناتوانی خود و تسلیم شدن به اراده الهی می تواند به هماهنگی و زیبایی طبیعت پی ببرد و نه با اكتفا به تصورات محدود فكربشری. این اظهارات و پس از ذكر مواردی می آیند كه از نظر ابوریحان غیرعادی شمرده شده اند.
ابوریحان می افزاید: «این كه پاره ای از آن گفته شده خاصیاتی است كه در موجودات مطبوع است و علل آن به جواهر بسیط و آغاز تألیف و آفرینش جهان منتهی می شود و آنچه از این قبیل باشد، ممكن نیست كه شخصی آن را با علم دریابد.»
علاقه مندان به این شخصیت برجسته می توانند برای مطالعه بیش تر این كتاب را بخوانند :
كتاب آشنایی با ابوریحان بیرونی نوشته مهروش طهوری
دربارهی كتاب آشنایی با ابوریحان بیرونی اثر مهروش طهوری
كتاب آشنایی با ابوریحان بیرونی برای اولین بار در سال 1391 منتشر شد. این كتاب با روایتی جذاب و خواندنی داستان زندگی و فعالیتهای متعدد و مختلف ابوریحان بیرونی را روایت كرده است. این كتاب پر از نكات جذاب و خواندنی دربارهی فعالیتهای علمی این دانشمند برجسته است كه سهمی قابل توجهی در پیشرفت علوم مختلف داشته است.
كتاب آشنایی با ابوریحان بیرونی با مقدمه و توضیحی مختصر از شرایط اجتماعی و سیاسی قرنهای اول و دوم آغاز میشود و از جریانهای علمی شتاب گرفته در قرنهای سوم و چهارم میگوید. سالهای طلایی تمدن اسلامی را میتوان قرن چهارم و ابتدای قرن پنجم دانست كه دانشمندان مختلفی در عرصههای گوناگون ظهور كردند و به علوم مختلف، ادبیات و فلسفه رونق بخشیدند. ابوریحان بیرونی نیز در این عصر طلایی و در شرایط سیاسی نابسامانی به دنیا آمد. نویسنده در بخش دوم كتاب به سرگذشت ابوریحان بیرونی از دوران كودكی تا زمان مرگ او پرداخته از شخصیت منحصر به فرد و استعداد بینظیر او در تحصیل و تحلیل علوم مختلف گفته است. بخش سوم كتاب به آثار مختلف رسمی و تایید شده این نابغهی ایرانی اشاره دارد.
بخش آخر كتاب آشنایی با ابوریحان بیرونی «تاریخچهی علم» است كه تحولات علمی تاریخ را از 2000 سال قبل از میلاد مسیح تا سال 1996 میلادی آورده است. این مطالب كوتاه اطلاعات مختلفی را در اختیار مخاطب میگذارد است و به خواننده كمك میكند تا با تاریخ علم آشنا شود.