با شروع جنگ جهانی دور نمای تازه ای برای صهیونیست ها ترسیم شد.جنگ جهانی اول عامل اتحادی شدكه درسال 1917 میان امپریالیسم بریتانیا و استعمار صهیونی برقرار گردیداین اتحاددر طی 30سال بعداز 1917 دروازه های فلسطین را بر روی صهیونیستها باز كرد....
«رژیم صهیونیستی چگونه شكل گرفت ؟؟»
سال 1917 نقطه عطفی در تاریخ اروپا بود ، پایان جنگ جهانی اول معادلات منطقه ای را در حد وسیعی تغییر داد .
مهمترین واقعه جنگ جهانی اول فروپاشی امپراتوری كهن عثمانی بود. آخرین دولت ظاهراً اسلامی كه به دلیل فساد از درون پوك وپوچ وپوسیده شده بود. پیش از پایان جنگ دولتهای متفق تكلیف سرزمینهای عثمانی را روشن كرده بود وبر اساس معاهده سایكس - پیكو، سوریه ولبنان به فرانسه وعراق ،اردن وفلسطین به انگلستان می رسید.
ماشین صهیونیستها به حركت درآمد . وایزمن رهبر جنبش صهیونیست وناهوم سوكولف عضو برجسته اژانس یهود با همكاری یاران یهودی و مسیحی خویش دولت بریتانیا را متقاعد كردند تا با ایجاد یك كشور یهودی در فلسطین موافقت نماید . در پی این تلاش ها انگلستان كه اینك با ثروت نفت در خاورمیانه روبه رو بود و به علاوه از جنبش های اسلامی آینده در میان مسلمانانی كه دیر یا زود بیدار می شدند بیم داشت ، به طور ضمنی با این درخواست موافقت نمود .
با شروع جنگ جهانی دور نمای تازه ای برای صهیونیست ها ترسیم شد. جنگ جهانی اول عامل اتحادی شد كه در سال 1917 میان امپریالیسم بریتانیا و استعمار صهیونی برقرار گردید. این اتحاد در طی 30 سال بعد از 1917 دروازه های فلسطین را بر روی مستعمره نشینان صهیونی باز كرد و زمینه را برای خرید و غصب املاك مردم عرب فلسطین و اخراج آنها مهیا ساخت و دست آخر مقدمات ایجاد دولت استعماری صهیونی را در سال 1948 مهیا ساخت. بخش عمده ای از فلسطین تحت سلطه امپراطوری عثمانی بود. گرچه این امپراطوری نیز غیر مستقیم اهداف و منافع انگلستان را تامین می كرد.
در بهار 1916 با فعل و انفعالات كشور ها و كم و زیاد شدن قدرت ها, موافقت نامه های سری بر سر تقسیم سرزمین های عثمانی میان انگلیس, فرانسه و روسیه تزاری تنظیم گردید. این عهد نامه مقرر می ساخت كه بخش اعظم فلسطین باید بین المللی شود. انگلیس كه ضعیف شده بود با این توافق سخت مخالفت می كرد و با حمایت از صهیونیست ها می خواست از نفوذی كه آنها در ایالات متحده و فرانسه داشتند استفاده كند و مسئله قیومیت بین المللی فلسطین را منتفی سازد. دائما به گوش صهیونیست ها می خواند كه باید به بسط برنامه استعمار در فلسطین پرداخت. در آغاز صهیونیست ها بصورت گروه های كوچكی به فلسطین وارد می شدند و اهداف سیاسی, استعماری خود را در زیر پرده ی انگیزه های مذهبی یا انسانی مخفی كرده بودند.
در این هنگام اعراب فلسطینی می پنداشتند كه این مهاجران زائرانی هستند كه تمایلات مذهبی آنها را به "ارض مقدس" كشانده و یا پناهندگانی هستند كه پس از تحمل زجر و شكنجه از اروپای شرقی رانده شده اند و در جستجوی پناهگاهی در فلسطین هستند. نتیجه این شد كه اعراب فلسطین از این گروه ها صمیمانه و برادرانه استقبال كنند.
شیوه رفتار مهمان نوازانه اعراب كم كم جای خود را به سو ظن و ناراحتی داد. اخراج مرتب زارعان و كارگران همچنین تحریم محصولات اعراب تنفر عمومی را برانگیخت, اما هنوز اعراب متوجه جنبه ناسیونالیستی و سیاسی برنامه بسیار وسیع صهیونیست ها نشده بودند.
انگلیس پس از آن كه از كارهای ابتدایی فارغ گردید در تاریخ 2 نوامبر 1917 با صدور "اعلامیه بالفور" خط مشی سیاسی خود را بطور رسمی روشن ساخت. در این اعلامیه انگلیس متعهد می شد كه از استقرار یك كانون ملی یهود در فلسطین حمایت كند. صهیونیست ها هم بیكار نبودند. از كنفرانس صلح تقاضا كردند تا قیومیت فلسطین را به بریتانیا بدهد. همچنین انگلیس یك یهودی را به عنوان كمیساریای فلسطین انتخاب كرد. سازمان جهانی صهیونی را به عنوان" آژانس یهود" به رسمیت شناخت و دروازه های فلسطین را بر روی مهاجرت وسیع صهیونیست ها گشود و به اعتراضات اعراب و مسلمانان توجه نكرد. همچنین انگلستان در فلسطین امتیاز بهره برداری از اراضی خالصه را به مستعمره نشین های یهودی واگذار كرد و از موسسات كاملا تازه ی" كانون ملی" حمایت كرد و به جماعت یهود اجازه داد مدارس مخصوص خود را تاسیس كنند .
بتدریج زمینه نفوذ و بعدها اشغال كامل سرزرمین فلسطین فراهم می شدو..
ادامه دارد .....