حاج قاسم سلیمانی فرمانده خستگیناپذیر جبهههای حق علیه باطل سحرگاه امروز (13 دیماه) در حمله بالگردهای آمریكایی به خودروی حامل وی در اطراف فرودگاه بغداد، شهد شیرین شهادت را سر كشید و به یاران شهیدش پیوست.
حاج قاسم سلیمانی در سال 1335 در روستای كوهستانی قنات ملك در شهرستان رابر استان كرمان به دنیا آمد.
وی كه پس از پیروزی انقلاب، به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد، در ابتدای جنگ فرماندهی دو گردان از نیروهای كرمانی را برعهده داشت تا اینكه با پیشنهاد شفاهی سردار شهید حسن باقری، تیپ جدیدی از نیروهای كرمان را تشكیل داد كه اندكی بعد در زمستان سال 61 به لشكر 41 ثارالله ارتقا یافت كه شامل نیروهایی از كرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان میشد.
وی در طول دوران دفاع مقدس، با لشكر تحت امر خود در عملیاتهای زیادی از جمله، والفجر 8، كربلای 4، كربلای 5 و تك شلمچه حضور موثر داشت.
لشكر 41 ثارالله را باید جزو لشكرهای خط شكن سپاه در سالهای دفاع مقدس نامید كه نیروهای آن نقش بسزایی در عملیاتهای بزرگی مثل والفجر8، كربلای5 و... داشتند.
اگر برای بسیاری از همرزمان قاسم سلیمانی، جنگ در تابستان سال 67 به پایان رسید، ولی برای او آغاز دوران جدیدی در میادین نبرد بود.
وی به واسطه حضور در مرزهای شرقی و سابقه مبارزه با اشرار و باندهای مواد مخدر در مرزهای ایران و افغانستان، در سال 1376 از سوی حضرت آیتالله خامنهای، فرماندهی كل قوا از كرمان به تهران فراخوانده و مسئولیت نیروی قدس سپاه به او سپرده شد.
از جمله نقاط درخشان فرماندهی سردار سلیمانی بر نیروی قدس، تقویت حزبالله لبنان و گروههای مبارز فلسطینی بود كه نمود عینی آن را در نبردهای متعددی ازجمله جنگ 33روزه حزبالله لبنان و رژیم صهیونیستی و پیروزی مبارزان فلسطینی در جنگ 22 روزه غزه علیه ارتش مجهز اسرائیل دیدیم.
در واقع قاسم سلیمانی توانسته بود استراتژی جمهوری اسلامی یعنی كمك به گروه های مبارز علیه اسرائیل را به خوبی دنبال كرده و هر روز در این مسیر گام های دیگری بردارد.
قاسم سلیمانی در سال 1389 با حكم حضرت آیتالله خامنهای فرمانده معظم كل قوا با یك درجه ارتقا به درجه سرلشكری نائل آمد اما هنوز هم در افكار عمومی همه او را «حاج قاسم» میخوانند.
اما این پایان ماجرا نبود. با توطئه جدید غرب و پشتیبانی مالی كشورهایی مانند عربستان سعودی، كه به شكلگیری گروهكهای تروریستی تكفیری اعم از داعش و جبههالنصرة در منطقه انجامید، قاسم سلیمانی ماموریتی تازه یافت و آن هم مقابله با این تهدیدات در دو كشور عراق و سوریه بود.
سلیمانی در عراق «حشد الشعبی» و در سوریه «بسیج مردمی» (قوات دفاع وطنی) را شكل داد و با كمك آنها و هدایت و مشاوره نیروی قدس سپاه، طی 6 سال، بساط تروریستها در این دو كشور تقریبا جمع شد.
در واقع باید این طور گفت كه او و نیروهایش كه با درخواست رسمی دولتهای سوریه و عراق، به این دو كشور رفتند، مانع سقوط دمشق و بغداد شدند و هم او بود كه با سفر به مسكو، نقش بسزایی در همراه كردن روسیه و پوتین برای ورود به میدان نبرد سوریه داشت.
شاید یكی از اهداف اصلی دشمنان برای سقوط سوریه، قطع كردن ارتباط ایران و حزبالله لبنان بود ولی با شكست داعش و نقش آفرینی نیروی قدس در سوریه و عراق، یك حلقه مستحكم به نام حلقه مقاومت تشكیل شد و زنجیره ایران، عراق، سوریه و لبنان و فلسطین را به هم متصل كرد.
جای تردید نیست كه این موضوع خلاف خواست آمریكا و اسرائیل است ولی با فرماندهی «قاسم سلیمانی» در عمق میدان و تشكیل بسیج مردمی در سوریه و عراق این موضوع به واقعیت بدل گشت و اتحادی از جنس پاسداران، فاطمیون، زینبیون، حیدریون و... ایجاد كرد.
حضور موثر حاج قاسم در صحنه مبارزه با داعش و شكست این توطئه صهیونیستی در منطقه باعث شد تا در اسفندماه 1397 نشان ذوالفقار بعنوان عالیترین نشان نظامی ایران از سوی فرمانده معظم كل قوا به سردار سلیمانی اهدا شود.
سرانجام این فرمانده خستگیناپذیر جبهههای حق علیه باطل سحرگاه امروز (13 دیماه) در حمله بالگردهای آمریكایی به خودروی حامل وی در اطراف فرودگاه بغداد، شهد شیرین شهادت را سر كشید و به یاران شهیدش پیوست.