امروز بر آن شدیم كه نگاهی كوتاه و اجمالی بیفكنیم بر سبكهای شعر فارسی بر اساس ترتیبی تاریخی و ویژگیهای هریك را مختصراً بررسی كنیم.
نویسنده: ارسطو جنیدی
با سلام بر شیفتگان شعر شیرین و بی همتای پارسی.
امروز بر آن شدیم كه نگاهی كوتاه و اجمالی بیفكنیم بر سبكهای شعر فارسی بر اساس ترتیبی تاریخی و ویژگیهای هریك را مختصراً بررسی كنیم.
شعر پارسی، بدون هیچ تعصبی و به اعتراف برترین محققان و پژوهشگران عرب و شرق عالم، از زیباترین و دل انگیزترین میراثهای انسانی طول تاریخ است و سرمایه ای عظیم از فرهنگی الهی - ایرانی را در دل خویش جای داده و مایه فخر ملت ایران و تمامی پارسی زبانان در سراسر گیتی است.
اما این شعر دل انگیز چه دوره ها و چه فراز و فرودهایی را تجربه كرده است؟ امروز در صدد پاسخی اجمالی بدین پرسش هستیم.
سیر تاریخی هر اثر هنری و به ویژه ادبیات را باید در سیر (( سبك شناسی )) مورد بررسی و دقت قرار داد. این سبكها و یا به تعبیری گونه های ادبی، به دلایلی خاص پدید می آیند و بر محیط پیرامونی خویش اثری ژرف می گذارند.
تقسیم بندی گونه های ادبی ، چه در ادبیات پارسی و چه در ادبیات سایر ملل ، اساساً به یك روش و شیوه نبوده است و همواره می توان گونه های ادبی را به انواع گوناگون تقسیم بندی نمود.
آنچه در تقسیم بندی كلی همة انواع ادبی لحاظ می شود ، سبك ادبی است. به عبارت دیگر این سبك ها هستند كه انواع ادبی را پدید می آورند.
سبك ، روش یا شیوه ای خاص یا مجموعه ای از ویژگیهای متكرر می باشد كه شاعر یا نویسنده ای برای بیان مطالب خویش به كار می برد و وجه تشخص اثری از اثر دیگر است.
در كل باید گفت كه گونه های ادبی را ، كه ریشه گرفته از سبكهای ادبی هستند ، می توان به دو منظر تقسیم بندی كرد:
صورت و شكل ظاهری
محتوا و مضمون
هر دوی این تقسیم بندی ها در جای خود می توانند بسیار درست و كارگشا باشند.
به دیگر سخن ، هیچ كدام از این دو تقسیم بندی غلط و یا پایین تر از نوع دیگر نیست ، بلكه نیاز ذهنی مخاطب و نگرش به موضوع است كه نوع تقسیم بندی را معین می كند.
اما مسلم است كه تقسیم بندی از لحاظ صورت و شكل ظاهری ، تقسیم بندی ای ساده تر و نزدیك تر به ذهن شمرده می شود و تقسیم بندی از نظر محتوا و مضمون تقسیم بندی ای پیچیده تر و مستلزم داشتن اطلاعاتی گسترده تر است و در ضمن تقسیم بندی براساس محتوا بدون نگاهی ژرف به صورت، چندان ثمربخش نخواهد بود. برای مثال هر كسی با سطح نه چندان عالی معلومات و سواد می تواند تفاوت میان شعر و نثر را دریابد اما هر كسی به سادگی قادر به درك تفاوتهای یك متن عرفانی و یك متن فلسفی نیست.
منقدین اروپایی ادبیات را به سه گونه تقسیم می كنند: ادبیات حماسی ـ ادبیات غنایی ـ ادبیات نمایشی
از دیدگاهی دیگر كه هم منقدین كشورمان در طول تاریخ ، و هم منتقدین غربی بدان پرداخته اند ادبیات را از دیدگاه ظاهری و شكل كلی آن می توان به دو بخش نثر و شعر تقسیم نمود.
شعر :
اساس تشخیص هر سبكی، محتوای آن است با نیم نگاهی به صورت آن.
سبكهای گوناگون شعر پارسی تا حدی به قالبهای شعری گوناگون ارتباط پیدا می كنند.
قالبهای شعری در تمامی سبكهای شعر پارسی ، حضوری پر رنگ دارند ، كما اینكه در دوره های مختلف ، چنان كه خواهیم دید ، بر اهمیت قالبی از قوالب افزوده و یا از اهمیت یكی دیگر كاسته می شود و علت این امر را نیز باید در بار احساسی و فكری هر قالب جستجو كرد.
در تعریف قالب شعر باید گفت:
قالب ، صورتی است كه قافیه به شعر می بخشد.
سبك خراسانی : سبكی شعری كه از طلوع ادب پارسی در قرن دوم هجری تا پایان قرن پنجم هجری بر شعر پارسی حاكم بود. سادگی الفاظ و پرهیز از تخیلات دور از ذهن و نیز كم بودن واژگان عربی و مقید نبودن به صنایع بدیعی از مهمترین ویژگیهای ظاهری سبك خراسانی است.
در باب مضامین اصلی آن هم باید گفت سبك خراسانی سبكی است برون گرا و شاد، با مایه های بسیار نیرومند عِرق ملی و میهنی ـ مدح پادشاهان و امیران ، وصف زیباییهای طبیعت و نیز سبكی است كه اصلی ترین سبك حماسی در ادبیات ما به شمار می رود. جزالت لفظ و استحكام كلمات ، اندك بودن وزنهای تند و سبك، از دیگر خصوصیات این مكتب ادبی است. رودكی ، شهید بلخی ، ابوشكور بلخی ، منوچهری ، عنصری ، عسجدی ، دقیقی ، حكیم ابوالقاسم فردوسی ، و اسدی طوسی، و ناصرخسرو بزرگترین شاعران این سبك هستند. نوع خاص شعر در این سبك مثنوی و قصیده است.
سبك عراقی : سبكی كه در حد فاصل قرون ششم تا اوایل سدۀ دهم قمری رواج داشت.
از ویژگیهای آن آرایش كلام به صنایع بدیعی، آوردن استعاره و كنایه ، مضامین لطیف و حضور فراوان تخیل در شعر و بیشتر شدن لغات عربی.
سبك عراقی سبكی است درون گرا و تقریبا حزن آلود، با مایه های پررنگ مضامین عرفانی و غنایی ، وزنهای متنوع تر نسبت به سبك خراسانی ، اندیشه های ملی و میهنی هنوز تا حدی حضور دارند اما به مراتب كمرنگ تر از دوره پیشین هستند و تنها به تلویح مورد اشاره واقع می شوند و آن هم در شعر بعضی شاعران ، لغات عربی بیشتر و مفاهیم اسلامی و قرآنی ارسطو:
رآنی آشكارتر می شوند. سنایی غزنوی، خاقانی ، نظامی ، مولانا، سعدی ، حافظ و خواجوی كرمانی، بزرگترین شاعران سبك عراقی هستند. قالبهای قصیده ، مثنوی ، رباعی و به ویژه غزل ، قالبهای عمده هستند.
سبك وقوع : در واقع این سبك چندان اهمیتی در ادبیات زیبای پارسی نیافت و هرگز هم در دوره های بعد جایی درخور برای خود پیدا نكرد. علت عمدة این موضوع آنست كه تعداد شاعران این سبك اندك هستند و مفاهیم شعر آنان نیز ، جز بعضی موارد ، چندان دلپذیر نمی نمود.
البته بعضی از منتقدین ، مكتب واسوخت را از وقوع جدا می كنند و در واقع مكتب واسوخت را فرزند و زادهء مكتب وقوع می شمردند.این مكتب بدین مناسبت كه مبتنی بر بازگشت به واقعیت و پرداختن به ماجراهای واقعی میان عاشق و معشوق است ، چنین خوانده می شود. از ویژگیهای آن بیان حالات و عواطف واقعی عاشقانه با زبانی بسیار ساده و عاری از تكلف است. مكتب واسوخت ، چنانكه گفتیم ، در حكم فرزندی برای مكتب وقوع است و یا بهتر آنست كه این دو را یكی بدانیم اما در هرحال در طرز واسوخت ، اساس بر روی برتافتن عاشق از معشوق است.
مبدع این سبك وحشی بافقی است و عرفی شیرازی و بابا فغانی و محتشم كاشانی شاعران مهم این سبك به شمار می روند.
سبك هندی ( یا اصفهانی) : سبكی منطقه ای و دوره ای در شعر پارسی كه متعلق به نیمة دوم سدة دهم تا اواخر سدة دوازدهم هجری قمری است. علت این نامگذاری حضور شاعران بزرگ آن در دربار پادشاهان گوركانی هند است. شاعران بزرگ این سبك مانند صائب ، آن را « طرز نو » می نامند. ویژگیهای عمدهء آن تخیلات قوی و دقیق و مضمون پردازی ، معانی پیچیده و باریك و دور از ذهن ، الفاظ ساده و پیش پا افتاده و كلا فاصله گرفتن از زبان فخیم قدما و نزدیك شدن به زبان و اصطلاحات تودۀ مردم و در آخر، وفور استعاره و كنایه و آوردن امثال بسیار در شعر است. كلیم كاشانی ، بیدل و صائب تبریزی بزرگترین شاعران سبك هندی هستند.
سبك بازگشت : این سبك متعلق به سدة دوازدهم تا اوایل سدة چهاردهم است و در این سبك عده ای از شعرا مصمم شدند كه شعر زیبای پارسی را به جایگاه خود بازگردانند و عظمت دوران كهن شعر پارسی ، خصوصا سبك خراسانی ، را بار دیگر زنده كنند. این سبك در حقیقت واكنشی بود به پیچیدگیها و باریك بینیهای بیش از حد سبك هندی و در تضاد با آن. هاتف اصفهانی و نشاط اصفهانی شاعران برجستۀ آن هستند.
سبك شعر دورة معاصر : این نوع شعر ، چنانكه از نامش پیداست ، دوران معاصر را دربر می گیرد. دوران معاصر ، عبارتست از نضج یافتن نهضت مشروطیت تا اكنون. ضمناً نباید از یاد ببریم كه سبك دورة بازگشت نیز درست در همین زمان در عرصة شعر حضور داشت و به موازات سبك دورۀ معاصر حركت می كرد اما كم كم میدان را به سبك دورۀ معاصر واگذار كرد.
قالب شعر نو و قالبهای دیگری كه از شعر سبك معاصر پدید آمد و مضامین گوناگونی مانند عرق ملی ، دلبستگی به آزادی و ستایش از آرمانهای تجدد خواهانه و قانونمندی كشور و به پا خاستن در برابر استبداد و كم رنگ شدن مضامین تغزلی با درنمایه های صوفیانه، عارفانه و عاشقانه ، اصلی ترین خصوصیات این سبك به شمار می روند.
تغزل و كلام عاشقانه در ابتدای سبك دوره معاصر به هیچ وجه مضمونی غالب و شایع نبود و جامعه بسیار ملتهب و تشنه آزاری و حاكمیت ملی ایران، مضامینی سیاسی و اجتماعی را طلب می كرد و نه عاشقانه را. اشعار عاشقانه دلكشی نیز در این دوره سروده شدند كه تا حدی تیز موفق بودند و شعر عاشقانه ((زندگی كردن من مردن تدریجی بود))، اثر فرخی یزدی، از نمونه های نسبتاً موفق عواطف عاشقانه در بحبوحه انقلاب مشروطه و مدتی پس از آن بود؛ اما اگر امر دایر بر مقایسه و كمیّت شود، فضای بسیار غالب شعر پارسی از سال 1285 و اندكی میش از آن تا اواخر دهه 1320، فضایی فوق العاده سیاسی اجتماعی با مضامین ملی میهنی و جستجوگر آزادی بود تا عشق زمینی. اما از اواخر دهه بیست مجدداً تعزلهای لطیف و كلاً غالب غزل عاشقانه جایگاه پیشین خود را تا حدودی باز یافت.
تقریبا تمامی قالبهای شعر در این سبك جایگاهی ویژه دارند. مهمترین اتفاق در ظاهر شعر پارسی سبك دورۀ معاصر، همانا ظهور شعر نو می باشد. دهخدا ، عارف قزوینی، فرخی یزدی ، سید اشرف الدین گیلانی، ملك الشعرای بهار، نیما یوشیج ، شهریار، اخوان ثالث، رهی معیری و فریدون مشیری، از شاعران بزرگ این دوره هستند.
در این بین ملك الشعرای بهار جایگاهی دست نایافتنی دارد و به اعتراف قاطبهء اهل ادب، ایشان شاعری بس بزرگ است كه در سیصد سال اخیر ایران هرگز نظیری نداشته است و به امید یزدانِ خالق زیبایی، در هفته آینده اندكی به شعرهای این ستاره فروزنده دوره معاصر كشورمان و این مبارز آزادی و میهن دوستی خواهیم پرداخت.
شایسته بود برای هر یك از این سبكهای ادبی مثالهایی ذكر شود اما مجال ما اندك بود و مثالهای دلنشین بسیار. پس می توان دیوانهای درخشان این بزرگواران را به عنوان نمونه های كه نام بردیم ،پیش چشم نهاد و این ویژگی های سبكی را به وضوح در آن آثار ذی قیمت دید.
و درود بر فرزندان شعر پارسی