كَلِمَةُ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ حِصْنی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنی اَمِنَ مِنْ عَذابی»
(كلمه) لا اله الا اللّه حصار من است و هر كس وارد حصار من شود از عذابم در امان است.
به نظر میآید كه مشهورترین حدیث امام رضا علیه السلام همان حدیث «سلسلة الذهب» باشد. خلاصه ماجرا آن است كه راه امام رضا علیه السلام از مدینه به مرو از نیشابور میگذشت و جمع زیادی از دوستداران علم و نویسندگان حدیث در آنجا به سراغ امام آمدند و گفتند: از پیش ما میروید اما حدیثی برایمان نقل نمیكنید كه به ما فایده برساند؟ امام علیه السلام سر مبارك خود را از كجاوه بیرون آوردند و این حدیثی را به شكل روایی را از یكایك پدران معصوم خود نقل نمودند كه «خدا فرمود: "لا اله الا الله" دژ من است و هر كه در آن دژ داخل شود از عذاب من ایمن است.»
نویسندگانی كه حاضر و ناظر این واقعه بودند با اشتیاق این حدیث را نوشتند و كاروان امام دیگر حركت كرده بود و از كنار آنها گذشت. آنان گفتند: امام سپس اینگونه فریاد برآوردند كه "این حدیث شرطهایی دارد كه من یكی از شرطهای آن هستم"
این حدیث معروف به حدیث سلسلة الذّهب [یعنی زنجیرۀ زرّین] است. این نامگذاری به این دلیل است كه افراد حاضر در سند حدیث، همگی از معصومین هستند؛ یعنی امام رضا(ع) از امام هفتم و او از امام ششم تا اینكه به امام اول میرسد و او از پیامبر(ص) و پیامبر از خدای تعالی نقل میكند. علاوه بر این نقل شده كه امیری از امیران سامانی، این حدیث را با طلا نوشت و دستور داد آن را با وی در قبر بگذارند. از این رو، برخی همین قضیه را وجه نام گذاری حدیث به سلسلة الذهب دانستهاند.
امام رضا(علیه السلام) با این خطبه كلمه لا اله الّا اللّه را كه حصن خداوند است، آن گونه كه شأن امامت اقتضاء مى كند معنى كرد تا به همه شبهات و باورهاى غلط پاسخ داده باشد البته نه از باب این كه توجیهى باشد براى تصمیم مأمون در امر واگذارى ولایتعهدى ، بلكه این كار فعلیت پیام و رسالتى بود كه تنها امام مى توانست در شرایط حاد و پیچیده سیاسى از عهده آن برآیند .