همیشه سفرنامه ها یادگار سیاحانی نیست كه با نیت های متفاوت ازكشورهایی دیدن كرده اندبلكه برخی ازآنها یادگار سربازانی ست كه در جنگهای گوناگون جنگیده اند و بواسطه حضور در جنگها از سرزمینهای مختلف دیدن كرده و از خود سفرنامه به یادگار گذاشته اند.
نویسنده : مهرنوش محتشمی
یوهان شیلتبرگر یكی از اسرای جنگ بزرگ نیكوپولیس بود كه در سال 1396 میلادی بدنیا آمد و به دلیل جوانی از مرگ گریخت و در خدمت دولت عثمانی درآمد. سالهای نخستین اسارت او در آسیای صغیر سپری شد، اما مسیر حوادث او را به شمال افریقا، شبه جزیرۀ عربستان، ایران، آسیای میانه، هند و در نهایت به روسیه كشاند و از آنجا موفق شد به اروپا فرار كند.
وقتی شیلتبرگر به اسارت درآمد، تیمور بر ماوراءالنهر، ایران و عراق عرب مسلط شده بود. مصر، سوریه و حجاز زیر سلطه ممالیك بودند. عثمانیها بر بخش اعظم آسیای صغیر تسلط یافته و در حال گسترش قلمرو خود به سمت اروپا بودند. بنابراین شیلتبرگر زمانی وارد سرزمینهای اسلامی شد كه سه قدرت اصلی یعنی تیمور، بایزید و ممالیك مصر برای گسترش قلمرو خود در حال جدال بودند.
شیلتبرگر شاهد این منازعات بوده و آنها را به تصویر میكشد. گزارشهای او با جنگ نیكوپولی آغاز میشود. نوشتههایش یكی از معتبرترین گزارشهایی است كه از این جنگ مهم به جای مانده است. بنابراین تمام پژوهشهایی كه در این مورد انجام شده است به میزان زیادی به این گزارش اتكا میكنند. او بعد از خاتمۀ جنگ از مرگ نجات یافت و در كنار بایزید اول عثمانی، در بسیاری از وقایعی كه تا جنگ آنقره در آسیای صغیر اتفاق افتادند، حضور داشت. در نتیجه اطلاعات باارزشی دربارۀ روند گسترش امپراتوری عثمانی در این دوره و برافتادن امیرنشینهای آسیای صغیر و ارمنستان صغیر در نوشتههایش یافت میشود. گزارش جنگ آنقره، آخرین بخش نوشتههای شیلتبرگر درباره عثمانیهاست كه با وجود اختصار، بسیار ارزشمند است.
نوشتههای شیلتبرگر در مورد ایران با گزارش منحصربهفرد او از جنگهای عثمان بیگ قرایولوك، سركرده آققویونلوها، با قاضی برهانالدین، حاكم سیواس، شروع میشود. تصرف شهر سیواس به دست تیمور، دومین گزارش او در ارتباط با ایران است و با جنگهای تیمور و ممالیك مصر ادامه مییابد. فتوحات و ویرانگریهای تیمور در شام و عراق، كه در منابع تیموری به تفصیل بیان شده است، در این سفرنامه با مطالب متفاوتی همراه است. یادداشتهای مرتبط با لشكركشی تیمور به هند حاوی اطلاعات ارزشمندی است كه در كتب تاریخنگاری یافت نمیشود.
گزارشهای شیلتبرگر در مورد تیمور تا مرگ او در مسیر لشكركشی به چین ادامه مییابد. در مورد تیمور و یورشهایش داستانهایی را نقل میكند كه اثبات صحت آنها كار مشكلی است. به نظر میآید منشأ بعضی از آنها شایعاتی باشد كه در مورد آن جهانگشای خونخوار در میان مردم رواج داشته است. ماجرای قتلعام كودكان اصفهان، ارتباط زن جوان تیمور با یكی از امرایش و همینطور فریادهایی كه بعد از مرگ تیمور از گور او شنیده میشد، نمونههایی از این داستانهای شگفتانگیز است. به خاطر حضور شیلتبرگر در كنار ابوبكر میرزا، یكی از نوادگان تیمور، در مورد وقایع پس از مرگ تیمور در غرب ایران و عراق هم اطلاعات ارزشمندی در این سفرنامه یافت میشود.
یكی از بخشهای باارزش این سفرنامه، مطالب مربوط به ممالیك مصر است كه با درگیری آنها با عثمانیها بر سر شهر ملطیه (ملاطیه) شروع میشود. شیلتبرگر مدتی در قلمرو ممالیك بود. در نتیجه شرح مفصلی در مورد شیوههای باریابی در دربار ممالیك، چگونگی تربیت كبوترهای نامهبر و كشمكشهای خونین جانشینی در میان سلاطین ممالیك ارائه میدهد. گزارشهای مربوط به بیتالمقدس هم دارای اطلاعات ارزشمندی در مورد این شهر، مخصوصاً دربارۀ جغرافیای مذهبی و اماكن مقدس مسیحی، یهودی و اسلامی آنجاست.
در بخشهایی از این سفرنامه به شهر قسطنطنیه، ارمنیها و پیروان مذهب ارتدكس پرداخته میشود. گزارشهای او در مورد شهر قسطنطنیه تصویری گویا از این شهر و امپراتوری رو به زوال بیزانس در اختیار ما قرار میدهد. علاقۀ مؤلف به دین مسیحیت و ارتباطش با ارمنیها باعث شده گزارشهای جالب توجهی دربارۀ فرقههای ارتدكس و آداب و رسوم آنان ارائه دهد. نوشتههای او در مورد تاریخچه مسیحیت در ارمنستان، اگر چه آمیخته با افسانه است، اطلاعاتی ارائه میدهد كه برای آشنایی با تاریخ آن سرزمین مفید و ارزشمند است.
شیلتبرگر در ارتباط با اوضاع اقتصادی و جغرافیایی مناطقی كه در آنان حضور داشت هم اطلاعات قابل توجهی ارائه میدهد. شرحی كه او دربارۀ بازرگانی و اقتصاد شهر تبریز و اوضاع تجاری سایر نقاط ایران در اختیار خواننده قرار میدهد، منحصربهفرد است، علاقۀ وی به محصولات صنعتی و كشاورزی سرزمینهای اسلامی باعث شد اسامی تمام مناطق كشت و پرورش ابریشم را ذكر كند كه در نوع خود جالب توجه است.
شیلتبرگر به دلیل اقامت طولانی میان مسلمانان، اطلاعات زیادی دربارۀ دین اسلام و تاریخ آن به دست آورد. بارها شاهد اجرای مراسم و اعیاد مذهبی مسلمانان بود و به توصیف آنها میپردازد، هر چند مشخص نیست در كدام شهر و كشور این مراسم را دیده است؛ با این وجود نوشتههای او برای آشنایی با تاریخ، فرهنگ و آداب و رسوم اسلامی حائز اهمیت است. این یادداشتها در مواردی مانند چگونگی مسلمان شدن مسیحیان منحصربهفرد یا حداقل كمنظیر به حساب میآید.
در مجموع یادداشتهای شیلتبرگر، اطلاعات بسیار باارزشی در مورد بخشهای بزرگی از سرزمینهای اسلامی و مسیحی در اختیار ما قرار میدهند. شاید به لحاظ وسعت سرزمینهایی كه او دیده است، كمتر سفرنامهای با آن قابل مقایسه باشد؛ ولی اثر او چند ایراد بزرگ دارد. نخست اینكه بر خلاف اغلب سیاحان، نوشتههای او از هیچ نظم و ترتیبی پیروی نمیكند و بهندرت مسیر سفرهای طولانی او مشخص میشود یا آنگونه كه انتظار میرود كمتر به توصیف شهرها و روستاها میپردازد؛ زیرا به عنوان یك سرباز بیشتر درگیر جنگ و لشكركشی بود و اغلب اوقات در اردوگاهها به سر میبرده و بهندرت وارد شهرها میشده است.
یكی دیگر از مشكلات بزرگ این سفرنامه این است كه نویسنده با هیچ زبانی به غیر از زبان آلمانی و شاید ارمنی آشنایی نداشت. در نتیجه تقریباً املای تمام اسامی در سفرنامۀ او اشتباه است و شناسایی هویت بیشتر اسامی این سفرنامه بسیار مشكل بهنظر میرسد اما با این وجود اثر او ارزشمند و در میان سفرنامه های برجامانده قابل تامل است .