گذاری بر كوچه تاریخ

در پانزدهم آذر 1293- گشایش مجلس سوم شورای ملی انجام شد.

1402/09/16
|
19:59

مجلس سوم
سومین دوره قانونگذاری مجلس شورای ملی با كوشش مردم مسلمان ایران در تاریخ 13 آذرماه 1293 شمسی توسط احمد شاه قاجار افتتاح شد و مجلس رسماً كار خود را از 19 دیماه همان سال آغاز كرد.
تعداد نمایندگان سومین دوره مجلس شورای ملی 117 نفر بود كه 51 درصد آنان صاحب چندین شغل بودند و آیت‌الله سید حسن مدرس در این دوره نیز به عنوان مجتهد طراز اول از سوی مراجع تقلید به مجلس راه یافت.
مهمترین اقدامات مجلس سوم، تصویب قانون منع خروج طلا از كشور،‌ تصویب قانون سربازگیری در مقاطع مختلف و اخراج مستشاران و كارشناسان بلژیكی كه در گمركات كشور به كار اشتغال داشتند، بوده است.
اما عمر مجلس سوم نیز به خاطر آنكه با جنگ جهانی اول مصادف گردید بیش از یكسال دوام نیاورد با اینكه نمایندگان مجلس بی‌طرفی ایران را در جنگ اعلام كرده بودند باز هم اثرات شوم جنگ در ایران پدیدار گشت. انزجار و تنفر از تجاوزات و مداخلات روز‌افزون روسها و انگلیسیها در ایران و تمایل افكار عمومی دولتمردان آن‌روز نسبت به آلمان و متحدانش در جنگ، باعث شد. كه دو دولت روس و انگلیس به منظور جلوگیری از نفوذ بیش از حد آلمانیها در ایران، و تحریكاتی كه این دولت علیه دو قدرت مزبور اعمال می‌كرد، بر تعداد نیروهای خود در ایران بیفزایند و مناطق وسیع‌تری از این كشور را اشغال كنند.
حركت قشون روسیه تزاری از قزوین به طرف تهران (مرداد 1294) باعث عزیمت بیش از نیمی از نمایندگان مجلس به قم به منظور سازمان دادن گروههای مردمی گردید. (آبان 1294) احزاب اقلیت و اكثریت مجلس نیز برای متشكل ساختن طرفداران خود بر علیه تجاوزگران به سرعت دست به كار شدند و توانستند سلاحهای زیادی را نیز از دولت عثمانی دریافت نمایند (دولت اسلامی عثمانی در آن زمان به كمك آلمانیها در حال جنگ با روسها و انگلیسیها و فرانسویها و متحدان آنها بود و طبعاً به خاطر ضدیت مردم ایران با روسها و انگلیسیها، از آنان حمایت می‌كرد.)
مجلس سوم نیز در این هرج و مرج كه نتیجه مستقیم جنگ جهانی اول بود، خود به خود تعطیل شد.
فترت مجلس سوم و چهارم
با وقوع جنگ جهانی اول هرج و مرج و بی‌قانونی سراسر ایران را در برگرفت. حكومتهای خود‌مختار در شهرستانها به وجود آمدند و هر حاكمی برای خود یك دولت تشكیل داد. از مهمترین تحولات این دوره وقوع انقلاب بلشویكی در روسیه و سرنگونی حكومت تزارها در آن كشور بوده است. وقوع این انقلاب باعث شد دولت جدید به نام «اتحاد جماهیر شوروی» نیروهای خود را از ایران فرا خواند.
با تخلیه ایران از نیروهای شوروی، دولت انگلیس رقیب دیرینه روسها به بهانه‌های مختلف از قبیل مبارزه با یكی از دولتهای متحدین (دولت عثمانی در تركیه) و با مبارزه با نفوذ مرام بلشویكی در ایران، به تقویت روز‌افزون ارتش خود در ایران پرداخت و سپس برای قبضه‌ كردن كشور و بسط نفوذ سیاسی و اقتصادی خود دولت ایران را (در این زمان وثوق‌الدوله عامل انگلیسیها در ایران حكومت می‌كرد و احمدشاه با وقوع جنگ از ترس روسها به لندن گریخته بود.) برای امضای یك قرارداد تحمیلی كه به موجب آن اختیارات انگلیسیها در امور ایران به شكل قابل توجهی افزایش می‌یافت و «قانونی» می‌شد، تحت فشار قرار داد. این قرارداد به زور انگلیسیها در تاریخ 18 مرداد 1298 (پیمان 1919) در 6 ماده به ایران تحمیل شد و متن آن در جرائد انتشار یافت.
به موجب این قرارداد امتیاز راه‌‌آهن راه‌های شوسه در سراسر كشور به دولت انگلیس واگذار شد و ارتش و نیز دستگاه مالیه ایران زیر نظر فرماندهان و مستشاران آن دولت قرار گرفت.
وقاحت این قانون به حدی بود كه حتی احمدشاه نیز كه از ترس روس به انگلیس پناه برده بود از امضای آن خودداری كرد و تصویب آن را به مجلس شورای‌ ملی موكول نمود. (مجلسی كه هرگز وجود خارجی نداشت).
كابینه وثوق‌الدوله به دنبال تحمیل این قرارداد ننگین با مخالفت عمومی مردم و موج اعتصابات در سراسر كشور سقوط كرد و این در حالی بود كه وی مقدمات انتخابات چهارمین دوره مجلس شورای ملی را فراهم كرده بود. مدرس در این دوره فترت،‌ با سخنرانیهای آتشین خود در مجالس و منابر، عاقد قرارداد ننگین 1919 را كه وثوق‌الدوله بود، مورد حملات شدید خود قرار داد.
مردم به شدت از وثوق‌الدوله و كابینه او متنفر و منزجر شدند و در چندین شهر درگیریهای خونین بین مردم و مأمورین دولتی درگرفت. قیام شیخ محمد خیابانی در آذربایجان و شهادت وی نیز در مخالفت با همین قرارداد ننگین بوده است. (وی در فروردین 1299 شمسی قیام خود را آغاز كرد و در شهریور همین سال توسط مأموران والی آذربایجان به شهادت رسید.)
از دیگر حوادث مهم این دوره كودتای رضا خان در سوم اسفند 1299 شمسی بوده است. وی در این زمان همراه با عده‌ای از قزاقهای تحت فرمان خود به سوی تهران به راه افتاد و پس از 3 روز پایتخت را فتح كرد. در این زمان فرمان نخست‌وزیری سید ضیاءالدین طباطبائی مدیر روزنامه رعد كه خود از عاملان كودتا بود، توسط احمد شاه و تحت فشار رضا‌خان صادر شد و رضاخان به وزارت جنگ كابینه جدید منصوب گردید. این كابینه تنها 90 روز دوام آورد و در اوائل خرداد ماه 1300 كه انتخابات جدید دوره چهارم مجلس شورای ملی آغاز شده بود، عمر كابینه سید ضیاءالدین به سر رسید و وی عازم لندن گردید. از 21 آبان 1294 كه مجلس سوم به خاطر عزیمت بیش از نیمی از نمایندگان به قم و بروز هرج و مرج در كشور تعطیل گردید تا تاریخ فوق به «دوره فترت بین مجلس سوم و چهارم» موسوم است.
مجلس چهارم
انتخابات دوره چهارم مجلس شورای ملی كاملاً مضحك و فرمایشی بود. انتخابات تهران در زمان وثوق‌الدوله عاقد قرارداد ننگین سلطه انگلیسیها، انجام شده بود و چهره‌هائی كه مردم هرگز آنها را نمی‌شناختند به عنوان «نمایندگان مردم تهران» انتخاب شده بودند. مشخص بود كه این عده كه همگی از طرفداران قرارداد تحمیلی یاد شده به شمار می‌آمدند قبل از برگزاری انتخابات برگزیده شده بودند. از سوی دیگر بسیاری از كسانی كه به عنوان نمایندگان شهرستانها به مجلس دوره چهارم راه یافته بودند، عاملان و طرفداران كودتای رضا‌خان بودند.
تركیب چهارمین دوره مجلس به حدی مسخره شده بود كه مشیرالدوله نخست‌وزیر وقت ناگزیر شد بیانیه‌ای مبنی بر تجدید انتخابات و مراجعه به آراء عمومی در مورد نمایندگان انتخاب شده در صورت نارضائی مردم از انتخابات صادر كند.
این تصمیم الزاماً عملی شد و بسیاری از نمایندگان در انتخابات جدید عوض شدند و بسیاری از حامیان قرارداد تحمیلی انگلیسیها حمایت خود از قرارداد را پس گرفتند. مشیرالدوله همچنین تصمیم گرفته بود قرارداد ننگین وثوق‌الدوله با انگلیسیها را در مجلس جدید به رای بگذارد تا در صورت مخالفت نمایندگان باطل اعلام گردد.
به هر حال دوره چهارم مجلس شورای ملی پس از 5 سال و 7 ماه و 8 روز فترت، در اول تیرماه سال 1300 توسط احمد شاه قاجار گشایش یافت و كار خود را رسماً از تاریخ دوم مرداد همان سال آغاز كرد.
تعداد نمایندگان دوره چهارم مجلس شورای‌ ملی 135 نفر بود و 42 درصد آنها چند شغلی بودند.
در دوره چهارم مجلس حوادث مختلفی در كشور اتفاق افتاد. از جمله این حوادث، قیام میرزاكوچك‌خان در جنگلهای گیلان و قیام كلنل محمد‌تقی پسیان در خراسان بود. چند حركت آزادی‌بخش دیگر در آذربایجان و كردستان اتفاق افتاد كه تمامی این قیامها توسط دولت وقت و به وسیله رضاخان كه وزارت جنگ ایران را عهده‌دار بود سركوب گردید.

دسترسی سریع