نقد فیلم "تی تی" در برنامه " هفت اقلیم"

فیلم منتخب تماشاگران

1402/04/07
|
10:37

"تی تی" به كارگردانی "آیدا پناهنده" و نویسندگی "ارسلان امیری" و "پناهنده" روایتگر داستان "ابراهیم" استاد فیزیك است، كه روی تئوری پایان دنیا كار می‌كند، او درپی بیماری، با "تی تی" نظافتچی عجیب بیمارستان آشنا می‌شود، كه به روش "رحم اجاره‌ای" فرزند زوج ناباروری را باردار است. آشنایی این دو آغاز ماجرایی بزرگی است كه زندگی هردوشان را تغییر می‌دهد.
كورش حسینی، منتقد و كارگردان سینما، در برنامه "هفت اقلیم" فیلم "تی تی" را در تلاش برای قرارگرفتن در ژانر معناگرا دانست و گفت: فیلم دارای یك حرف خوب و یك طرح خوب است كه با ظرافت به آن اندیشیده شده است ولی خوب عمل شده است، فیلمنامه توجیه و توضیح چیزهایی است كه می تواند سلیقه مخاطب را ارتقا دهد و تماشاگر این آثار، فراتر از آثار اخیر، می‌تواند یك سینمای تجربی و بصری را تجربه كند. درواقع فیلمنامه دست و پا می‌زند كه به واسطه یك داستان خوب، معناگرا باشد، از این لحاظ كه اموری مرموز و لاینحل در دنیا هستند كه نه علم و نه دل جوابی برای آن ها دارد، مانند حركت "تی تی" شبانه در دل دریا برای دعا كردن و شفای ابراهیم.
وی همچنین برخورد دو شخصیت اصلی فیلمنامه را مورد انتقاد قرار داد و گفت: برخورد شخصیتها خوب پرداخت نشده است و درواقع تصادم شخصیتها در موقعیتهای دراماتیك فكر نشده، تعیین شده است؛ بطور مثال موقعیت بازی "ابراهیم" و "تی تی" و "دوست تی تی"، و نیز آشنایی "ابراهیم" و "تی تی" كه در سطحی ترین اتفاقی كه می توانست شكل بگیرد، بروز پیدا كرده است.
وی همچنین افزود: بحث "خدمت به بشریت" توسط "تی تی" به شیوه "رحم اجاره ای" و توسط "ابراهیم" با "حل مسئله لاینحل سیاهچاله" هر دو محورهای خوبی هستند، كه این امر مهم به تحقق برسد، اما متاسفانه در فیلم به خوبی در نیامده است.
حسینی همچنین "تی تی" را یادآور "شخصیت زن" در فیلم "جاده" و شخصیت "زندانی سیاهپوست" در فیلم "دالان سبز" دانست و گفت: كاش نویسنده اثر، از نویسندگان خوب جهان یاد بگیرند كه چگونه مسائل پیچیده ماورایی را در متن و مغز اثر بگنجانند كه قابل فهم و اثرگذار باشد.
وی فیلمنامه "تی تی" را دارای زواید زیادی دانست و گفت: میشد این زواید حذف شوند بدون اینكه به فیلمنامه آسیبی برسد؛ مثل شخصیت دوست ابراهیم كه قرار است با همسر سابق او ازدواج كند، كه غیرضروری است. تصادم و تقابل ابراهیم با دوستش چیزی جدا از حرف اصلی فیلم و زاید است.
حسینی همچنین تعدد شخصیتهای فیلم را از نقاط ضعف آن دانست و گفت" تعدد شخصیت های فیلم موجب كمرنگ شدن بار معناگرایی فیلم شده است؛ یعنی شخصیت ها آنقدر متعدد و دارای كنش و واكنش های پررنگ اند، كه توجه مخاطب را از موضوع اصلی دور می‌كنند. این فیلمنامه لطافت موضوعی اش به همه چیز می چربد كه این باید به جز كارگردانی در ساختار تدوینی فیلم هم لحاظ می شد.
وی همچنین دیالوگهای پرداخت نشده و بلاتكلیفی شخصیتها را از نقاط ضعف دیگر فیلم برشمرد و گفت: مفهوم و محتوای فیلمنامه با این همه ظرافت، با ورود شخصیت‌های تعریف نشده و زمخت پنهان می‌شود به طور مثال ضرورت ورود امیر ساسان با آن همه شلوغ بازی و تغییر موضعش بی منطقش، كمك چندانی به فیلمنامه نمیكند، یا دوست ابراهیم كه می‌توانست اصلاً نباشد و در عوض فیلمنامه روی شخصیت ابراهیم بیشتر تمركز می كرد و به جای اینكه او را درگیر كشمكشهای سطحی با دوستش كند، او را عمیق تر نشان می داد.

دسترسی سریع