معرفی سید ابوطالب مظفری"، شاعر و نویسنده افعان در برنامه "فرزانگان مهاجر"
معرفی سید ابوطالب مظفری"، شاعر و نویسنده افعان در برنامه "فرزانگان مهاجر""سید ابوطالب مظفری"، شاعر و نویسنده مطرح افعانستان است،
كه در سالهای جنگ در اوایل دهه 60 به پاكستان و سپس به ایران مهاجرت كرد، و تحصیلاتش در حوزه را تا مرحله خارج فقه پیش برد. او و جمعی دیگر از شاعران افغان چون طالب مظفری، محمد جواد خاوری، سید نادر احمدی، حسن رضایی، را میتوان از پایه گذاران ادبیات در نسل جوان مهاجر در دهه 60 و 70 دانست، مثنوی "سوگنامه بلخ" از اشعار فاخر او در آن سالهاست، كه از كتابهای خوب شاعران مهاجر در آن سال ها بود.انتشار فصلنامه موفق "در دری" در دهه70 آغاز یك مرحله جدید از حیات ادبی و علمی "مظفری" بود. "در دری" تنها یك فصلنامه نبود، دفتر "در دری" در مشهد، كانون فعالیتهای ادبی مهاجران شد. جلسات شعر و داستان، كلاس های آموزش هنری، برگزاری محافل ادبی، نقدكتاب، و انواع فعالیتهای ادبی در این كانون شكل گرفت، و در این 25سال، "مظفری" نقش یك مرجع را برای اهالی هنر و ادبیات داشته است.تأسیس "بنیاد دانشنامه هزاره" با همراهی جمعی ازپژوهشگران افغانستان، نقطه عطف دیگری در زندگی "مطفری" بود كه منجر به خلق "دانشنامه هزاره" شد، كه جامعترین دانشنامه در افغانستان امروز به شمار میآید، ریاست شورای علمی دانشنامه هم بعهده "ابوطالب مظفری" بوده است.شهرت و اعتبار مظفری در شعر، او را بعنوان یكی از تواناترین شاعران امروز افغانستان مطرح ساخته است؛ شعر او هم متكی بر سنت ادبی شعر فارسی، و هم دارای نوآوری های بسیار است، و از نظر مضامین و معانی هم معمولاً حاوی مسائل كاربردی و روز كشور است.شعرهای "ابوطالب مظفری" در كتاب های متعددی چون "پایتخت پری ها"، "سوگنامه بلخ" و "عقاب چگونه میمیرد" منتشر شده است. مسائل ملی و میهنی در شعر "مظفری" بازتاب بسیار دارد و او در این زمینه صاحب دیدگاه خاص است كه میشود آن را تلاشی برای "بازیابی هویتهای كهن" و "ملت سازی" بر اساس آن دانست، نوعی "وفاق ملی" برای رسیدن به "یك ملت واحد" چیزی است كه در بسیاری از شعرهای مظفری بازتاب دارد."ابوطالب مظفری" درگفتگو با برنامه "فرزانگان مهاجر" درخصوص فعالیت فصلنامه "در دری" گفت: "در دری" یك تحول و یك اتفاق بسیار مهم در ادبیات و فرهنگ جامعه مهاجر بود.وی افزود: فضای فرهنگی ما را دو حرف احاطه كرده بود؛ "سیاست" كه به بمبست خورده بود، و "نظامیگری" كه تاثیر منفی بر زندگی اجتماعی مهاجرین و افغانستانی ها گذاشته بود، و این روند برای تعدادی از جوانان تحصیل كرده آن روزگار گران تمام میشد. ادبیات در حقیقت آغاز راهی بود كه ما در آن راه بتوانیم یك فضای متفاوت را تجربه كنیم.وی درخصوص تدوین "دانشنامه هزاره" گفت: در این مجموعه، سعی كرده ایم كه هرنوع اطلاعاتی اعم از تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی، و رجال را درباره قوم هزاره كه یكی از 4قوم بزرگ افغانستان است، گردآوریم.سیدضیا قاسمی، شاعر افغان، هم در گفتگو با برنامه "فرزانگان مهاجر"، "مظفری" را یكی از چهرههای درخشان شعر امروز فارسی و افغانستان دانست و گفت: در شعرهای او؛ اعم از كلاسیك و نو، با یك حادثه و اتفاق مواجهیم. وسعت اندیشه و گستره مطالعاتی "مظفری" باعث شده است كه جهان محتوای شعرهایش بسیار عمیق باشد؛ یعنی ضمن اینكه مسائل و دغدغه های روز را در شعرش بیان میكند، از این رهگذار همیشه راهی به اندیشه های عمیق و دغدغه های بزرگ انسانی و تاریخی میزند؛ یعنی یك شعر بسیار ریشه دار، كه با وجود صورت نو، هم به لحاظ زبان و سنت های شعری، در غنای شكوهمند فارسی ریشه دارد، و هم با وجود طرح مسائل روز، به لحاظ محتوا، در فرهنگ باشكوه اندیشه فارسی ریشه دارد.وی رعایت تعادل در بكارگیری تكنیكها و صنایع ادبی را ویژگی شعر "مظفری" دانست و گفت: مظفری در شعرش با یك تعادل و به نسبت دلنشینی از تكنیك ها و صنایع و بدایع استفاده كرده است، و بین صنایعی كه بكاربرده، یك هارمونی و یك نظم دلپذیری را ایجاد كرده است؛ یعنی از هركدام به تناسب و مقدار كافی استفاده كرده، و بگونه ای نیست كه بگوییم در بكارگیری یك صنعت افراط، و در بكارگیری صنعتی دیگر، كم توجهی كرده باشد؛ یعنی همه چیز به جای خود و در اندازه خود بكارگرفته شده است.ادریس بختیاری، شاعر، "تربیت شاعران پخته و عمیق" را فعالیت اصلی "مظفری" دانست و گفت: مظفری تا حدودی گوشه گیر بوده و همواره ترجیح داده است كه در صف اول نباشد، و فعالیت ادبی اش را طی دو دهه به اداره موسسه فرهنگی "در دری" اختصاص داده، و به شكل چراغ خاموش، توانسته نسلی را بدون امر و نهی كردن و بدون چشم داشت، به جلو پیش ببرد و انسانهای با سن و سال كم را، به نوجوان، جوان و میانسالی كه می تواند بهتر شعر بگوید تبدیل كند و این نسل را پله پله بالا برده و به اینجا رسانده است.وی تاكیدكرد: در میان شاعران معاصر كسی به اندازه او، در این شكل و زاویه به ادبیات نگاه و خدمت نكرده است.