گفتگو با عزیز الله سالاری در برنامه ققنوس
سالاری در برنامه ققنوس گفت :
شاعران ایران زمین شاعرانی اهل معرفت بوده اند. به همین خاطر در اشعار آن ها مدح و ستایش خداوند بسیار دیده می شود. عید فطر و جلوه آن در ادبیات فارسی چه در دوره گذشته و چه در زمان معاصر بسیار مطرح بوده و شاعران كلاسیك و معاصر نقش چشمگری در وصف این عید بزرگ داشته اند.او در ادامه گفت :
این نگاه در شعر اكثر شاعران پارسی چون نظامی و لاهوری و ... وجود دارد.
همچون سایر موضوعات و مضامین، در شعر و ادب فارسی میتوان ردپایی از ماه رمضان و در امتداد آن عید فطر را پیدا كرد. رد پایی هرچند كمرنگ اما ماندگار.
پایانبخش سی روز روزهداری هدیهای است شادمانه از جانب خداوند كه حلاوت و شیرینی خاصی را برای جمع روزهدار و همه مسلمانان فراهم میآورد و آن عید سعید فطر بزرگترین عید مسلمانان است.
رمضان ماهی است كه به عید منتهی میشود، ماهی سرشار از عبودیت و بندگی و معنویت. از همین روست كه نگاه به آن از جانب همه دلدادگان و حتی شعرا، نگاهی خاص و متفاوت است. نگاه خاصی كه با خاتمه ماه رمضان و رسیدن به عید از سویی شادی در دلها موج میزند و از سویی دلتنگی. شادی و دلتنگیهایی كه نمود آن را میتوان در شعر فارسی هم پیدا كرد. به بیانی میتوان همزمان با شادمانی عید ، اندوهی را توامان دید كه ناشی از خاتمه ماه رمضان است. نوعی تضاد شاعرانه كه شاید حسابی دیگر برای این عید مسلمانان با سایر اعیاد در شعر فارسی فراهم میآورد.
عرفا عید فطر را آغاز سال انسانی با پاكشدن ذات آدمی در سی روز ماه رمضان میدانند. شعرای فارسی هم جدای از ادیب بودن با عرفان بیگانه نبودند و از همین رو اشعاری با اشاره عید فطر در آثار و شعر آنها هویداست. گاه این اشارات به شكلی مستقیم و گاه به شكل غیرمستقسم و با توصیف و تشبیه به چهره یار و به شكل مادی خود را نمایان می كند.
مثلا در بیت زیر:
"بر سر بام بیا، گوشهی ابرو بنمای/ روزهگیران جهان منتظر ماه نواند"
محمدكاظم كاظمی شاعر افغان و پژوهشگر شعر فارسی نگاه شاعران به این عید را در پنج دسته "عشرتجویانه"، "مداحانه"، "رندانه"، "هنرمندانه"، "زاهدانه و عارفانه" تقسیم كرده است. در ادامه به طور مختصری به آن ها اشاره می شود:
نگاه كامجو و عشرتجو در شعر شاعران درباری، ماه رمضان را پایانی برای این خوش گذرانی و كنار نهادن شراب و می می داند و رسیدن عید فطر را آغاز دوباره برای آن خوش گذرانی. از همین روست كه در شعر شاعرانی چون فرخی سیستانی، منوچهری دامغانی و امیرمعزی ستایش عید با بدگویی از ماه مبارك رمضان همراه شده است. مثلا در ابیات زیر از فرخی سیستانی:
"ماه روزه از خیمه ما دوش همی شد به شتاب/ عید فرخنده فراز آمد، با جام شراب
چه شود گر برود؟ گو برو و نیك خرام/ رفتن او برهاند همگان را ز عذاب"
همواره نگاه مداحانه در میان شاعران درباری رواج داشته، از هر فرصتی بهانه ای می ساختند تا به مدح ممدوح خود یعنی پادشاهان بپردازند. در این نوع از اشعار نكوهش ماه رمضان را نمی بینیم. این نوع نگاه در قصاید شاعرانی چون خاقانی، محتشم و انوری دیده می شود.