گفتگو با دكتر محمدرضا حدادیان كارشناس تاریخ
خرید و فروش و تجارت همواره بخشی مهم از زندگی بشر بوده است. با ظهور كشاورزی انسان چادرنشین یكجا نشین شد و شیوه زندگی پایدارتری به وجود آورد كه منجر به پیدایش تخصص ها و حرفه ها در جامعه گردید. در جامعه كشاورزی نیازهای اولیه غذایی یك جامعه توسط درصد كوچكی از كل جمعیت تامین می شود تا سایرین به حرفه های دیگر از جمله تولید كالا و ارایه خدمات بپردازند. بازارها كه اغلب مركز تجاری و اجتماعی شهر محسوب می شدند، این امكان را فراهم كردند تا مردم كالاهای مورد نیاز خود را به راحتی از طریق مقایسه اجناس مشابه، براساس كیفیت، كمیت و قیمت تامین كنند و همین عوامل بود كه منجر به ایجاد رقابت میان فروشندگان شد و بدین ترتیب اساس فروشگاه های مدرن شكل گرفت. كاركرد اگوراهای یونان باستان كه در ابتدا به مراسم مذهبی، و بعد به امور مربوط به اداره ی شهر، از جمله تصویب قوانین و قضات اختصاص داشت نیز به چیزی شبیه به همین مراكز خرید امروزی تبدیل شد كه در مركز فعالیت های اجتماعی و بازرگانی شهر ساخته می شده اند. ماهیت بازار در ادوار مختلف تاریخ در ایران
در دوره ی مادها بازار و بافت آن با مفاهیم اولیه ی آن فعالیت می كرد. بنیانِ بازار اما در شهرهای ایران در دوره هخامنشیان با فتح سرزمین های متمدن و در طی مبادلات تجاری و بازرگانی با شرق و غرب گذاشته شد.
در دوره سلوكیان نیز شهرها دارای دو خیابان عمود بر هم بودند كه میدانی در محل تقاطع این دو خیابان قرار داشت و بازارها اطراف آن ها شكل می گرفتند.
اشكانیان هم بازارها را در شهرستان ها و در مجاورت راه های اصلی ایجاد می كردند.
در دوره ساسانیان دولت حضور همه جانبه و پررنگی در بازرگانی و صنعت داشت. اقتصاد این دوره تحت تاثیرِ نقش ایران در بازرگانی بین المللی و روابط با چین، هند، رُم شرقی، حجاز، حبشه و … قرار داشت و به این ترتیب مفهوم بازار به شكلِ و شمایلِ امروزی شكل گرفت و محله ها در مسیر آن ایجاد شدند.
در زمان ساسانیان، فضاهای باز و میدان های مهم، محل شكل گیری اولیه بازارهای شهری بودند كه شباهت زیادی به بازارهای قرون سوم و چهارم اسلامی داشتند. تقسیم بندی بازارهای دوره اسلامی بر اساس تخصص حرفه ها بود نه طبقه. هم چنین بازارهایی مانند كتاب فروشی، كاغذ فروشی و صحافی ها به وجود آمد كه یك نوآوری در این پدیده محسوب می شد.
بازارهای سرپوشیده یكی از مهم ترین عناصر شهرها بودند كه به مساجد جامع پیوند می خوردند. به این شكل شهرهای اسلامی به واسطه بازار، از شهرها در دوره های مختلف متمایز و شناخته می شوند.
در قرون اولیه دوره اسلامی، بازارها شكل اولیه خود در دوره ساسانی را حفظ كردند. بازارها از قرن دوم به بعد به مهم ترین عنصر در شهرها و حتی روستاهای بزرگ تبدیل شدند.
در دوره مغولان و تیموریان كاركرد و تاثیر بازار همچنان ادامه داشت. در دوره صفویه ایجاد بازار با طرح های از قبل تعیین شده مورد توجه پادشاهان قرار گرفت. در دوره قاجاریه هم به دلیل اُفت فرهنگ و اقتصاد كشور، بازارها دچار انحطاط شدند، اما همچنان جزو عناصر مهم شهر محسوب می شدند.
در دوره اسلامی به واسطه گسترشِ شهرنشینی، عموما در نواحی مرزی شهرهای جدیدی ساخته شد و شهرهای كوچك قدیمی نیز توسعه یافت. در شهرهایی مثل بصره و كوفه فضایی با كاركردِ بازار برای فروشندگان در نظر گرفته شد كه می توانستند از صبح تا شب در هر نقطه ای از آن بساط خود را پهن و اجناسِ خود را عرضه كنند. با گسترشِ شهرها بساط ها جای خود را به دكان ها دادند و بازارهای دائمی در قسمتی از شهر شكل گرفتند.
نتایجِ پژوهش ها می گویند؛ بازارهای دائمی از اواخرِ قرن اول هجری به بعد، بسیاری از شهرهای جدید و تقریبا تمام شهرهای قدیمی، از بازارهای دائمی بهره مند بودند و صنوف با توجه به نوعِ فعالیتشان در راسته اصلی یا راسته های فرعی قرار داشتند و محل عرضه هر نوع كالا مشخص بود. اگرچه قدمت ساخت راسته های تخصصی در بازار در ایران و عربستان به پیش از اسلام برمیگردد اما در سال 85هجری قمری، یعنی زمانی كه حجاج شهر واسط را می ساختند برای هر صنف راسته ای جداگانه در نظرگرفتند.
رفته رفته اما از قرن سوم هجری توسعه عمران شهری و فعالیت های اقتصادی با روی كارآمدن حكومت ایرانی و محلی رونق گرفت، و از قرن چهارم تا ششم هجری آنطور كه در منابع تاریخی گوناگونی از جمله حدود العالم من المشرق الی المغرب، صوره الارض، المسالك و الممالك، تاریخ بخارا، راحه الصدور و آیه السرور و سفرنامه ناصرخسرو آمده؛ تولید انواعِ صنایع دستی در شهرها و روستاها گسترش یافت تا جایی كه این محصولات به كشورهای دیگر نیز صادر می شد. در منابع آمده پارچه های كتانی كازرون، از چنان اعتباری برخوردار بودند كه كشورهای دیگر با دیدنِ مُهرِ منتسب به كازرون، چشم بسته آنها را قبول می كردند. جالب اینكه به گفته منابع تاریخی، در قرن پنجم هجری در شهر “تون” چهارصد كارگاه زیلوبافی فعالیت داشته اند.
بنابراین در قرن پنجم در شهرهای بزرگ بازارها آنچنان رونقی یافته بودند كه حتی نقل می شود ناصرخسرو بعد از سفر به اصفهان می گوید: «در بخشی از بازار اصفهان، دویست طرف برای تبدیل پول یا پرداخت برات حضور داشتند».
متاسفانه اما در قرن هفتم با حمله مغولان خساراتِ زیادی به بازارها وارد و موجب خرابی بسیاری از آنها شد، كه البته اواخر این دوره و در زمان غازان خان و الجایتو و وزیرانی مانند خواجه رشید الدین فضل الله، در شهرهای مهم آن زمان بازارهایی ساخته شد.
تبِ ساختِ بازار در دوره صفوی دوچندان شد و این رونق تا اواخر دوران قاجار ادامه پیدا كرد.
عنصر اصلی بازار در شهرهای اسلامی تولید كنندگان و مصرف كنندگان بودن، به خصوص در دوره میانی اسلامی بوده است و همین هم سبب می شد مسیر شاهراه كاروان ها به عنوان نخستین نقطه ایجاد و گسترش باشد.
كاركردهای اجتماعی و سیاسی بازار
بازار اسلامی علاوه بر این كه اقتصاد را هدایت می كرد، زیربنای اجتماعی و معنوی شهر را هم شكل می داد. مسجد جامع، مدرسه، حوزه علمی، آب انبار، كاروان سرا و حمام، كاركردهای اجتماعی، مذهبی، فرهنگی و سیاسی را برای بازار به ارمغان می آورند.
از جمله كاركردهای اجتماعی بازار این بود كه در مركز شهر ایجاد می شد تا در دسترس عموم مردم باشد. دلیل این امر هم قرار گرفتن مساجد جامع در مركز شهرها بود كه بازار نیز در كنار آن مستقر می شد. كاركرد سیاسی بازار هم به خاطر نقش ارتباطی آن بود، ناگفته نماند كه بازاریان جزو حامیان فعالیت های سیاسی بودند.
حدادیان در پایان به انوع بازار اشاره كرد و گفت:
انواع مختلف بازار(گونه های بازار)
بازارستان
به عنوان بازار فروش پارچه (قماش) در ایران و تركیه شناخته می شود.
بازار محله (بازارچه)
این بازارِ نه چندان وسیع كه معمولا مسقف نیستند، منبعِ تغذیه آن بازار مركزی است و نیازهای اولیه و روزانه ساكنان مانند خوراك و پوشاك را برطرف می كند. بهره مند نبودن از تركیب مسكونی ـ تجاری، نداشتن خان و تجمع صنفی از تفاوت های این نوع بازار با بازار اصلی است.
بازارهای دائمی
بازارهای دائمی به عنوان مهم ترین محور ارتباطی، اقتصادی و اجتماعی كه علاوه بر دكان هایی كه در دو طرف راسته ها قرار داشتند و چند كاروانسرا و تیمچه كه در پشت دكان ها ساخته می شدند و ورودی آنها در راسته اصلی یا گاهی در راسته فرعی قرار داشت، فضاهایی مانندِ مسجد جامع، مدرسه، زورخانه و … نیز در امتداد آنها وجود داشت. این بازارها معمولا از اصلی ترین دروازه شهر شروع می شد و تا مركز شهر و حتی گاهی تا دروازه دیگر شهر نیز ادامه داشت. معمولا یك یا چند راه اصلی، بسته به وسعتِ شهر به بازار دائمی می رسیدند.
بازار محلی یا ادواری
این بازارها به صورت هفتگی و در یك روز مشخص( با عنوان جمعه بازار، شنبه بازار یا…) اما بدون فضای ساخته شده مشخص برپا می شدند كه همچنان به صورت محدود و در برخی نقاط فعالیت دارند. گاهی اما این بازارها به صورت سالانه یا ماهانه برگزار می شدند. در گذشته معمولا وسعت و زمانِ برپایی آنها به نوع كالاهای مورد معامله، حجم مبادلات و حوزه نفوذ آنها بستگی داشت.
بازارگاههای شهری:
بازارگاه ها فضایی باز و نسبتا وسیع و ساخته نشده و تقریبا دائمی هستند و در شهرها به واسطه عرضه اجناسِ ارزان قیمت و گاه طرفداران زیادی دارند، این نوع بازارها در شهرهای بندری و مرزی كمی متفاوت تر هستند زیرا علاوه بر فروشِ اجناس با تنوع و قیمت پایین تر، كالاهای گاه لوكس هم عرضه و طیف گسترده تری از مشتریان را از شهرهای دیگر جذب می كنند. دوامِ برگزاری این بازارها به تصمیماتِ مقامات شهری و یا تحت تاثیر عوامل سیاسی و اجتماعی قرار دارد. نمونه های این نوع بازارها را می توان در چابهار، بندرعباس، شیراز، تهران و… یافت.
بازار بیرون شهری (حومه)
همان طور كه از نامش پیداست، این نوع بازار در حاشیه شهر قرار دارد و اغلب به صورت خطی و محل اتصال شهر به روستا است. بازار دروازه در جنوب غربی شیراز و سوق خرق در بغداد مثالی خوب برای این نوع بازار است. محصولات و ابزار كشاورزی، فرآورده های دامی، ابزار نجاری و آهنگری، سفال گری و سبدبافی، پشم های رنگ شده برای قالیبافی و…، و كالاهای مورد نیاز روستاییان از عمده محصولاتی ارائه شده در این نوع بازارها هستند، زیرا اغلب روستاییان مایحتاجشان را از این بازار تهیه می كنند. این نوع بازارها در تبریز بسیار دیده می شود.
بازارهای زیارتی
این بازارها در مجاورت اماكن زیارتی برپا می شوند و علاوه بر محصولات و كالاهای مذهبی، سوغات آن شهر را نیز عرضه می كنند. در این نوع بازارها خدماتی همچون صرافی، عكاسی، مسافرخانه، غذاخوری، مسافربری و حمل و نقل شهری نیز ارائه می شود. نمونه این نوع بازارها را در قم و مشهد می توان دید.
بازار صنایع دستی
در این نوع بازارها افرادی را می بینید كه در رشته های گوناگون صنایع دستی و تعمیراتِ این نوع محصولات مشغول هستند و فروشِ محصولاتِ خود را اغلب به واسطه ها می سپارند. برای مثال این نوع بازار در مراكش از قدیم الایام در بازارهای مركزی برپا بوده و در تركیه نیز با نامِ “صنایع چارشی سی” تازگیها در بازارهای قدیمی فعالیتش را آغاز كرده است. محله های صنایع دستی جدید با نقشه شطرنجی شكل با دكان های بتنی یك طبقه و بدون درنظر گرفتن محلی برای سكونت ایجاد می شود.
بازار فرش
بازاری مملوء از فرش كه خرید و فروشِ این كالا در آن صورت می گیرد.
كاروانسراها
كاروانسراها به عنوان محلی برای تجارت و اقامت، اغلب در مجاورت راسته اصلی بازار بنا می شدند. كاروان ها با ورود به شهر با صاحبان كاروانسراها توافق می كردند و علاوه بر اینكه مدتی بازاری موقت برای خود در این مكان ایجاد می كردند و به فروش اجناسشان می پرداختند، در آن مدت در همانجا اقامت هم داشتند. علاوه بر این اقامت در كاروانسراها سبب می شد خودشان و اموالشان در امان بماند. صاحبانِ كاروانسراها معمولا جزو افراد صاحب نام و ثروتمند شهر بودند، زیرا این مكان هزینه های زیادی برا فرد به دنبال داشت.
مراكز جانبی بازارها
در ایران بازار های بزرگ و اصلی و البته تاریخ دار، به دلیل قرار گرفتن در بافت تاریخی شهرهای ایران، بنا به نیاز خدمات جانبی نیز اطراف آنها شكل می گرفت. برای مثال مساجد كه تقریبا جزو جدایی ناپذیر بازارها بودند، یا حمام هاكه البته اكثرشان با كاهش نیاز، تخریب شدند و تغییر كاربری دادند. از دیگر اجزای خدماتی بازار می توان به زورخانه ها، كبابی ها و چایخانه ها سفره خانه ها اشاره كرد.