گفتگو با رضا مختاری اصفهانی كارشناس تاریخی
مختاری در این برنامه در مورد وقایع تاریخی25 بهمن صحبت كرد و گفت :
پیمان سعد آباد یكی از مهم ترین وقایع تاریخی بهمن ماه است . انگلیسیها پس از انقلاب اكتبر 1917 در روسیه تزاری و سقوط رومانوفها و ایجاد حكومت جدید سوسیالیستی شوروی فوقالعاده وحشتزده و نگران شدند. در سالهای بین دو جنگ جهانی، انگلستان سراسر خاورمیانه را تحت نفوذ و سلطه خود داشت. تعدادی از كشورهای این منطقه مانند عراق و فلسطین و ماوراء اردن از طرف جامعه ملل تحت قیومیت انگلستان قرار گرفته بودند و تعدادی دیگر؛ مانند مصر و عربستان سعودی در نتیجه قراردادهایی، حقوق و امتیازات خاصی برای انگلیسیها قائل شده بودند. گروه سوم از كشورهای خاورمیانه نیز به طور غیر مستقیم زیر نفوذ انگلسییها قرار داشتند؛ مانند تركیه و افغانستان. انگلیسیها پس از جنگ جهانی اول نهایت كوشش را به عمل آوردند تا با ایجاد حكومتهایی دستنشانده و قوی انعقاد یك پیمان دفاعی بین كشورهای خاورمیانه بوجود آوردند و آن را به عنوان سدی در جلوگیری از توسعهطلبی و نفوذ شوروی به سوی هندوستان و خلیجفارس و چاههای نفت جنوب ایران لازم میشمردند؛ بنابراین در عرض چند سال كوشیدند اختلافات میان دولتهای این منطقه را بتدریج برطرف و زمینه را برای انعقاد پیمان همكاری و عدم تعرض منطقهای فراهم سازند.
مجلس شورای ملی عهدنامه عدم تعرض را بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت پادشاهی افغانستان و دولت جمهوری تركیه و دولت پادشاهی عراق را كه مشتمل بر ده ماده بود، در تاریخ 17 تیرماه (1316) مطابق با 8 ژوئیه 1937 در قصر سعدآباد به امضاء رسیده بود، را تصویب كرد. این قانون كه مشتمل بر یك ماده و متن عهدنامه ضمیمه بود، در جلسه بیست و پنجم اسفندماه 1316 به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
در واقع آخرین قدمی كه در این دوره پیش از جنگ جهانی دوم برداشته شد، امضای این قرار داد بود كه وزرای امور خارجه چهار كشور در كاخ سعد آباد آن را امضاء كردند و اتحادی برای حفظ یك دیگر فراهم ساختند. پیمان مذبور وحدت نظر چهار كشور را در سیاست عمومی و حمایت متقابل در صورت مذبور وحدت نظر چهار كشور را در سیاست عمومی و حمایت متقابل در صورت بروز خطر نسبت به یكی از دولتهای عضو پیشبینی میكرد و همچنین دول چهارگانه متعهد میشوند كه سیاست عدم مداخله مطلق در امور داخلی یكدیگر را تعقیب كنند و مصونیت حدود مشترك مرزی یكدیگر را محترم شمارند و در كلیه اختلافات بینالمللی كه با منافع آنها مربوط است، مشورت نمایند و عملیات تجاوز كارانه علیه یكدیگر نداشته باشند. در واقع این عهدنامه كه به زبان فرانسه نوشته شده و در 4 نسخه به امضاء رسیده و هر یك از دول متعهد یك نسخه آن را اعتراف نمودند و برای مدت 5 سال منعقد گردید. در انقضاء این مدت مزبور بجز در مواردی كه یكی از دول متعهد با اطلاع قبلی شش ماه فسخ آنرا اعلام نماید، برای مدت 5 سال دیگر بخودی خود تجدید خواهد شد و این عمل مرتباً تكرار میشود تا آنكه یك یا چند دولت متعهد، فسخ آن را با اطلاع قبلی شش ماهه اعلام دارند.این عهدنامه در صورتی هم كه توسط یكی از دول متعهد فسخ شود، بین دول دیگر متعهد، معتبر خواهد بود.
زیان پیمان سعدآباد برای ایران:
پیمان سعدآباد هم از لحاظ مادی و هم از نظر سیاسی به زیان دولت ایران و بنفع كشورهای تركیه، افغانستان و عراق بوده است؛ زیرا قسمتی از ارتفاعات آرارات كه دارای موقعیت سوقالجیشی مهمی بوده به تركیه واگذار گردید. در تعیین خط مرزی ایران و عراق نیز رضاشاه منابع نفتی غرب ایران و نصف شطالعرب را كه طبق اصول و مقررات بین المللی كه خط تالوك میباشد به عراق واگذار نمود تا از بابت عبور كشتیهای نفتكش از آبادان، ایران مبالغ هنگفتی به دولت عراق تحتالحمایه انگلیس بپردازد.[14] پس از امضای پیمان سعدآباد رضاشاه طی نطقی كه به مناسبت افتتاح دوره 11 مجلس شورای ملی ایراد كرد، اظهار داشت: «پیمان سعدآباد در مشرق زمین بیسابقه بوده و در این هنگام كه امور عالم مشوش است، مدد بزرگی به بقای صلح جهان خواهد بود.»[15] باید به تحلیل این مسئله پرداخت كه این چه نوع سیاست خارجی بود؟ چرا با فشار دولت دیگری قرارداد امضاء شد؟ قراردادی كه با فشار دیگران امضاء شد چه تضمینی در آن وجود دارد كه منافع ملی را در نظر گرفته باشد؟ همه اینها بیانگر بیسیاستی دستگاه دیپلماسی خارجی رضاشاه بوده است. در واقع باید متذكر شویم كه سیاست خارجی رضاشاه در قبال این پیمان حتی در برخورد با همسایگان تازه به دوران رسیده و نو پا هم نمیتوانست آن گونه كه خود میخواست ارتباط برقرار نماید و یا تصمیمی اتخاذ كند.[16]
فرجام پیمان سعدآباد و عدم توجه كشورهای عضو به ایران:
بالاخره پیمان سعدآباد كه با هدف حفظ كشورهای عضو در قبال خطر كمونیسم و خطرات مشابه ایجاد شده بود. با آغاز جنگ جهانی دوم و تغییر بلوك بندیها و اتحاد انگلیس و شوروی عملاً از حیز انتفاع خارج شد و نتوانست رسالت اولیه خود را به انجام رساند و در جریان حوادث شهریور 1320 هیچ یك از همپیمانان ایران به یاری كشور ما نشتافتند و پیمان سعدآباد بیهودگی خود را به اثبات رساند. حتی دولت عراق خاك خود را پایگاه حمله انگلستان به ایران قرار داد.