سعید هاشم زاده منتقد سینما در برنامه سینما فرهنگ رمانس و آثار سینمایی این ژانر را بررسی كرد.
در تعریف عام، رُمانس داستانی طولانی است كه شخصیتهای اصلیاش مثل مردم عادی نیستند.
رُمانسها با زبانی فاخر به توصیف عشقهای آرمانی و رخدادهایی بسیار هیجانانگیز یا مرموز و ماورائی میپردازند كه هرگز وجود خارجی نداشته و نخواهند داشت.
رُمانس انواع گوناگون دارد. مثلاً در رُمانسهای شوالیهای Chivalric Romance شخصیت اصلی یك شوالیه است و در رُمانس آرمانی Courtly Romance داستان یك عشق آرمانی روایت میشود.
كشف این مطلب كه میتوان از جادوی سینما برای ضبط كردن وبه تصویر كشیدن “عشق” استفاده كرد در سینما زیاد بطول نینجامید.حدود چند ماه بعد از فیلم مستند گونه ورود قطار به ایستگاه ساخته برادران لومیر،توماس ادیسون با ساخت فیلم 47 ثانیه ای “بوسه”،پای عشق را به سینما باز كرد.
بعد از این فیلم متولیان مذهبی كلیسا مفهوم “ممیزی” یا سانسور را با اعتراض و تحریم آن فیلم،به سینما وارد كردند.استقبال گسترده تماشاگران به این ژانر باعث شد كه كمپانیها هیچ وقت از سرمایه گذاری در این ژانر پشیمان نشوند.از میان 10 فیلم پر فروش تاریخ سینما (با احتساب تورم) ، سه فیلم بر باد رفته (اول) ،تایتانیك (ششم) ودكتر ژیواگو (هشتم) همگی عاشقانه اند.
بدست آوردن این موفقیت برای عاشقانه ها هیچ وقت آسان نبوده،چون داستان عاشقانه در عمل چیزی بیشتر از دیدن،عاشق شدن،كلنجار رفتن و در نهایت به هم رسیدن یا جدا شدن دو دلداده نبوده. از آنجایی كه شروع و پایان چنین داستانهایی كاملا از پیش معلوم بوده،چالش اصلی برای فیلمسازان پیدا كردن خط روایی تازه،از این كشمكش،تا بتواند مخاطب خود را جذب كند.
عاشقانه های موفق تاریخ سینما
بر باد رفته (ویكتور فلمینگ 1939)
كازابلانكا (مایكل كورتیس 1942)
داستان وست ساید (رابرت وایز 1961)
زن زیبا (گری مارشال 1990)
روح (جری زوكر 1990)
تایتانیك (جیمز كمرون 1997)
شكسپیر عاشق (جو رایت 1998)
درخشش ابدی یك ذهن پاك (میشل گاندری 2004)