رمان «باش» نوشته مرثا صامتی توسط انتشارات شهید كاظمی منتشر و راهی بازار نشر شد.
رمان «باش» نوشته مرثا صامتی شامل روایتی داستانی از عشق و انتقام در مسیر زیارت امام حسین (ع)، بهتازگی و همزمان با ایام میلاد حضرت زینب (س) توسط انتشارات شهید كاظمی منتشر و راهی بازار نشر شده است.
اینكتاب، رمانی درباره پیاده روی اربعین، بوی اسپند موكبها، شیرینی چای عربی و نگاه پر مهر امام حسین (ع) است. «باش» ماجرای عشق و انتقام است كه دو روی یك سكهاند، «انتقام» آدم را به دنبال خود میكشد خاصه كه انگیزه انتقام عشق باشد و به چنگ آوردن آن. انتقام سفر میخواهد و راه میطلبد؛ حتی اگر این راه، راه كربلا باشد و این سفر، سفر پیاده روی اربعین.
اینكتاب دربرگیرنده ماجرای داستان مردی به نام رحیم است كه دل در گرو عشق دختری عرب به نام سلیمه دارد و برای به دست آوردنش ناگزیر به انتخاب میشود. داستان در همسفری دو زائر میگذرد كه یكی جز به مقصد و حرم امام چشم ندارد و دیگری دسته چاقو را در دستانش میفشارد. «باش»، سفری است با پای دل به كربلا، سفری كه در آن مخاطب همراه رحیم، موكب به موكب، عمود به عمود گام بر میدارد و نفس به نفس زائران پیش میرود تا لحظه انتقام برسد.
در بخشی از اینكتاب آمده است:
«دخترك، اول خودش را جمع میكند؛ اما دستهای ازهمبازشده من را كه میبیند میآید جلوتر. یا علی میگویم و روی دستم بلندش میكنم و میگذارم پشت گردنم. برای چندلحظه تمام عضلاتش سفت میشود و خودش را محكم میگیرد. با ترس خم میشود و دستهایش را گره میكند دور گردنم و نگاه میكند آن پایین به صورت خواهرش. وقتی لبخند خواهر بزرگتر را میبیند، انگار خیالش راحتتر میشود و دستهایش را شل میكند. عبایش افتاده روی شانههایم و پاهایش را از دو طرفم آویزان كرده؛ درست مثل آن روزهای رحیم كه مینشست و پاهایش را آویزان میكرد دو طرفم. دست آن یكی دخترك را محكم میگیرم و آرام راه میافتیم. نمیدانم چرا؟ ولی یكهو بغض گلویم را فشار میدهد و دوباره صورت نحس مردك نقش میبندد جلوی چشمم كه اگر نبود حالا دست رحیم توی دستم بود و داشتم پیاده میبردمش زیارت ارباب...»
اینكتاب با 128 صفحه و قیمت 16 هزار تومان منتشر شده است.
منبع: مهر