موهبت آرامش در زندگی بزرك ترین یافته حیات خواهد بود، و شاید از همین روست كه قرنهاست گروهی بزرگ از اندیشمندان هستی و حیات خویش را صرف توضیح و توجیح این« مدینه فاضله»كرده اند.
كرانه های آرامش در افسانه ای بنام زندگی!
نوشته: مسعود عابدین نژاد
بجای مقدمه:... بزرگ ترین موهبتی كه انسان بعنوان موجودی اجتماعی می تواند كسب كند، آرامش است. هرمان هسه1 در یكی از داستانهای زیبایش به نقل از قهرمان داستان؛ خواب و خیال بودن گذشته و آینده را تصویر می كند. و به عنوان پندی بزرگ به جوان جویای زندگی- بخوانید جویای ثروت و قدرت- می گوید: " همه چیز خواب است، خیال است." گرچه این پند كوتاه چندان در ذهن و جان جوان قصه هسه نمی نشیند، ولی خواننده داستان را متوجه بسیاری از واقعیت ها می سازد. هزار سال یا كمی بیشتر از آن طول می كشد كه بتوان تاثیر كتابی چون شاهنامه فردوسی رابر زبان و اندیشه فارسی زبانان شناسایی كرد، هزار سالی كه كمی درنگ در آن می تواند برایمان اهمیت آرامش و در عین حال تلاش را بازسازی كند. در همین شاهنامه حكیم پرآوازه طوس، قصد سیاوش برای ساخت شهری پر از صلح و دوستی ؛ با تراژدی كشتن سیاوش رنگ افسوس می گیرد2 و تا قرنها پر صدا فریاد می شود تاآنجا كه چهار قرن پس از مرگ راوی تراژدی سیاوش، حكیم دیگری از ایران و برخاسته از مكتبی بكلی متفاوت و با جهان نگری متفاوت
می سراید:
شاه تركان سخن مدعیان می شنود
شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد3
صلح به معنای آرامش فقط نبود نزاع بیرونی نیست ، بلكه هدف اصلی آن به حداقل رساندن نزاع درونی است. ولی آیا براستی می توان نبود عنصر « كشمكش» را حتی در درون فرد به حداقل رساند؟ نكند این اندیشه سیاووشان دیگری را به مظلمه پادشاهی( افراسیابی) دگر كشد!؟
از یك نگاه دیگر:.. ساتیا جیت رای(1992-1921) سینماگر، نویسنده، ترانه سرا و خوش نویس بزرگ هندی- اهل بنگال- در طراحی و ساخت فیلم« شطرنج بازان» 4( ساخته 1977) شاید بنوعی به زبانی انتقادی از چنین اندیشه ای دست یافته است. البته منظور نگارنده این واژه ها بی تفاوتی و دوری از واقعیاتی كه در فیلم ساتیا جیت رای نقد شده نیست. در فیلم شطرنج بازان قهرمانان داستان، در حالیكه انگلیسی ها مشغول توطئه علیه آنان هستند؛ گوشه راحت و دنج خود را به هر حركتی ترجیح می دهند. بدون شك آرامشی كه ماحصل آن دوری از واقعیت ها و فرار از مشكلات است، مورد نظر ما نیست. هدف از «آرامش» در سرزمین سیاوش تنها امكان زیستن در صلح درونی و بیرونی بود. كه اتفاقا سیاوش قصه شاهنامه برای این ساده دلی خویش تاوانی سنگین داد.( با جان خود)
البته مفهوم صلح – از آنجا كه واژه ای آشناست- برای اغلب آدمیان شناخته شده است. اما اگر فرض را بر صلح درونی بگذاریم كمی ناآشنایی حادث می شود. در سرزمین سیاوش اگر جنگ نبوده باشد- كه پذیرفتنی است- حتما صلح وجود داشته است. اما از كجا باید فهمید كه این صلح و ادامه آن تا درون مرزهای حیات فردی گسترش می یابد؟
گفتیم كه در فیلم شطرنج بازان ساتیا جیت رای ، قهرمانان داستان با بی تفاوتی نسبت به محیط اطراف ، خان و مان و حتی ناموس خود را بر باد می دهند! چنین اندیشه ای كه اعتیاد به امری خیالی است- اینجا شطرنج- چگونه باعث هلاك هویت فردی و جمعی می شود؟
در فیلم ساتیا جیت رای ، دو قهرمان – اشراف زاده پهلوان- نبردهایی را كه باید در جبهه واقعی جنگ برپا كنند ، در صفحه شطرنج بپا می نمایند! در این فیلم تمام خیال و هدف و اسطوره های قهرمانان صرف رویای شطرنجی می شود. نقد ساتیا جیت رای از جامعه فكری و سیاسی هند – حداقل جامعه قرن نوزدهم- بی رحمانه و دقیق است. در فیلم شطرنج بازان آرامش و رویای قهرمانان فقط با فدا كردن اجتماع- مردم محروم- بدست می آید. در نقد شرقی ساتیا جیت رای شرق در خواب است! شرق ساتیا جیت رای در رویای گذشته خود دست و پا می زند. در این رویا شمشیرها ی خیالی با اسبان خیالی می تازند و به فیل های دشمن حمله می كنند. در دنیای موازی شطرنج بازان زنان زیبا توسط دشمنان مردم دزدیده شده و فیل های واقعی ثروت های مردم را بار كشتی ها می سازند! نقد جیت رای از جامعه بخواب رفته هندی- حتی در ظرف زمانی خود- كمی و تاحدودی نقد فكر است. نقد بینش است. نقد عمل است.
براستی كدام اندیشه و نگاه است كه می تواند رویا پردازی را بجای واقع بینی بنشاند و انسان را درگیر جهان ذهنی نماید؟
اسب های خیالی پر شتاب می تازند:.. در ابتدای بحث و در شروع گفتیم كه: موهبت آرامش در زندگی بزرك ترین یافته حیات خواهد بود، و شاید از همینروست كه قرنهاست گروهی بزرگ از اندیشمندان هستی و حیات خویش را صرف توضیح و توجیح این« مدینه فاضله»كرده اند.
در شهر آرمانی سیاوش – شهید شاهنامه- تاوان آرمانخواهی پور كیكاوس و فرزند خوانده رستم یل ، مرگ است. شلید از آنرو كه شاه توران امكان رسیدن به این آرمانشهر را قطعی می دانست!
بعدها، درست با نزول خرد گرایی فارسی، همزمان با رشد روز افزون استقرار اقوام زرد در ایران این آرمان شهر گرایی باستانی ، دچار فرو خورده گی شده و در بطن « فرد» بعنوان عارف و سالك نمود یافت. آنچه كه بعنوان عرفان ابتدایی وارد ایران شد، اندیشه ای آرمان گرا خواهانه و رو به ساحت فرد بعنوان كامل ترین سلول متعقل و متفكر حیات داشت.
آرمان خواهی عارفانه را اگر ساده كنیم، یك هدف دارد. همان هدفی كه در ابتدا گفتیم و اتفاقا مخالفتی نیز با آن نداریم!
اگر قرار به رسیدن آرامش باشد، بی شك در صف پیشتاز این آرامش بسیار كسان خواهند بود؛ انگار اما این آرامش برای بسیار كسان دیگر فقط یك واژه پردازی پر طمطراق است.
اگر سیاوش را نخستین آرمان شهر خواه 5 جهان بدانیم ، پس از او آرمان شهر خواهان دیگری ظهور كردند. از افلاطون گذشته، سر تامس مور(1535-1478) خالق اثر مشهور اتوپیا6 سرنوشتی شبیه سیاوش پیدا می كند و توسط هنری هشتم سربر باد می دهد.
همه آرمان شهری ها بدنبال زندگی جمعی در آرامش بوده اند، در مقابل صاحبان تفكر آرامش فردی كه گروه بزرگی از عارفان نامدار و بی نام جزئی از این قافله اند، تنها بدنبال تغییر فرد بوده اند. شاید به پیروی از افلاطون كه بزرگ ترین هدف فیلسوف را تعلیم فرد می دانست!
آرمان شهر اما ، برپایی اش در طول تاریخ پر هزینه تر بوده است. شاهد مثال آن سیاوش ایرانی و هزاران فرد غیر ایرانی كه برخی نامهایشان برایمان مانده است. اما هدف از همه این گفته صرفاً نقد تاریخ اجتماعی یا ادبی نبود. اگر به امروز باز گردیم، سایه اصرار برای «آرامش» فردی را در قلم و هنر بسیاری از نزدیكان خود می بینیم.
در گذری ار زندگی و در برشی از جامعه؛ كسانی را می بینیم كه اصرار كلامی جدی برای عارفانه اندیشیدن داشته و بدون اثری و ردی از این گفته های نابارور در زندگی شخصی شان، تبلیغ « آرامش» در حضور دیگران می كنند!
آیا براستی می توان بدون تن دادن به نظام های اجتماعی و روابط بینا فردی و بینا گروهی به آرامش رسید؟
بدون شك ، حس عمومی آرامش، یك حس فردی است.
می توان دریافت كه ما مسئول زندگی خویشیم.
می توان دریافت كه ما – فقط خود ما- می توانیم احساس خوشبختی كنیم.
ما – فقط خود ما- می توانیم با معنادهی به هستی خود حس خوب انسان بودن را درك كنیم.
ولی براستی چگونه؟
برای این پرسش دو پاسخ كلی می توان داد.
1-ساخت آرامش درونی برای خودبوسیله ملزومات آن- اعم از مادی و معنوی-
2-رسیدن به آرامش درونی بوسیله توسعه آرامش به جامعه.
انتخاب یكی از این دوراه، برای كسانی كه در مرحله ای از استقرار اندیشه در حیاتشان هستند ، لاجرم است.
1-سیذارتا نوشته هرمان هسه، ترجمه: پرویز داریوش
2-داستان سیاوش، شاهنامه فردوسی
3-دیوان حافظ، مطلع غزل: صوفی ارباده به اندازه خورد نوشش باد
The chess players -4
Utopianism -5
Utopia(1516) -6
سه شنبه 23 م خرداد 1396