در برنامه ی روزنه به بن ما یه ها و نكات ارزنده ی كمتر دیده شده ی واژگان پر تكرار در ادبیات فارسی پرداخته می شود .
یكی از مضامین پر تكرار در ادب فارسی مضمون آب است .
در برنامه ی روزنه به بن ما یه ها و نكات ارزنده ی كمتر دیده شده ی واژگان پر تكرار در ادبیات فارسی پرداخته می شود .
یكی از مضامین پر تكرار در ادب فارسی مضمون آب است .
مهر پاكان درمیان جان نشان / دل مده الا به مهر دلخوشان
كوی نومیدی مرو اومیدهاست / سوی تاریكی مرو خورشیدهاست
دل ترا در كوی اهل دل كشد / تن ترا در حبس آب و گل كشد
هین غذای دل بده از همدلی / رو بجو اقبال را از مقبلی
اشاره ی مولانا در این اشعار به انتخاب پیر طریقت است كه باید در انتخاب خود دچار اشتباه نشوی و راهنمای واجد شرایط را برای خود انتخاب كنی و الا در صورتیكه به خواهش تن گوش دهی تو را در منجلاب پلیدی ها می كشاند .
اگر طالب اقبال بلند مرتبه هستی دست در دست سالكی بده كه خود صاحب كمال و اقبال باشد تا نفس او در تو تاثیر نیكو داشته باشد و به معرفت نهایی نائل آیی .
نیكوان را هست میراث از خوش آب / آنچــه میراثسـت اَورَثنَــا اَلكِــتاب
نیكان روزگار كه به حقایق معارف الهی آشنا هستند از آب خوش یا شیرین معرفت اسم می برند با استناد به آیه ی 32 از سوره ی فاطر بدین معنا كه كتاب آسمانی یا قرآن را به كسانیكه بندگان برگزیده ی ما بودند به میراث دادی . به عبارت دیگر مردان راه حق به دلیل پیوستگی روحانی و معنوی فرزندان پیامبر محسوب می شوند و ا زاین جهت از آنان ارث می برند .
آهن و سنگ است نفس و بت شراب / آن شرار از آب می گیرد قرار
در این بت مولانا نفس انسان را به مثابه ی آهن و سنگ می داند كه این دو با هم باعث جرقه و آتش هستند . این آتش با آب هدایت و ارشاد خاموش می شود . معنایی كه در جای جای تعلیمات عرفانی به گونه های مختلف درس داده شده است كشتن نفس اماره با مراقبه و ریاضت به خاطر رسیدن به تزكیه ی نفس است .
بت، سیه آب است در كوزه نهان / نفس، مر آب سیه را چشمهدان
آن بت منحوت چون سیل سیاه / نفس بتگر، چشمهای بر آبراه
صد سبو را بشكند یك پاره سنگ / آب چشمه میزهاند بیدرنگ
زهیدن در اینجا به معنی بیرون زدن آب از چشمه است . بت و بتپرستی را مانند آب آلودهای در كوزه و خواهشهای نفسانی را كه انسان بهصورت بت برای خود تراشیده است (بت منحوت) از مظهر این جشمه میداند.