ماه به روایت آه

كتاب «ماه به روایت آه» یكی از آثار مرحوم ابوالفضل زرویی نصرآباد شاعر و نویسنده معاصر است كه به فراز هایی از زندگی حضرت ابوالفضل العباس (ع) می پردازد.

1398/06/18
|
17:31

مرحوم ابوالفضل نصرآباد كه به عنوان یكی از مطرح ترین طنزپردازان معاصر شناخته می شد كه هم در شعر و هم نثر آثار قابل توجهی از وی منتشر شده است ولی با انتشار «ماه به روایت آه» جلوه ی دیگری از توانایی های وی برای مخاطبان ادبیات نمایان شد .

زرویی نصرآباد در «ماه به روایت آه» در دوازده فصل جداگانه با دوازده راوی مختلف به ناگفته هایی از قبل و بعد از شهادت پرچمدار كربلا می پردازد. به جز یك راوی (زید بازرگان) تمام راویان كتاب (مسلم بن عقیل ، فاطمه كلابیه ، حضرت زینب ، امام حسین علیه السلام ، ام كلثوم ، لبابه ، عبدالله بن ابی محلّ ، كزمان ، شبث بن ربعی ، سرجون و عبیدالله بن عباس) شخصیتهای واقعی اند.
بخش زیر از زبان حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) روایت می شود:



«كجاست برادرم؟ كجاست یاورم؟ كجاست عباس؟

امروز پیش از همه، اجازه نبرد خواستی. گفتم: عباسم! اذا مضیت تفرق عسكری... اگر از دستم بروی، سپاهم از هم می‌گسلد.

نورچشمم علی‌اكبر، یادگار برادرم قاسم، تمام یاران، برادران، برادرزادگان و خواهرزادگانمان را پیش تو فرستادم. عزیزترینم! تا تو بودی امید و رغبت و انگیزه حیات هم بود...

آنگاه كه همه رفتند با چشمانی اشكبار و لحنی ملتمسانه آمدی كه: «مولای من! به خدا كه جگرم از داغ رفتگان می‌سوزد و زندگی را بی‌اینان خوش نمی‌دارم. آقای غریب و بی‌كسم، بگذار بجنگم!»

بگذارم بجنگی؟ تو آخرین امید و عزیزترین كس حسینی. تو ماه خاندان بنی‌هاشمی. تو جگربند و تكیه‌گاه منی. اگر گزندی به وجود نازنینت برسد چه؟ اگر زنان و اطفال خیمه‌گاه خبردار شوند كه به تو چشم زخمی رسیده، بند دل و رشته امیدشان پاره می‌شود... نه برادرم، نه امیدم، نه... جنگ نه، اما كودكان تشنه‌اند. اگر می‌توانی، تنها قدری آب...

آه، آه، آه...عباسم! آیا در خوابی كه امید بیداریت را داشته باشم. بر من دشوار است كه تو را به زمین تفته غرقه به خون بنگرم.

الان انكسر ظهری و قلت حیلتی و شمت بی عدوی.

حال، كمرم شكست و رشته تدبیرم گسست و دشمنم به زبان شماتت در بست ...»

دسترسی سریع