كاتف یكی از سیاحان تاجر اهل روسیه است كه در زمان صفویه از ایران دیدن كرد و از این سفر خود سفرنامه ای نیز به یادگار گذاشته است.
نویسنده: مهرنوش محتشمی
بازرگانی اهل روس به نام فدت آفاناس یویچ كاتف (Fedot Afanas Yevic Katof) در سال های 1623 و 1624 میلادی به ایران سفر كرد. او شرح مشاهدات خود در ایران را در سفرنامه ای كم حجم به یادگار گذاشت .
در زمان حكومت دولت صفویه، روسیه از برخورد با ایران پرهیز می كرد زیرا اگر این برخورد صورت می گرفت، امنیت گرجستان به خطر می افتاد و همچنین دشمن مشترك آنان یعنی عثمانی، از تضعیف ایران یا روسیه در جنگ، بهره می برد و بر سیطره خود بر سرزمین های اطراف می افزود. علاوه بر اینها ، ایران، بازار خوبی برای كالاهای روسیه بود و نزاع با ایران، سبب تحریم كالاهای روسی و ضرر و زیان مالی و تجاری آنها می شد. در این میان كاتف در سال 1623 به عنوان تاجری كه اجناس تزاری را داد و ستد می كند، با كالای دولتی روسیه از طریق استرخان راهی ایران شد. او در واقع بازرگانی بود كه از طرف دولت روسیه برای بازرگانی رهسپار ایران شده و به ماموریتی تجاری فرستاده شد.
مسیر حركت او ، از مسكو آغاز شد و از قفقاز گذشت تا به اصفهان رسید. كاتف در طول مسیر خود ، آنچه از خطرهای راه، شیوه زندگی، خصوصیات اخلاقی، تجارت و صنعت مردم سر راه خود دیده را به قلم آورده و در پایان نیز از زندگی پرجنب وجوش مردم پایتخت (اصفهان) سخن گفته است.
كاتف زمانی كه به میدان نقش جهان اصفهان می رسد آن را اینگونه توصیف می كند:
" اصفهان پایتخت شاهنشاهی ایران است. شهری است بزرگ و زیبا با دیوارهای زشت و شبیه به حصارهای گلی اطراف باغ ها. كاخ های شاهی به شكلی ساخته شده كه درها به میدان اصلی (میدان نقش جهان) باز می شود.
روی درهای بزرگ نام اتاق ها را با طلا نوشته اند. این اتاق ها یكی پس از دیگری در سه ردیف قرار دارند. هر سفیر و بازرگانی می تواند به این اتاق ها وارد شود. كاخی كه نشستنگاه شاه است دورتر از این درها و در میان باغ و در طبقه پایین تر قرار دارد. در آنجا تیراندازان شاه زندگی می كنند. درهای این كاخ نیز به میدان «نقش جهان» باز می شود. در هر طرف درها تیراندازان و درباریان ایستاده اند. در این نقطه میدان وسیع و بزرگی قرار دارد كه دورتادور آن خندقی پر از آب است. در دو انتهای میدان دو ستون سنگی به ارتفاع دو برابر انسان دیده می شود. در میدان روبه روی درهای شاهی، توپ های آهنی و مسی بزرگ و كوچك و بدون چرخ به طور منظم قرار دارد. نزدیك میدان، بازار، قهوه خانه، میهمانخانه ها و مسجدها كه همه از سنگ است برجاست. می گویند شمار این میهمانخانه ها بیش از صد است. در این میدان از هر قومی اعم از ایرانی، هندی، ترك، عرب، ارمنی، شاماتی (سوری) و كلیمی [مشغول] به داد و ستدند. در ابتدای میدان بالای دروازه های بلند ساعت هایی كار گذاشته شده است كه ساعت كار روسی مراقب كار آنهاست. از میان دروازه به تین چاك (بازار رسته های مختلف بازرگانی در اصفهان كه امروزه به آن تیمچه می گویند) رفت و آمد می كنند. در میدان انواع كالاها به طور عمده یا خرده فروشی داد و ستد می شود. در این میدان نمایش های گوناگونی ترتیب می دهند. عده ای طاس بازی می كنند، خاك را می گسترانند و نی هایی را كه روی آن چیده اند شكل های مختلفی می دهند، عده ای از روی كتاب های خود گذشته و آینده را خبر می دهند و فرقه های خود را تبلیغ می كنند. در انتهای میدان پهلوی تیمچه در سمت راست روی انبارهای فوقانی، انبارهای بزرگی درست شده كه از بالاپوشیده شده و از پهلو باز است. در اینجا ایرانی ها زنگ عزا و نقاره و سرنا می زنند و از آن شیپورهای بزرگ، صدایی چون نعره گاوان شنیده می شود. در سمت چپ تیمچه جایگاه پوشیده بزرگی است كه ترك های عثمانی اسیر شاهنشاه ایران از جنگ بغداد به زدن 20 نقاره و شیپور و سرنا سرگرمند. هر شب مردم را با كالاها و آذوقه های خود از میدان بیرون می كنند و سپس میدان را تمیز و قلوه سنگ ها و شن و ماسه آن را صاف و هموار می كنند. جارو می كنند و آب می پاشند تا اكنون كه تابستان است به هنگام عبور چارپایان گرد و خاك برنخیزد. به این وقت شاه وارد میدان می شود و به گردش می پردازد. شاه تقریبا هر شب به چایخانه ها سری می زند و در آن چایخانه ها نوجوانان و كودكان نزد او به رقص و پایكوبی می ایستند و پاره ای از نوجوانان نیز در میدان روبه روی او با شمع های روشن قرار می گیرند. چراغ های نفت سوز دورتادور تمام میدان را روشن می كند.
شاه با دلبستگی میدان و بازارها را گردش می كند و روزها هنگامی كه میدان خلوت است با چماقداران به جلو راه می رود و گاهی نیز بدون چماقدار به گردش می پردازد."
این توصیف های باقیمانده از نگاه جهانگردی روس، بسیار جالب و خواندنی ست زیرا توصیفاتی از دیدگاه سیا حی خارجی است و شاید به مواردی دقت كرده باشد كه از چشم سایر مردم به سبب تكرار روزمره دور مانده باشد .