یادداشت روز : زبان فارسی « زبان فارسی »

چندی پیش گفتاری ازدكتر محمدرضا شفیعی كدكنی دربارهٔ زبان فارسی و زبان‌های محلّی پخش شد كه بخشی از كلاس درس ایشان در دانشكدهٔ ادبیات دانشگاه تهران در یكم خرداد 1397 است . چون این دغدغۀ همۀ ما ست ، با كمی تصرف و تلخیص نقل می كنیم .

1397/04/26
|
09:54

نویسنده : باقر خلیلی

استاد گفته اند : « آن جا ( آكسفورد ) یك فرد انگلیسی كه اسمش ، همه چیزش انگلیسی بود ، عضو كمپانی هند شرقی بود ، آمده زبان فارسی یاد گرفته و به فارسی شعر گفته و شعر در سبك هندی . شماهایی كه زبان مادریتان است ، شما كه بعضی‌هایتان فوق لیسانس و دكتر ادبیات فارسی هستید ، محال است شعر بیدل را بفهمید. بیدل یك منظومۀ بسیار بسیار منسجم و پیچیده‌ است و این آدم آمده و به سبك بیدل شعر گفته و چقدر جالب و عالی ، آدم باورش نمی‌شود . بعد آن وقتی كه مسلّط شدند ، گفتند : گور بابای زبان فارسی، زبان فارسی برایتان خوب نیست. بیایید اُردو را كه یك زبان محلّی است ، بگیرید و بزرگش كنید و همین كار را كردند .
می‌دانستند كه زبان فارسی شاهنامه دارد ، مثنوی دارد ، سعدی دارد ، حافظ دارد ، نظامی دارد ، می‌تواند با شكسپیر كُشتی بگیرد ولی زبان اردو چیزی ندارد كه با شكسپیر كُشتی بگیرد. بعد از مدتی بچّۀ هندی می‌گوید : گور بابای این زبان اردو.
من كه می‌توانم شكسپیر بخوانم ، چرا این شعرهای ضعیف و این ادبیات را بخوانم ، اصلاً زبانم را انگلیسی می‌كنم، چنان كه كردند. ببینید آن‌هایی كه روی زبان‌های محلّی ما فشار می‌آورند كه من به لهجۀ كدكنی بهتر است شعر بگویم ، او می‌داند چه كار می‌كند ، او می‌داند كه در لهجۀ كدكنی ، شاهنامه وجود ندارد ، مثنوی وجود ندارد ، نظامی وجود ندارد ، سعدی ندارد. این لهجه وقتی كه خیلی هم بزرگ بشود چهار تا داستان كوتاه و دو سه تا شعر بند تنبانی میراثش خواهد شد .
آن بچه هم می‌گوید من فاتحه این را خواندم . شكسپیر یا پوشكین می‌خوانم . الان شما فكر می‌كنید روس‌ها چه كار می‌كنند ، در سرزمین آسیای میانه سیاستشان همین است. هر قومیت كوچكی را پروبال می‌دهند. می‌گویند خلق قزاق . بگویید گور بابای ادبیات فارسی و سعدی و حافظ . شما بیایید لهجه و موسیقی خودتان را رواج دهید و ما برایتان كف می‌زنیم ، در مسكو بخش مطالعات قوم قزاق درست می كنیم . آن بچۀ قزاق مدتی كه خواند می‌گوید این زبان و فرهنگ قزاقی چیزی ندارد. من داستایوفسكی و چخوف و پوشكین می‌خوانم . فاتحه می‌خوانم بر زبان و فرهنگ ملی خودم . روس می‌شود . این نظر من نیست كه بگویید من یك شوونیست فارس هستم. زبان فارسی در همه كرۀ زمین با رباعیات خیام و مثنوی جلال‌الدین و شاهنامه و سعدی و حافظ و نظامی شناخته می‌شود . ما نمی‌خواهیم هیچ زبان محلّی‌ای را خدای‌نكرده نفی كنیم چون این زبان‌های محلّی پشتوانۀ فرهنگی ما هستند. ما اگر این زبان‌های محلّی را حفظ نكنیم ، بخش اعظمی از فرهنگ مشتركمان را عملاً نمی‌فهمیم ولی به این زبان بین‌الاقوامی كه قرن‌ها و قرن‌ها و قرن‌ها همۀ این اقوام درآن مشاركت داریم باید خیلی بیشتر از این ها اهمیت بدهیم . والسلام


دسترسی سریع