دوره كودكی فصل بازی و تفریح كودك است و او باید بازی كند (چون بازی عامل رشد كودك است و كودك باید كودكی كند) نه این كه در كودكی او را به حضور در انواع و اقسام كلاس ها وادار كنیم كه برای او فایده و نتیجه ای ندارد ....
نویسنده : حسین نعمتی
امروزه بسیاری از خانواده¬ها را می¬بینیم كه كودكان خردسال خود را به انواع و اقسام كلاس¬ها و دوره¬ها (به ویژه در ایام تابستان) می فرستند تا در دانش یا هنری مهارت كسب كنند. به نظر می¬رسد كه خیلی وقت ها این كار مبتنی بر ضرورت حقیقی و واقعی نیست و بیشتر از نیازهای كاذب یا حتی ناشی از چشم و هم چشمی¬ها در برابر بچه های فامیل و آشنا است. بنابراین به جای آن كه این كلاس ها و دوره ها مایه خوشحالی و راحتی و پیشرفت بچه شود، مایه گرفتاری و ناراحتی كودك می شود و پس از پایان دوره یا كلاس هم، كودك بهره¬ای از آن نمی¬برد .
دوره كودكی فصل بازی و تفریح كودك است و او باید بازی كند (چون بازی عامل رشد كودك است و كودك باید كودكی كند) نه این كه در كودكی او را به حضور در انواع و اقسام كلاس ها وادار كنیم كه برای او فایده و نتیجه ای ندارد و موجب از بین رفتن شادی و نشاط و حتی آسیب روحی و جسمی به كودك می¬شود.
مولوی در یك بیت با مثالی زیبا این حقیقت را بیان می¬كند و می گوید غذای طفل و كودك شیر است و باید شیر بخورد تا بزرگ شود اما اگر به جای شیر به او نان بدهی موجب مرگ كودك می¬شود .
طفل را گرنان دهی بر جای شیر طفل مسكین را از آن نان، مرده گیر
زیرا ساختار بدن كودك توان هضم نان را ندارد وگرچه نان غذای كاملی است،برای كودك در حكم زهر كشنده است.به همین نسبت برای آموزش و پرورش كودك نیز همانند تغذیه او باید ظرفیت و استعداد جسمی و روحی او در نظر گرفته شود.