در جهان¬بینی معنوی و عرفانی مشكل و سختی خود مقدمه رسیدن به یك گشودگی وگشایش است.اساسا ساختار هستی و دنیا به گونه¬ای است كه هیچگاه محصول با ارزش به راحتی در دسترس انسان قرار نمی¬گیرد.
برخی افراد هنگامی كه به مشكلی در زندگی برخورد می¬كنند، زود افسرده و مایوس می¬شوند و گویی دنیا برایشان به آخر رسیده است.
در جهان¬بینی معنوی و عرفانی مشكل و سختی خود مقدمه رسیدن به یك گشودگی وگشایش است.اساسا ساختار هستی و دنیا به گونه¬ای است كه هیچگاه محصول با ارزش به راحتی در دسترس انسان قرار نمی¬گیرد. برای به دست آوردن هر چیز با ارزش و گرانسنگ باید رنج فراوانی متحمل شد. به عنوان مثال در محاوره عامیانه گفته می¬شود كسی كه می¬خواهد پزشك شود حتما باید خیلی درس بخواند و بیاموزد تا بتواند پس از گذشتن از سد كنكور و امتحان در رشته پزشكی پذیرفته شود. كسی كه می خواهد ورزشكار موفقی شود و مدال جهانی بگیرد حتما باید سخت وسنگین تمرین كند تا موفق شود. بنابراین در همه زمینه¬ها و رشته¬های علمی ، ورزشی و كاری برای رسیدن به موفقیت باید طالب بود و رنج كشید. به قول حكیم و عارف معاصر مهدی الهی قمشه¬ای درد و غم و رنج و بلا زاد ره عشق است.(1)
طلب و خواستن و درد كشیدن نشانه و مقدمه رسیدن و دست یافتن است.
مولوی در یكی از ابیات مثنوی، از داستان حضرت مریم هنگام تولد فرزندش حضرت عیسی برای گفتن این موضوع استفاده می¬كند و می¬گوید:
زین طلب بنده به كوی تو رسید درد ، مریم را به خرمابُن كشید
حضرت مریم (س)حامل و باردار موجود و منجی و پیامبری عظیم به نام عیسی مسیح بود و برای اینكه چنین پیامبر بزرگی را به دنیا بیاورد، دچار سختی و رنج و درد زیادی شد اما این درد و رنج خود مبارك بود چون نشانه و مقدمه¬ای برای تولد فرزندو نجات دهنده¬ای چون عیسی مسیح بود.2
بنابراین هركس برای رسیدن و به دست آوردن چیز ارزشمندی باید رنج و درد را تحمل كند و هر چقدر محصول و ثمری كه قرار است به دست آورد، بزرگ¬تر و ارزشمندتر باشد نشانه¬ی آن ،تحمل درد و رنجی بیشتر و بزرگتر است.
1- مصراعی از شعر مهدی الهی قمشه¬ای به نام «طلب» و با مطلع :
در راه طلب پای فلك آبله دارد این وادی عشق است و دو صد مرحله دارد
درد و غم و رنج است و بلازاد ره عشق هر مرحله صد گمشده این قافله دارد
2- مولوی در اثر دیگرش ، فیه مافیه این بیت را تا حدودی تفسیر كرده است و می¬گوید: «درد است كه آدمی را راهبر است. در هر كاری كه هست، تا او را درد آن كار و هوس و عشق آن كار در درون نخیزد، او قصد آن كار نكند و آن كار بی درد او را میسر نشود خواه دنیا، خواه آخرت، خواه بازرگانی، خواه پادشاهی، خواه علم، خواه نجوم و غیره، تا مریم را درد زایمان پیدا نشد، قصد آن درخت بخت نكرد كه: فَأَجَاءهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ آنگاه درد زایش مریم را به درخت خرمایی آورد. (سوره مبارك مریم آیه 23) او را آن درد به درخت آورد، و درخت خشك میوه دار شد. تن همچون مریم است، و هر یكی عیسی داریم: اگر ما را درد پیدا شود، عیسای ما بزاید، و اگر درد نباشد، عیسی، هم از آن راه نهانی كه آمده، باز به اصل خود پیوندد « الا ما محروم مانیم و از او بی بهره.»