امروز سخن از دانشی مردی بزرگ و ممتاز و یگانه است كه خورشیدوار بر آسمان فرهنگ و ادب پارسی درخشیده است. آن استاد فرزانه كسی نیست جز: دكتر ذبیح الله صفا.
نویسنده: ارسطو جنیدی
با درودی به پهنای آسمان ایران فرهنگی بر شما فرزندان این خاك مقدس و عاشقان زبان بی مانند پارسی.
از هفته پیش نگاهی به زندگانی تعدادی از محققین و پژوهشگران عرصه ادبیات در دوره معاصر را آغاز كردیم و امروز دومین بخش از این گفتار را به حضور ارجمند شما فرهنگ دوستان عزیز تقدیم می كنیم.
امروز سخن از دانشی مردی بزرگ و ممتاز و یگانه است كه خورشیدوار بر آسمان فرهنگ و ادب پارسی درخشیده است. آن استاد فرزانه كسی نیست جز:
دكتر ذبیح الله صفا.
دكتر ذبیح الله صفا در سال 1290 در شهرمیرزاد استان سمنان چشم به جهان گشود.
تحصیلات مقدماتی را در زادگاه خود گذراند و برای تحصیل در دبیرستان به تهران رفت. او دوره دبیرستان را با رتبه بسیار عالی در دبیرستان دارالفنون پشت سر گذاشت و وارد دانشگاه شد و همزمان در دانشسرای عالی فلسفه و نیز دانشكده زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران، ادبیات فارسی خواند و در سال 1315 در هر دو رشته زبان و ادبیات فارسی و نیز فلسفه، لیسانس گرفت.
سال پس از آن دبیر ادبیات شد. در سال 1321 با ارائه رساله ((حماسه سرایی در ایران)) در حضور استادان بزرگ خود، یعنی استاد فروزانفر، استاد سعید نفیسی، و ملك الشعرای بهار ، به اخذ دكتری در رشته زبان و ادبیات فارسی نایل آمد و به تدریس در دانشگاه تهران اشتغال یافت. ایشان از محضر این سه بزرگوار بهره های فراوان برد و همواره با احترامی خاص به این مردان صاحبدل و صاحب اندیشه اردات می ورزید.
دكتر ذبیح الله صفا مدتها سردبیری نشریاتی چون سخن، مهر و نشریه دانشگاه تهران را عهده دار بود. در سال 1341 تا 43 به عنوان استاد میهمان در دانشگاه هامبورگ آلمان به تدریس ادبیات فارسی و تاریخ ایران پرداخت. در بازگشت از سفر آلمان به عنوان استاد ممتاز نایل شد و همزمان مدیریت گروه رشته زبان و ادبیات فارسی، و ریاست دانشكده ادبیات دانشگاه تهران را بر عهده گرفت.
استاد در سال 1347 به درخواست خود بازنشست شد و به نگارش كتب گرانسنگ خود ادامه داد.
دكتر صفا در اواخر عمر در آلمان سكونت داشت و در سال 1378 روح بلندش به جوار حضرت حق پر كشید و جامعه فرهنگی ایران را در اندوهی جانكاه فرو برد.
فقدان این دانشمند بی مانند و استاد فرزانه چنان فقدان بزرگی را برای عرصه فرهنگ و ادب ایران رقم زد كه هرگز جبران شدنی نیست.
ایشان به راستی یك شخصیت برجسته و كم نظیر بود؛ چه از نظر شخصیتی و چه از نظر علمی.
آثار سترگ وی نه پیش از او نمونه ای داشتند و نه هرگز پس از استاد نظیری یافتند.
از صفات اخلاقی دكتر صفا باید به بلندی روح و صفای باطن ایشان اشاره شود.
این مرد بزرگ همانسان كه دانشمند بود، مهربان و باگذشت و فداكار و بسیار متواضع هم بود.
تمام آموزه های اخلاقی كه در ادبیات پارسی ستوده می شوند و به چشم می خورند، در وجود مهربان او یك جا جمع آمده بود.
فروتنی ، صداقت ، ادب و احترام ، بزرگواری و گذشت ، ایثار ، مهربانی و خوش خلقی، و وطن دوستی ، صفات بارز اخلاقی این فرزند خلف ایران زمین به شمار می رفت.
این خورشید پرفروغ ادبیات ایران و محقق و پژوهشگر بی همتا را پدر تاریخ ادبیات نویسی ایران نامیده اند كه به حق عنوانیست سزاوار.
استاد فقید، تاریخ ادبیات ایران را از حمله اعراب تا آغاز دوره قاجار به عالی ترین و علمی ترین شكل ممكن نگاشت.
او با نثر فوق العاده شیرین و روانش چنان اثری پدید آورد كه در دقت و صحت مطالب، اتقان علمی، تحلیل درست و منطقی و سیر تاریخیِ ادبیات پارسی، بدون اغراق بی نظیر است.
این كتاب پنج جلدی كه در هشت مجلد به طبع رسیده، و بیش از هفت هزار صفحه است، شهرتی جهانی یافته و محققان غربی را نیز به شگفتی و تحسین واداشته.
مرحوم استاد ایرج افشار جامعیت كار دكتر صفا در تالیف این كتاب گرانسنگ را به دریایی بی انتها تشبیه كرده است.
((حماسه سرایی در ایران)) دیگر اثر درخشان دكتر صفا است كه برترین و مهمترین اثر در زمینه شناخت اسطوره و حماسه و به ویژه شاهنامه به شمار می رود.
بیش از هفتاد و پنج سال از نگارش این كتاب می گذرد و نه تنها به دقت و جامعیت آن كتابی به رشته تحریر درنیامده بلكه نزدیك به آن هم هیچ اثری دیده نشده است. بزرگان بسیاری از جای جای این كتاب ارزنده بهره ها برده اند؛ از جمله مرحوم دكتر مهرداد بهار در تالیف كتاب ارزنده خود یعنی ((پژوهشی در اساطیر ایران)) به شدت تحت تاثیر كتاب دكتر صفا قرار داشته است و گاه عیناً جملات دكتر صفا را در كتاب خویش نقل قول كرده است.
(( گاه شماری و جشنهای ملی ایرانیان )) دیگر كتاب آن مرد دانشمند است.
كتابی نسبتاً كم حجم كه گنجینه ای سترگ از دانش در باب تاریخ تقویم و گاه شماری و نیز جشنهای ملی مردم ایران زمین به شمار می رود.
اگر به دنبال پاسخهای بسیار دقیق و علمی در مورد جشن نوروز ، جشن مهرگان ، جشن سده و جشن
شب چله(شب یلدا) و دیگر رسوم كهن ایرانی هستید، این كتاب را پیش چشم بگذارید.
دو كتاب ارزنده گنج سخن و گنجینه سخن نیز گزیده هایی از شعر و نثر فاخر ادب پارسی هستند همراه با توضیحاتی راهگشا برای دانشجویان و عاشقان دانستن در پهنه ادبیات پارسی.
كتاب گرامی دیگر او كتاب ((دورنمایی از فرهنگ ایرانی و تاثیر جهانی آن)) نام دارد و مخاطب را آگاه می كند كه فرهنگ ایران زمین چه دِین بزرگی بر گردن فرهنگ و تمدن جامعه جهانی دارد.
كتابهای استاد بسیارند و در این مجال اندك نمی توان در باب تمام آنها سخنی گفت و مطمئن بود كه حق مطلب ادا شده است.
این دانشی مرد بی همتا بیش از چهل و پنج كتاب به رشته تحریر درآورد كه دریاهایی از دانش هستند و سطر به سطر آنها مستند و با دقت خاص علمی و ضمناً با نثری دلكش و روان و شیوا.
استاد، دانشجویان بزرگی نیز پرورش دادند كه هركدام ستاره ای فروزنده در آسمان ادبیات پارسی شدند.
دكتر قدمعلی سرامی، دكتر سید محمد ترابی، دكتر نصرت الله امامی و استاد ایرج افشار از بزرگترین محققان گرامی دوره ما هستند كه جملگی از دانشجویان دكتر ذبیح الله صفا بودند.
سخن از این دانشمند بزرگوار را پایانی نیست...
در فرجام سخن، عاشقان دانایی و شیفتگان ادبیات را به مطالعه تمامی آثار دكتر صفا دعوت می كنم كه آثار ایشان به راستی آب حیاتی هستند برای عاشقان دانایی.
ای استاد فقید...
ای دانشمند بزرگوار نام و یاد بلندت جاویدان خواهد بود...
روانت شاد ای عاشق میهن ،
ای دكتر ذبیح الله صفا ...
تا هفته بعد كه در باب نوروز زیبا با شما عزیزان سخن خواهیم گفت، دلهایتان شادكام