«دستور الوزاره» تالیف محمود بن محمد بن حسین اصفهانی درگذشته در سده ششم یا هفتم هجری قمری به فارسی است. كتاب برای عمید الدین ابو نصر اسعد ابرزی كه وزیری دانشمند و مسلط به زبان عربی و فارسی بود، تهیه و تنظیم شده است .
نویسنده: باقر خلیلی
دستور الوزاره» تالیف محمود بن محمد بن حسین اصفهانى درگذشته در سده ششم یا هفتم هجرى قمرى به فارسى است. كتاب براى عمید الدین ابو نصر اسعد ابرزى كه وزیرى دانشمند و مسلط به زبان عربى و فارسى بود، تهیه و تنظیم شده است تا او را در امر وزارت و مملكت دارى، چراغ راه باشد.
كتاب با پیشگفتار محقق كتاب رضا انزابی نژاد آغاز شده است. بعد از آن مقدمه اى از مولف ، در ١٠ باب تدوین شده است.
این اثر مانند بسیارى از نمونه ها و همانند هایش بیشتر جنبه اخلاقى و تهذیبى دارد و براى نرمش خوى امیر و وزیر و درباریان به گفتن احوال پیامبر اسلام "ص" و امام حسن و امام حسین "ع" و اصحاب پرداخته است و نیز از حكایات خلفا استشهاد مى كند و از این رو بیش از آن كه كتابی تاریخى باشد اخلاقى و پندنامه است . شاهد های فراوان از آیات قرآن و اخبار و احادیث پیامبر و صحابه و شعر فارسى به ویژه نظامى و عربى مخصوصاً جاحظ، متنبى و ابونواس، نشان از آگاهى مؤلف به علوم دینى و ادبى و تاریخى دارد و مانند بسیارى كتاب های از این دست چون تحفه الملوك، آثار الوزراء عقیلى، جوامع الحكایات و سیاستنامه است . باب دهم كتاب ناتمام است نام كاتب و تاریخ كتابت با این جمله: «شریف و وضیع ...» تمام می شود. به روشنی نمی توان تاریخ تالیف دستور الوزارء را دانست اما از ننشانه هایی می توان تخمین زد كه كتاب میان سال 5٩5 تا 6١٠ ق یا قسمتى از آن قبل از 5٩5 و ابوابى بعد از این تاریخ تدوین شده است؛ در هر صورت تاریخ تدوین از 6١٠ فراتر نمی رود. با توجه به این كه مؤلف در خدمت اتابك سعد زنگى بوده و بخشى از كتاب دستور الوزاره را به او و وزیرش عمیدالدین اسعد ابزرى اختصاص داده است و با این نگرش كه كرمان در سال 5٩٩ قمری جزو فارس و قلمرو حكومت اتابكان فارس بوده است ، تدوین كتاب باید در این تاریخ باشد. باب اول كتاب در سبب تالیف كتاب و شیوه رتبه و ذكر حال مصنف است . در باب دوم به ذكر كمال فضل و فضایل ملك الوزراء و شمایل و لطایف خصایل وى پرداخته است. باب سوم درباره فقیر و محتاج بودن پادشاه جهانگشا به وزیر صاحب راى او سخن می گوید. باب چهارم در ذكر بزرگان از وزراست كه در عقل كامل و در عدل صاحب اخلاق و كرامت بوده اند. باب پنجم در فضل خلفا و اقبال ایشان بر اختیار وزراى با فضیلت و همچنین درباره اخبار و اشعارشان است. باب ششم در ذكر فضایل ملوك و اخبار و اشعار ایشان كه در متن روزگار جاوید و همیشگى باقى مانده اند. باب هفتم در بیدارى وزیر در خدمت شاه و مراعات اوقاتش در حال سخط و رضاست. باب هشتم در باره هدیه دادن و آنچه شایسته پادشاه است. باب نهم درباره نشر فضایل و محصوركردن رذائل است و باب دهم در اوصاف حمیده است كه وزراى گذشته به طریق آن به خدمت ملوك مىرسیده اند. متن كتاب بسیار ادبى است و از اصطلاحات و لغات مشكلى استفاده شده است كه فهم مطالب آن براى خوانندگان بدون آشنایى با چنین كتاب هایی دشوار خواهد بود.