دهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد عصر دیروز برگزیدگان خود را در تالار وحدت معرفی كرد.
بر اساس آراء هیئت داوران در بخش رمان اثر «این خیابان سرعتگیر ندارد» نوشته مریم جهانی از نشر مركز و «بیكتابی» نوشته محمدرضا شرفی خبوشان از انتشارات شهرستان ادب به صورت مشترك به عنوان برگزیده معرفی شدند.
در بخش داستان كوتاه كتاب «اسم شوهر من تهران است» نوشته زهره شعبانی از نشر مركز شایسته تقدیر معرفی شد.
در بخش مستندنگاری دو اثر «آنك پاریس» نوشته میرجلال الدین كزازی از انتشارات صدای معاصر و «سفر دیدار» نوشته محمدرضا توكلی صابری از نشر اختران به صورت مشترك شایسته تقدیر معرفی شدند.
در بخش نقد ادبی نیز دو كتاب «بلاقطع از آتن تا مدینه» نوشته داود عمارتی مقدم از نشر هرمه و كتاب «درآمدی بر تحلیل انتقادی گفتمان روایی» نوشته حسین صافی از نشر نی شایسته تقدیر شدند.
در بخش ویژه مربوط به موضوع كار نیز هیئت داوران از آثار زیر تقدیر كرد.
ـ «سایه اژدها» نوشته محمد علی گودینی
ـ «سرگذشت نامه كارآفرینان ایرانی» نوشته رضا یادگاری و مهشید صناعی فر
ـ «پنجره ای به گذشته» نوشته بهراد مهرجو و متین غفاریان
ـ «برج سكوت» نوشته حمیدرضا منایی
ـ «میر نامیرا» نوشته میكائیل عظیمی
ـ «شازده حمام» نوشته محمدرضا پاپلی
ـ «نفحات نفت» نوشته رضا امیرخانی
میر جلال الدین كزازی برگزیده ی بخش مستند نگاری دهمین دوره ی جایزه ی جلال در گفتگو با گزارشگر رادیو فرهنگ درباره ی اثر برگزیده ی خود با نام « آنَك پاریس» در بخش مستند نگاری گفت :
این كتاب (آنَك پاریس) به راستی گزارش سفر است و من آگاهانه آن را سفرنامه نمی خوانم زیرا از گونه ی آنچه با نام سفرنامه شناخته می شود نیست . من در سه شنبه ی پایانی سال 94 برای دو سخنرانی به پاریس رفتم كه یكی برای استادان و فرهیختگان پاریسی به زبان فرانسوی برگزار می شد و دیگری برای ایرانیان باشنده در پاریس به زبان پارسی برگزار می شد . اما این دو سخنرانی به چندین سخنرانی و نشست علمی و ادبی دیگر افزایش یافت . سه شنبه ی نخستین سال 95 بازآمدم یك هفته در پاریس بودم و خانه ی فرهنگ ایران كه از سوی كشور ما این بزم را سامان داده بود به گرمی پذیرای من شد و زمینه را به شایستگی فراهم كرد تا من آنچه را از پاریس كه برترین شهر هنر جهان را پدید آورده است ، ببینم . این كتاب گزارش این سفر است اما نه به شیوه ی رخدادنگاری . چندین بار گفته ام سفرنامه نویسی به شیوه ی كهن سر آمده است زیرا آن سفرنامه كارآیی خود را از دست داده و امروز رسانه ها و ابزارهای نمایشی و دیداری جهان را بسیار شناخته و آشكار فرا پیش ما می گسترد . سخن گفتن از آن شگفتی ها در سفرنامه فر و فروغ خود را از دست داده است . از همین روی سفرنامه ، بیشتر به گزارشی درونی ، روان شناسی دگرگونی یافته است اما در پیوند با سفر . یعنی سفرنامه نویس آنچه را در سفر بر او گذشته است ، شنیده ها ، دیده ها و آزموده های خود را در سفرنامه می آورد . به گونه ای هم سفرنامه است در معنی سفر و هم آنچه در ادب فارسی میتوانیم آن را « پَستوانه» بنامیم یعنی اعترافات . اینگونه از سفرنامه نگاری از دید من آینده ی این هنر را در تنها در ایران بلكه در جهان پایه خواهد ریخت .
سفرنامه هایی كه من تا كنون نوشته ام همه بدین شیوه است . « روزهای كاتالونیا» كه گزارش سفر دیریاز من به اسپانیا و بارسلونا است . « دیدار با اژده ها » كه گزارش سفر من است به چین ، « از دهلی نو تا آتن كهن » كه چهار گزارش سفر را در بر می گیرد . سفرنامه ای كه در پیوسته است ، سروده است نوشته نیست با نام « یورگ نامه ی نو » كه گزارش سفر من است به نیویورك و واشنگتن و سرانجام «آنَك پاریس » كه از آن سخن گفتم . این كتاب به راستی عنوانی دارد بلند كه عنوان نخستینش این است :« باره ، نگاره ، تن واره ، آنك پاریس ، هنر را شكر پاره » ، این نام اصلی این كتاب است اما به نام «آنَك پاریس » فروریخته است .