گفتگو با دكتر مختاری اصفهانی در برنامه سرزمین من
مختاری در این برنامه در مورد رویدادهای هفته صحبت كرد و گفت :
9 مرداد ماه سالروز وفات فقیه ، اصولی ، متكلم ، ادیب، شاعر و عالم امامی «ملا احمد بن علی اكبر مراغی» معروف به «فاضل مراغه ای» از علمای برجسته ی آذربایجان، می باشد.
اصل وی از مراغه و ساكن تبریز بود. او پس از سال ها تحصیل در حوزه ی علمیه ی نجف و بهره گیری از محضر اساتید مشهوری چون شیخ مرتضی انصاری و حاج سید حسین كوه كمره ای، فقیهی متبحّر در علم فقه، اصول فقه و دیگر علومِ دینی شد و تقریرات استاد خود، شیخ انصاری، را در فقه نوشت.
فاضل مراغی پس از بازگشت به ایران به تدریس فقه و اصول و كلام پرداخت و شاگردان برجسته ای را تربیت كرد.
فاضل مراغه ای همچنین كتب متعددی را در زمینه های مختلف علوم دینی به رشته ی تحریر درآورد. از جمله:
«التحفة المظفریة» به فارسی، در ردّ حاج محمد كریم خان قاجاری كرمانی؛
حاشیه بر «مطول»،
«شرح نهج البلاغة»، «تعلیق علی مشكلات نهج البلاغة»
«صیغ العقود»،
حاشیه بر «تحریر القواعد المنطقیة فی شرح الشمسیة»،
حاشیه بر «صمدیة»،
حاشیه بر «قوانین الاصول» میرزای قمی،
« تفسیر قرآن به سبك غریب»،
«نكات القرآن و بیان دقائقه»،
«التعلیقة الكبیرة علی فرائد الأنصاری» كه حاشیه بر «فرائدالاصول» یا رسائل شیخ انصاری است
و حواشی بسیاری بر اغلب كتب درسی نوشته است.
فاضل مراغی به سال 1310 هجری قمری (1271 شمسی)، در تبریز به بیماری وبا درگذشت و پیكر او به نجف منتقل و در وادی السلام نجف اشرف دفن شد.
مختاری در ادامه در مورد ماجرای بر دار كردن شیخ فضل الله نوری صحبت كرد و گفت :
اینچنین است كه او در سوم تیرماه 1286 به عنوان اعتراض به حرم حضرت عبدالعظیم مهاجرت میكند و با سخنرانیها و انتشار لوایح در صدد برملا ساختن مقاصد مشروطهخواهانی كه مشروطهای بدون تعهد به اسلام دنبال میكردند، برمیآید. در این هجرت حدود 500 نفر شیخ را همراهی كردند و او تئوری مشروطه مشروعه را در همین دوران تبیین كرد. در یكی از لوایح منتشر شده از سوی مهاجرین به رهبری شیخ فضلالله آمده است: «ای مسلمانان كدام عالم است كه میگوید مجلسی كه تخفیف ظلم نماید و اجراء احكام اسلام كند، بد است و نباید باشد. تمام كلمات راجع است به چند نفر لامذهب بیدین آزادی طلب كه احكام شریعت قیدی است برای آنها. میخواهند نگذارند كه رسماً این مجلس مقید شود به احكام اسلام و اجراء آن.»
از این پس اختلافات بین مشروطهخواهان و شیخ فضلالله و طرفدارانش جدیتر شد. شیخ فضلالله در دوران استبداد صغیر، همچنان به مخالفت خود با مشروطه ادامه داد تا اینكه طرح ترور شیخ ریخته شد. در 16 ذیالحجه 1336 قمری برابر با نهم دی ماه 1287 توسط كریم دواتگر به وی سوءقصد شد و گلولهای به پای شیخ اصابت كرد. ضارب نیز هنگام دستگیری گلولهای به گلوی خود شلیك كرد و مجروح شد ولی پس از مدتی كه در زندان به سر برد شیخ ضارب خود را بخشید.
در این دوره جنگ بین مشروطهخواهان و مستبدین با فتح تهران توسط قوای بختیاری و مجاهدین گیلانی پایان یافت و محمدعلی شاه از سلطنت خلع و احمدمیرزا ولیعهد بر تخت سلطنت تكیه زد. به شیخ فضلالله پیشنهاد شد تا برای تأمین جانی و مالی به سفارت روس پناهنده شود، اما وی نپذیرفت. اینچنین بود كه خانه شیخ فضلالله نوری در روز 8 مردادماه توسط گروهی از مشروطهخواهان محاصره شد. وی را سه روز در كاخ گلستان در بازداشت نگاه داشتند و سرانجام در روز 11 مرداد ماه پس از محاكمهای كوتاه توسط شیخ ابراهیم زنجانی، شیخ فضلالله نوری را برای اجرای حكم اعدام به میدان توپخانه بردند و یپرم خان ارمنی كه ریاست نظمیه را به عهده داشت حكم را به اجرا درآورد و شیخ به دار آویخته شد.
خانواده شیخ فضلالله پیكر وی را مخفیانه به منزل بردند و در اتاقی در حالی كه غسل و كفن شده بود گذاشتند و آن را تیغه كردند و برای اینكه كسی بویی نبرد مراسمی ظاهری گرفتند و جنازهای غیرواقعی را در قبرستان دفن كردند. پس از هجده ماه جسد را از آن اتاق در آورده و مخفیانه به قم انتقال دادند و در مقبرهای كه در صحن حرم حضرت معصومه تدارك دیده بودند، دفن كردند.