گفتگو با دكتر محمد علی مرآتی در مورد واژه های موسیقی در برنامه نیستان
دكتر مرآتی در این برنامه در مورد آرای دكتر بابك احمدی در باب فرمت موسیقی صحبت كرد و گفت :
موسیقیشناسی یكی از گفتمانهای بینارشتهای است كه از یكسو به تاریخ موسیقی، انواع آن، مبانی نظری و زندگی اجتماعیاش مربوط میشود، و از سوی دیگر مباحث مهمی را در فلسفه، زیباییشناسی، روششناسی، علوم طبیعی و فیزیكی به ویژه علوم انسانی، در بردارد. هدف این بینارشته كشف مبانی، قاعدهها و شیوههای مختلف آفرینش و دریافت موسیقی است. در نتیجه از صوتشناسی، تاریخ موسیقی، سازشناسی، فرمهای موسیقایی، فنون آهنگسازی و نوازندگی، نظریه، تحلیل و نقادی موسیقی تا هنرهای دیگر و بسیاری از شاخههای علوم و فلسفه را شامل میشود.موسیقی را می توان از زوایای مختلفی مورد بررسی و شناخت قرار داد.یكی از این زوایا به الگو و توصیف قطعه موسیقی می پردازد و به طور دقیق تر فرم موسیقی را بیان می كند.اما فرم در موسیقی به چه معناست؟ در ادامه این مطلب از وبلاگ اموزشگاه موسیقی الهام بخوانید.
فرم در موسیقی به چه معناست؟
در تئوری موسیقی فرم به ساختار یك قطعهٔ موسیقی اشاره دارد. واژهٔ «فرم» به معنی قالب یا شكل است. فرم در یك قطعه موسیقی سعی میكند كه آن قطعه را با شكستن به اجزایی توصیف كند.
فرم در موسیقی در برابر محتوا قرار میگیرد و هر قطعه موسیقایی دارای الگویی است كه محتوای كار را در درون آن جای میدهد. هر فرم موسیقی، مجموعهای از اجزا است كه در نسبت با كلیت اثر با هم پیوند دارند. در طول دورههای مختلف موسیقی كلاسیك غربی، فرمهای متنوعی بروز كرده است.
مفهوم شكل و هیئت ظاهری یك كار
به عبارتی دیگر هر كار هنری دارای طرح ، قالب ، یا الگویی است كه هنرمند محتوای كار خویش را در درون آن جای میدهد . در واقع فرم ( به مفهوم شكل و هیئت ظاهری یك كار ) در برابر محتوا ( یعنی موادی كه درون شكل ، با نظمی ویژه چیده شده ) قرار میگیرد .
هر كار هنری مجموعه ای است از تكه خرده ها ، كه هر یك نسبت به دیگری ، و نیز هر یك نسبت به كل كار ، پیوندی ویژه دارد .
هر گاه از فرم در موسیقی صحبت میشود بسته به آنكه منظور بحث فرم در موسیقی باشد ، معنی های كم و بیش متفاوتی از آن بر می آید . در بررسی بحث فرم باید گفت كه موسیقی مجموعه ای از صداهای بر روی هم تلمبار شده نیست بلكه از عاملهای منظم و هدفداری متشكل است كه در مجموع روابطی دقیق و ظریف و گاه پنهانی ، با هم دارند و به یاری یكدیگر هدف ویژه ای را دنبال میكنند ، یعنی هر یك سهمی در نزدیك كردن موسیقی در هدف آهنگساز بر عهده میگیرند .
در این مفهوم فرم با خود موسیقی چنان عجین شده و جدا ناشدنی است كه حقیقتا نمیتوان یكی را بدون حضور دیگری باز شناخت . حتی در یك جمله ساده موسیقی عوامل ریتم ، الگوی ریتم ، فاصله ها ، روابط زیر و بمی صداها ، بافت ، و در یك كلام فرم ، همه با هم قابل احساس اند .
فرم به طور عام در هنرها با دو معنای متفاوت كاربرد دارد:
1 – قالب پذیرفته شده برای بیان مثلاً: غزل در شعر پارسی و یا سونات در موسیقی اروپایی
2 – كیفیتهای ساختاری موجود در یك اثر هنری مثلاً: تناسب هماهنگبخشهای مختلف و ترتیب اجزای آنها به منظور ایجاد كشش و اوج
فرم را كه میتوان همان قالب نام نهاد در تمامی شاخههای هنر مفهومی تقریباً یكسان و مشابه دارد. چهارچوبی كه هنرمند در آن اثرش را خلق میكند فرم آن اثر میگویند.
همانطور كه در بالا اشاره شد فرم در موسیقی دقیقاً به دو معنا شناخته شده است و گاه به معنای عام بهكار میرود. اما فرم در نگاه خاص موسیقی به سه مقوله ویژه میپردازد. این سه عنصر را میتوان در دیگر هنرها هم نیز بسط داد.
آن سه عنصر به قرار ذیل هستند:
1- تكرار
2- تنوع
3- وحدت
این سه عنصر مهم تكمیلكننده یكدیگر هستند و هركدامشان جایگاه ویژهای در یك اثر موسیقی دارند.
دكتر مرآتی همچنین در ادامه به كتاب موسیقی شناسی اثر بابك احمدی اشاره كرد و گفت :
در این كتاب هشت جستار در تاریخ موسیقی آمده كه از میان آن ها شش جستار هر كدام درباره یك شاهكار تاریخ موسیقی است.
دو جستار هم درباره رشته ای از آثار موسیقی اند كه با هم نزدیك اند ، یكی آثار باخ برای تك نوازی سازهای ویولون و ویولونسل و دیگری واپسین كوارتت های زهی بتهوون.
این آثار برخی از عزیزترین آثار موسیقایی هستند كه به زندگی نویسنده معنا داده اند و لذت بخش ترین لحظه های عمرش را ساخته اند .
در كتاب اوكوشده تا با این پرسش ها پاسخ دهد : چرا این اثار ساخته شده اند ؟ بر زمینه كدام سنت موسیقایی ، هنری و فلیفی ساخته شده اند ؟
نسبت شان با زندگی و دیگر آثار آهنگ سازانی كه چنی شاهكارهایی آفریدند چه بود؟ نوآوری های شان كدام است؟و چه تاثیری بر آهنگ سازان بعدی داشتند؟