مشروطه در كتاب ها

نشانه های "مردم گرایی در انقلاب مشروطه" در برنامه "كتاب فرهنگ" بررسی شد.

1402/04/26
|
17:55

دكتر منصوره اتحادیه، نویسنده و پژوهشگر تاریخ، در گفتگو با برنامه "كتاب فرهنگ" با تاكید بر حضور اقشار مختلف مردم در مشروطه بویژه مشروطه اول گفت: مشروطه را میتوان به دو دوره قبل و بعد از انقلاب تقسیم كرد، كه در دوره قبل از انقلاب؛ فعالیت‌ها، تعصبات، تظاهرات، اعتراضات و اعتصابات مخفی و یا از طریق منبر بود. و دوره بعد از تشكیل مجلس؛ كه اعتراضات و فعالیت‌ها علنی بود و به خاطر اینكه به "محمدعلی شاه" اعتماد نداشتند بازهم مردم را تهیج می‌كردند كه مبادا مجلس را براندازد و مردم را به تظاهرات و تحصن جلوی مجلس تهیج می‌كردند و مردم از همه اصناف و اقشار در این فعالیت‌ها شركت می‌كردند، حتی قشر خیلی فقیر، كه حواشی و حوالی دروازه‌ها زندگی می‌كردند، و نقش بسیاری داشتند.
وی با تاكید بر نقش علما و روحانیت و منبر در تهیج مردم گفت: علما، روحانیت و منبر نقش اساسی در تهیج مردم داشتند و این برای روشنفكران غیر ممكن بود كه بتوانند مردم را به جوش و خروش و به میدان بیاورند.
دكتراتحادیه با اشاره به وجود احساس طبقاتی در ایران در آن دوران گفت: روشنفكران، مردم را عامی حساب می‌كردند و در شبنامه‌ها برای به تهیج آوردن مردم، آنها را تحقیر می‌كردند؛ در واقع نخبگان و منورالفكران به توده‌های مردم بیشتر به عنوان پیاده نظام نگاه و تحقیر می‌كردند، حتی در مجلس و حتی نویسندگانی چون "كسروی" با اینكه توجه زیادی به مردم كوچه و بازار كرده است، متوجه است كه اینها تحقیر می‌شوند و بعنوان یك طبقه بی‌سواد كه می‌شود آنها را تهییج كرد بدردمیخورند.
وی با تاكید بر گذر از مردم گرایی به نخبه گرایی در طول مشروطه، گفت: بعد از مشروطه اول، برخی از روشنفكران معتقد بودند كه توده‌ها نباید انقدر دخالت فراگیر در سیاست داشته باشند، و نوعی نخبه گرایی در ذهن نخبگان بوجود می‌آید و ما از مردم گرایی به نخبه گرایی می‌رسیم، كه حاصلش همین دیكتاتوری بود. و اصلا تجربه درستی نبود؛ در مجلس اول، از 60 وكیل تهران 35 تا از اصناف بودند، كه آگاهی و درك درستی از سیاست و مشروطه نداشتند، و هركه در میان آنها نفوذ می‌كرد، رای می‌دادند؛ مثلاً آمدن "اتابك" كه اشتباه "محمدعلی شاه" بود و مجلس هم به او رای داد، و پیامدهایش موجب بدنامی مشروطه شد. و در مجلس دوم هم، روشنفكران، علما را كنار زدند؛ یعنی شرایط انتخابات را طوری كردند كه تمام رجال می‌توانستند بدون اینكه اصلاً در ایالتی حضور یابند از آن ایالت انتخاب شوند؛ یعنی به نوعی نخبه گرایی را داشتیم. درواقع در مجلس اول مردمگرایی داشتیم و مصوباتی مثل "تاسیس بانك ملی" از نشانه های آن است، و روی هم رفته این مردم گرایی مثبت بود؛ یعنی مردم باید در سیاست دخیل باشند، ولی با وضعیت مردم و بی‌سوادی آنها در آن دوران، كه اصلاً مشروطه نمی‌دانستند، باید بپذیریم كه عامه مردم به آسانی تحریك می‌شدند.

دسترسی سریع