كورش حسینی: فیلم «طلا» می توانست ساكت تر و عمیق تر باشد.
كورش حسینی، كارشناس و منتقد سینما، در برنامه «بوطیقا» گفت: فیلم «طلا» می توانست ساكت تر و عمیق تر باشد.
وی شروع خوب و دیالوگهای چكشی، تلخ و اثرگزار را از نقاط مثبت فیلم برشمرد و گفت: متاسفانه این دیالوگهای خوب و نافذ،كم كم جای خود را به توضیحات و توجیهات نویسنده میدهد و به تكرار مكررات در گفتمان شخصیتها میافتد، و فیلم را از حالت بصری، به سمت شنیداری میبرد؛ یعنی فیلمنامه میتوانست عمیق تر و ساكت تر باشد و عمق نگاه بیشتر، بجای دیالوگها، حرف بزند.
وی همچنین هوارشدن مشكلات عدیده خانواده منصور برسر مخاطب را مشكل اساسی فیلم عنوان كرد و گفت: این حجم انبوه مشكلات(مغازه، برخورد شخصیتها، بارداری ناخواسته لیلا و...) بجای جذب مخاطب، او را پس میزند. خصوصا كه كه این مشكلات همگی در فیلمنامه رها میشوند.
وی با اشاره به وجود دیالوگهای پرتكرار و غیرضروری در فیلم گفت: دیالوگ باید موجز، مختصر، مفید، گیرا و دارای بعد باشد تا صحنه را ارتقا دهد، نه اینكه صحنه را توجیه كند و بنظر میرسد در فیلمنامه «طلا»، نویسنده باشتاب می گوید، كه همه حرفها را گفته باشد آنهم با دیالوگ.
وی همچنین با اشاره به صحنه هایی چون «برخورد منصور با پلیس در آسانسور» و صحنه «توضیحات موتورسوار درمورد زن برادر منصور» گفت: وجود دیالوگهای اضافی و غیربصری در فیلم، موجب خراب شدن و هدر رفتن برخی صحنه های پرقابلیت بصری فیلم شده است.
وی همچنین تحولات بی نشانه و بی پیش زمینه شخصیت منصور را از دیگر نقاط ضعف فیلم عنوان كرد.
حسینی همچنین فن كاشت فیلمنامه را از نقاط مثبت آن برشمرد و گفت: فن كاشت فیلمنامه توسط پدربزرگ در فیلم بخوبی انجام میشود؛ او به موقع به فیلم ورود میكند و دیالوگهای اثرگزار دارد.
وی همچنین نزدیك شدن به ساختار خوب را از دیگر نقاط مثبت فیلمنامه عنوان كرد و گفت: فیلمنامه گاه به ساختار خوب نزدیك شده مثل صحنه «صحبتهای لیلا درباره دزدی» اما متاسفانه در تمام فیلم گسترش نمی یابد و مثل ویترینی ناقص و محدود، به همین سكانس منحصر و محدود میشود.