گفتگو با محمد رسول تبییك در مورد كتاب زمستان سرزده نوشته محمد حسینی
تبییك در این برنامه گفت :
حادثه ی بزرگ انقلاب در كشور ما فضای اجتماعی را تحت تدثیر قرار داد همین باعث شد تا برخی اقشار چون اهل ادب روی به نگارش آثاری در وصف انقلاب بنویسند.او در ادامه گفت : شاید مخاطب هدف هر آثار كودكان باشند چرا كه آینده ی آن ها در گرو انقلاب است. او در ادامه در مورد جنگ و تحریم صحبت كرد و گفت :
داستان از روزهای بعد از پیروزی انقلاب 57 شروع میشود؛ آن روزها هدف جوانان دستیابی به صلح، آرامش رساندنِ جهان و نابودی امپریالیسم آمریكا بود. گویا تا آن روز جهان را شر گرفته بود و حالا نوبتِ جوانانِ آرمانخواه بود كه جهان را از شر و سیاهی بزدایند و در روز پیروزی، رهبرشان در تلویزیون عفو عمومی اعلام كند و مردم ذوق كنند از آزادگی و مهر رهبر ارتش آزادیبخش! كلّهها داغ بود و سخنِ مخالف را به هیچ عنوان نمیپذیرفتند. بیشتر مواقع به روی مخالفشان اسلحه میكشیدند. انگار اوضاع طوری بود كه بازی دستِ بچهها افتاده بود كسی هم حریفشان نبود.
«زمستانِ سرزده» داستان دو پسرخاله است. منصور میل به چریك و رزمنده شدن داشت و رضا عاشق كتاب و ادبیات بود. یكی ابزارش «اسلحه» بود و دیگری «كلمه».
منصور به دور از چشم خانواده تصمیم میگیرد مجاهد شود و بدون رضا از راه پاكستان خودش را به اشرف میرساند.
ما در «زمستان سرزده» شاهد یك گزارش و مروری بر تاریخ و حوادث سیاسی و اجتماعی هستیم تا یك داستان!
در پایان تبییك در مورد نشر این كتاب گفت :
علاقه مندان می توانند زمستان سرزده را از نشر چهل كلاغ تهیه كنند.