نام اصلی كارنو، سعدی است!
یك استاد دانشگاه در نوشتاری به نام «نیكولاس سعدی كارنو»، استاد فیزیك اشاره كرده و نوشته است: دانشآموختگان رشتههای فیزیك و شیمی و برخی رشتههای مهندسی، نام كارنو را از مبحث «چرخه كارنو» در ترمودینامیك به خوبی به یاد دارند. عجیب است كه در ترجمه كتابهای مختلف ترمودینامیك و شیمی، به این موضوع اشاره نشده است كه نام اصلی كارنو، سعدی است.
جهانگیر شاه ولد، استاد دانشگاه به مناسبت روز بزرگداشت سعدی (اول اردیبهشتماه) در یادداشتی نوشته است: حدود 30 سال پیش، آن زمان كه دانشآموز دبیرستانی بودم، برای خرید كتابی درسی با اتوبوس واحد به میدان انقلاب تهران رفتم. 300 تومان پول همراهم بود. همان ابتدا كه از اتوبوس پیاده شدم، پیرمردی دستفروش را دیدم كه چندین كتاب قدیمی را روی یك زیلو چیده بود كه میان آنها، كتابی مندرس و قطور با عنوان كلیات سعدی توجهم را جلب كرد. قیمتش را پرسیدم. 500 تومان بود. از پیرمرد خواستم كتاب را برایم نگه دارد. به خانه برگشتم و كسری پول كتاب را برداشتم و بازگشتم و كتاب را خریدم. بر بوی پسته رفتم و بر شكّر اوفتادم. برای نسل من كه آنچه از سعدی در كتابهای فارسی مدرسه خوانده بود، تنها اشعار و حكایات اخلاقی بود و بس، بوستان و ملمعات و غزلیات عاشقانه، گنجینهای تمامناشدنی مینمود.
سالروز بزرگداشت سعدی، شاعر بلندآوازه ایرانی بهانهای است كه به این گنجینه دوباره رجوع كنیم. سعدی بی هیچ تردید، یكی از بزرگترین سخنورانی است كه جهان به خود دیده است. باید خرسند باشیم از اینكه فارسیزبان هستیم و میتوانیم این اشعار ناب، این سهل ممتنع را بخوانیم و ظرایفش را درك كنیم؛ چرا كه مستشرقین بسیاری هنگام آشنایی با سخن و فلسفه سعدی، شگفتزده و مبهوت، به ترجمه آثار او به زبان مادری خود همت گماردهاند.
«هلن اولایینیا» در مقالهای كه به مقایسه گلستان سعدی و كتاب «داستان راسلاس، شهزاده حبشه» اثر ساموئل جانسون، نویسنده و شاعر قرن 18 انگلیسی پرداخته، مینویسد: «فرهنگ و آداب و رسوم ایرانیان توسط مبلغان مسیحی كه پس از بازدید از ایران در قرن یازدهم و دوازدهم میلادی به خانه بازگشتند، به كشورهای اروپایی رسید. مسافرانی كه به ایران آمده بودند، هنگام بازگشت به كشورهای خود، فرهنگ و میراث معنوی ایرانی را معرفی كردند. در این میان قرار بود شرقشناسی به تدریج شكل بگیرد. در زمان عید پاك مؤسسات پایداری كردند و نقش مؤثری در ایرانشناسی داشتند. در اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم اروپاییان به ادبیات ایران توجه داشتند. برای اولین بار سعدی معرفی شد و شاعرانی مانند لافونتن، د سنس، ولتر و لو بالی از او الهام گرفتند. خیام رباعیات به خوبی توسط ادوارد فیتز جرالد، نیكلاس و دیگرانی مانند ژان لاهور ترجمه شد. فردوسی توسط چمپیون، اتكینسون و برخی دیگر به اروپایی ها معرفی شد. نویسنده مشهوری به نام ماتیو آرنولد با الهام از شاهنامه داستانی به نام رستم و سهراب نوشت.
تاثیر سعدی بر نویسندگان و ادبای اروپایی و آمریكایی بر كسی پوشیده نیست. اما آنچه شاید كمتر شنیده باشیم، نام «نیكولاس سعدی كارنو» است. دانشآموختگان رشتههای فیزیك و شیمی و برخی رشتههای مهندسی، نام كارنو را از مبحث «چرخه كارنو» در ترمودینامیك به خوبی به یاد دارند. عجیب است كه در ترجمه كتابهای مختلف ترمودینامیك و شیمی، به این موضوع اشاره نشده است كه نام اصلی كارنو، سعدی است.
در بیوگرافی نیكولای كارنو در تارنمای دانشگاه سنت اندرو آمده است:
سعدی كارنو، فرزند ارشد لازار كارنو، از فرماندهان انقلاب كبیر فرانسه و بعد از آن یكی از اعضای اصلی حاكمیت بود. او نام فرزند اولش را به دلیل علاقه بسیار به سعدی، فیلسوف و شاعر قرن چهاردهم میلادی انتخاب كرده است.
هنوز همنشین گاه و بیگاه من در خلوت، همان كلیات سعدی است و هر بار كه غزلی از آن میخوانم، مقهور قدرت بیانتهای سعدی در چینش واژگانش میشوم.
سیاستمداران و حاكمان و شاعران امروز این مرز و بوم، بیش از هر زمان دیگری باید سعدی را بخوانند و پند گیرند. سیاستمداران ره و رسم دولتمردی بیاموزند و شاعران طریق شاعری. و سعدی آموزگار هر آن كسی است كه مایل است مردمی بیاموزد.