«سره نویسی و سره گویی»

بررسی اثر و جایگاه «سره نویسی و سره گویی» در ادبیات فارسی

1401/01/31
|
07:30

اثر و جایگاه «سره نویسی و سره گویی» در ادبیات فارسی،در برنامه «كتاب بان» بحث و بررسی شد.
رضا توسلی پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی در برنامه «كتاب بان» گفت: «سره نویسی و سره گویی» در تعریف رایج اش؛ یعنی حذف كلیه واژگانی كه بیگانه بنیان اند(بویژه آنها كه ریشه عربی دارند) از زبان فارسی و بجای آن بكارگیری واژگانی كه اصالتا فارسی باشند.
وی همچنین با اشاره به سابقه 300 ساله «جنبش سره نویسی و سره گویی» در كشورمان گفت: علیرقم این سابقه نسبتا طولانی، اما سره نویسی نتوانسته است در میان اهالی زبان جایگاه و پایگاهی پیدا كند؛ زیرا عملا هیچ مزیتی ندارد؛ چراكه در سره نویسی با حذف واژه هایی كه بیش از هزار سال است وارد زبان فارسی شده اند و برای خودشان وزن و نقش و جایگاهی خاص یافته اند، درواقع وزن و نقش و بار استعاری و عاطفی اش را هم از بین میبریم و درواقع از یك سو زبان فارسی را لاغر میكنیم و از سوی دیگر هم برای جبران فقدان این واژه ها، مجبور به ساختن واژه هایی میشویم كه نیازی به آنها نیست و درنتیجه باعث تورّم زبان میشویم كه هم لاغری و هم تورم زبان بد است.
وی افزود: مشكلات دیگری همچون جای خالی آنها و نقش آنها در ادبیات مثل وزن، قافیه و در نثر فارسی صنایعی چون جناس و ... باقی میماند.
وی تاكید كرد: علیرقم هیاهو و سرو صدای زیاد طرفداران «سره نویسی و سره گویی» ما یك اثر ادبی شاخص نداریم كه با تقیّد به سره نویسی خلق شده باشدو از شرقی ترین تا غربی ترین نقطه عالم متمدن، را زبان فارسیِ دری؛ یعنی زبان سعدی و حافظ و مولانا فتح كرده است، نه زبان پهلوی و نه زبان اوستایی، و مهم‌تر آنكه خود استادان سره نویسی و سره گویی همچون «مرحوم پورداوود» و «دكتر یحیی ماهیار نوابی» هیچ تعصبى برای تقیّد به سره نویسی و سره گویی ندارند.
وی همچنین آثار فردوسی را بعنوان شاعری كه كمتر واژه بیگانه از زبان فارسی دارند یاد كرد و گفت: فردوسی همچون رودكی و شهید بلخی به زبانِ زمانِ خودش سخت گفته است.
وی افزود: فردوسی ٨تا١٠ درصد واژگان تازی تبار در اثرش بكار برده است كه اگر اراده میكرد میتوانست بكار نبرد و این از سرِ ناتوانی نبوده بلكه از سرِ شناخت‌ِ دقیق بر واژه ها و معانی بوده است و او نخواسته است معنا را فدای تعصبِ استفاده از واژه های فارسی كند.

دسترسی سریع