رادبو فرهنگ در «كتابِ فرهنگ» چهارشنبهها كه به بررسی رمان اختصاص دترد به بهانه كتاب «تب ناتمام» به بررسب روایت زن در سینمای دفاع مقدس پرداخت.
در بخش «قابِ متن» برنامه «كتاب فرهنگ »چهارشنبههااز گروه تاریخ و اندیشه رادیو فرهنگ، احمد محمدتبریزی ـ كارشناس حوزه كتاب و سینما ـ با تكیه بر انتشار كتاب «تب ناتمام» اثر زهرا حسینی كه داستان مادر شهید حسین دخانچی است به بازنمایی تصویر زن در سینمای دفاع مقدس پرداخت و ضمن مرور نمونههای شاخص، از دگرگونی نقش زنان، گذار از روایتهای مردانه و ظرفیتهای تازه اقتباس سینمایی گفت.
در بخش «قابِ متن» كه به پیوستهای سینمایی آثار ادبی میپردازد، احمد محمدتبریزی كارشناس حوزه كتاب و سینما با اشاره به كتاب «تب ناتمام» به تحلیل روند بازنمایی زنان در سینمای دفاع مقدس پرداخت و گفت : فیلمهای دهه 60 و 70، بهویژه در سالهای نزدیك به پایان جنگ، «روایتی عمدتاً مردانه» داشتند و تصویر روشنی از نقش زنان در آنها دیده نمیشد.
به گفته او، حتی در آثار فیلمسازان شاخصی مانند ابراهیم حاتمیكیا و رسول ملاقلیپور نیز «محوریت درام بر دوش مردان» قرار داشت و شخصیتهای زن كمتر نقش كنشگری در پیشبرد داستان داشتند.
تبریزی با اشاره به جریان «نهضت خاطرهنگاری» در ادبیات دفاع مقدس توضیح داد : انتشار روایتهای همسران شهدا و جانبازان، چشمانداز تازهای پیش روی سینماگران قرار داد و نشان داد چه ظرفیت عظیمی در تجربه زیسته زنان وجود داردو چگونه میتوان آن را به زبان سینما ترجمه كرد؛ ظرفیتی كه به گفته او نمونه روشن آن در خود كتاب «تب ناتمام» دیده میشود.
او سپس به نمونههای سینمایی پرداخت و فیلم «گیلانه» را مثالی دانست از «تصویری كامل، باورپذیر و انسانی» از مادری كه رنج، مراقبت و ماندگاری را زندگی میكند و كفت: ما پر گیلانه تصویری را شاهدیم كه تلاش های طریق مادرانه را در دل زمختی جنگ نشان می دهد. و بهخوبی با فضای كتاب تب ناتمام همخوان است.
تبریزی همچنین فیلم «شیار 143» ساخته نرگس آبیار را یادآور شد و افزود : در این فیلم با روایت مادر منتظر، وجه دیگری از حیات زنان در جنگ روبرو هستیم عبور از كلیشهها و ورود به جهانی موشكافانه و حتی منتقدانه در زمینه جنگ، ادری كه دل در گرو تنها پسر و همراه زندگی اش دارد، ناباورانه او را گم می كند و سال ها در انتظار یونس خویش، صبوری طاقت فرسایی را تجربه می كند.
او ادامه داد: از دهه 70 به بعد، تصویر زن در سینمای دفاع مقدس از حالت منفعل خارج میشود و به یك تصویر كنشگر تبدیل میشود .
این كارشناس سینما فیلم «ویلاییها» را نمونهای از یك «قصه كاملاً زنانه» دانست و گفت : در سینمای دفاع مقدس تفكرات و احساسات زن در میدان رزم در هیبتی مردانه به نمایش گذاشته شده است در حالی كه نقش زنان در درون خانواده و حتی پشت جبهه انكارناپذیر است اما در ویلایی ها می بینیم زنان بهجای خط مقدم، زندگی زنان در پشت جبهه را محور قرار میدهد؛ زنانی كه «مسئولیت كمی نداشتهاند و بخش مهمی از دوام و پشتیبانی جنگ بر دوش آنها بوده است».
او همچنین به فیلم «روزهای زندگی» اشاره كرد و افزود : در روزهای نخست هشت سال جنگ تحمیلی به كشور زنان در شهرهای اشغال شده در میدان نبرد حضور داشتند و پس از آن با ادامه جنگ در پشت جبهه و حتی در آرامستانها برای تدفین شهدا آستین بالا زدند، در « روزهای زندگی» روایت كادر پزشكی و نقش زنان در این عرصه را پیش میكشد؛ نقشی كه كمتر مورد توجه تماشاگر و حتی تاریخنگاری رسمی قرار گرفته است.
در ادامه، تبریزی با مروری بر آثار رسول ملاقلیپور گفت :كه این فیلمساز نیز از اواسط دهه 70 به بعد سهم بیشتری برای زنان قائل شد؛ از حضور مددكار زن در «سفر به چزابه» تا نقطه اوج این جریان در فیلم «میم مثل مادر» كه اوج روایت زنانه و فداكارانه در آثار ملاقلیپور است.
تبریزی تصریح كرد:در آثار دوره فعلی سینمای دفاع مقدس زنان قهرمان داستان هستند و این نشانه بلوغ سینماست؛ جنگ به همت زنان و مردان اداره شد زنان با پشتیبانی و مردان با حضور در صحنه رزم و خط مقدم توانستند این خاك را حفظ كنند و چون به تعبیری ادبیات، پایهگذار سینماست، پس از ورود نویسندگان در آثارشان به موضوع زن در دفاع مقدس، سینماگران هم ورود خوبی در این محور داشتند.
او در جمعبندی سخنانش تأكید كرد: ما هنوز روایتهای ناگفته بسیاری از زنان داریم كه بازنمایی نشدهاندو امیدوارم كه ادبیاتی چون «تب ناتمام» به چرخه اقتباس سینمایی راه پیدا كند و این آثار بدون كلیشهپردازی و بدون شعارزدگی به روایتهای واقعی زنان میدان بدهند.
او گفت: زندگی این زنان آنقدر دراماتیك و تأثیرگذار است كه نیازی به اغراق و گلدرشتی ندارد؛ فقط باید درست روایت شود.