چاق و لاغر چاق همین حالا در ایستگاه ناهار خورده بود و لبهای آلوده بچربیش مانند آلبالو برق می زد و از او بوی شراب و بهار نارنج می امد.لاغر همین حالا از واگون پایین آمده بود و از چمدان و بقچه بسته و جعبه پربار بود و از او بوی گوشت خوك و قهوه می آمد... 6 سال پیش
«محاكمه » كلبهی كوزما یگورف دكاندار. هوا گرم و خفقانآور است. پشهها و مگسهای لعنتی، دستهدسته دم گوشها و چشمها، وزوز میكنند و همه را به تنگ میآورند... فضای كلبه، آكنده از دود توتون است اما به جای بوی توتون، بوی ماهیشور به مشام میرسد. ... 7 سال پیش
چاق و لاغر چاق همین حالا در ایستگاه ناهار خورده بود و لبهای آلوده بچربیش مانند آلبالو برق می زد و از او بوی شراب و بهار نارنج می امد.لاغر همین حالا از واگون پایین آمده بود و از چمدان و بقچه بسته و جعبه پربار بود و از او بوی گوشت خوك و قهوه می آمد... 7 سال پیش