در نگاه ژرف اندیش فلسفی، از یكسو نمی توان منكر وجود شد، و از دیگر سوی محسوسات ما به علت تغییر و تبدّل پیاپی درخور اعتنا نیستند، اكنون چه باید كرد؟ باید راه حلی در نظر گرفت كه بتوان میان این دو نظریه توافقی ایجاد كرد.
نویسنده : علی شالچیان
مكتب اتمى در نزد فیثاغورس، عددى و ذهنى بود و در نزد لئوكیپوس و دموكریت (دموكریتوس یا ذموقراطیس) مادى، و در نزد انكساغورس روحانى. لئوكیپوس و دموكریت را واضع مكتب اتمى دانستهاند. بدون شك دموكریت از مشهورترین و اثر گذارنده ترین متفكران قرن پنجم قبل از میلاد است. مكتب فلسفى او در تاریخ اندیشه بشرى غوغایى عظیم برپا كرد. چنانكه انعكاس آن تا به امروز، یعنى دوره علمى كنونى، نیز به گوش مى رسد. او در حوالى سال 460 قبل از میلاد در آبدرا متولد شد. گویند صد سال زندگى كرد. شاگرد لئوكیپوسِ ملطى بود.
همه مؤلفات این متفكران بعد از مرگ دموكریت در مجموعه اى-كه باید آن را دایرة المعارف معارف بشرى در آن عصر نامید-گرد آمده است. آنچه در این مجموعه از عمق اندیشه و وسعت معلومات حاصل شده است، در كمتر دوره اى همانندى داشته است.
دموكریت بر فلسفه طبیعى خود، نظریه هاى روانشناسانه و اخلاقى نیز افزوده است كه از نظر بساطت و عمق به حدى است كه تا امروز، ارزش و اعتبار خود را همچنان حفظ كرده است. نظریه هاى دموكریت و لئوكیپوس، جز در فروع، باهم اختلافى ندارند؛ و از نظر اصول كلى یكسان اند. چنانكه در نظر اول معلوم مى شود كه مذهب لئوكیپوس حاصلِ مشاهده و منطق است، و او همچون ارباب مكتب الئایى، راجع به وجود و لا وجود بحث كرده است. ولى خودش چیزى را پذیرفته است كه نه موجود است و نه معدوم. لئوكیپوس اعتقاد داشت كه وجود نتواند عدم شود و از عدم نشاید كه وجودى پدید آید. وجود ملأ است و عدم خلأ. بنابراین، دو كائن متعادل یافت مى شود: ملأ و خلأ و این چیزى است كه از تجربه به دست آورده ایم، چه اگر خلأ نمى بود حركت نبود و حركت موجود است و راهى براى انكار آن نیست.
وجود، مركب است از تعداد بی نهایتى از عناصر بسیط ثابت و سخت كه اگر آن ها نمى بودند، آن مركب نبود. چون به دقت بنگریم و به تجربه بپردازیم، به وجود موجودات بسیار ریزى، مثل آن ها كه در شعاع خورشید مى رقصند و حباب هاى رنگارنگى كه در مایعات پراكنده اند و ذرات خوشبویى كه از عطرها پراكنده مى شوند، اعتراف خواهیم كرد. این عناصر یا ذرات را سه صفت اساسى است: شكل و ترتیب و وضع.