در بخش اول و دوم از این نوشتار در مورد برخی از اندیشه ها و مبانی نظری اندیشه های رواقیان به اختصار سخن گفتیم و در این نوشتار به موضوع اخلاق در نزد رواقیان و معیار ارزش اخلاقی در نزد ایشان می پردازیم.
نویسنده : علی شالچیان
اخلاق و علم اخلاق، در مقایسه با سایر علوم، جایگاه بسیار بالایی برای رواقیان داشته است. زنون، بنیان گذار این مكتب، می گفت:"فلسفه همچون باغی است كه در آن منطق دیوار است و طبیعیات درختان و اخلاق میوه؛ یا مانند تخم مرغی است كه در آن منطق، پوست و طبیعیات سفیده و اخلاق زرده است."
در اندیشه های رواقیون آمده است كه : "یاد بگیر كه نسبت به تأثیرات خارجی سهل گیر و بی اعتنا باشی". رواقیان بر این باورند كه معیار خوب و بد آرامش روحی و آسودگی خاطر است. رواقیان معتقدند كه، هر چند طبیعت و حوادث طبیعی فی نفسه خیرند، اما دل بستن به آن ها موجب ناراحتی و اضطراب خاطر آدمی خواهد شد؛ زیرا زمانی كه انسان به چیزی دل بست و آن را به درون خود راه داد، دیگر از آن حالت بیرونی خارج شده و به درون آدمی راه یافته است و طبعاً هرگونه تغییر و تحولی در آن موجب تشویش خاطر او خواهد شد.
آنچه مهم است این است كه انسان باید در جریان حوادث جهان بی طرف بوده و سخت گیر نباشد. انسان باید تا جایی كه امكان دارد از نعمت های طبیعی كمال استفاده را داشته باشد. آنچه كه مهم است این است كه به طبیعت و نعمت های طبیعی تعلق درونی و وابستگی خاطر نداشته باشد. انسان باید زحمت بكشد و برای تأمین منافع خود كار كند؛ اما اگر كار او به منفعت مطلوبی رسید كه چه بهتر و اگر هم به نتیجه نرسید، هرگز نباید ناراحت شود؛ بلكه باید بداند كه فقر و تنگدستی او در نگاه كلان و با توجه به كل نظام طبیعت جزء خیرات است. اگر مریض شد یا در برنامه ای با شكست مواجه گردید هرگز نباید ناراحتی به خود راه دهد.
لازم نیست كه انسان از دنیا و نعمت های دنیوی كناره گیری كند؛ انسان ها می توانند از یك زندگی بسیار لذت بخشی بهره مند گردند به شرط آنكه در دام مادیات گرفتار نشوند یعنی مشروط به آن كه بهرهمندی او از نعمت های دنیوی همراه با بی اعتنایی و عدم تعلق او بدان ها باشد. به گونه ای كه از دست دادن آنها او را ناراحت و غمگین نكند.
برای اینكه دلبستگی به طبیعت برای انسان حاصل نشود، لازم است كه اراده خود را تقویت كند، وسعی كند كه همواره روح خرسند و شادی داشته باشد. اگر چنین حالتی را به دست آورد، از نظر اخلاقی انسانی با فضیلت و خوب به حساب می آید و الاّ خیر.
به طور خلاصه، می توان گفت كه رواقیان چند توصیه اخلاقی مهم و اساسی مطرح كرده اند: یكی این كه آدمیان اگر خیر و سعادت خود را می خواهند، باید بكوشند كه زندگی خود را هماهنگ با مشی طبیعت كنند؛ زیرا نظام طبیعت سراسر خیر است و هر چه كه در آن واقع می شود خیر است. و دیگر آنكه نباید دلبستگی به دنیا و حوادث طبیعی داشته باشیم. اگر به این دو توصیه عمل شود آرامش درونی و آسایش روحی حاصل می شود.
یكی دیگر از توصیه های اخلاقی رواقیان این است كه انسان باید دارای زندگی اجتماعی باشد و در حیات اجتماعی مشاركت داشته باشد. رواقیان انسان را به عنوان عضوی كه در برابر جامعه مسئول است و نسبت به آسایش خویشتن و دیگران هر دو بستگی دارد در نظر می گیرند. انسان به مدد اراده می تواند به مقام اخلاقی بزرگی برسد و از طریق خویشتنداری می تواند خود را چنان سازد كه مددكار زندگی همنوعانش باشد. هیچ فردی مجاز نیست از جامعه كناره گیری كرده، در گوشه عزلت نشیند، زیرا كه ما برای همكاری ساخته شده ایم، مانند پاها، مانند دست ها، مانند پلك های چشم، مانند ردیف دندان های بالا و پایین. هر كسی باید بداند كه هر حیوان ناطقی از خویشان او است؛ و خواستن خاطر همه مردمان، اقتضای طبیعت آدمی است. هر انسان خردمند و هشیاری تا آنجا كه می تواند، باید در فكر اموری باشد كه به حیوان ناطق و فرد جامعه متمدن تعلق دارند. این توصیه اخلاقی نیز كاملاً در جهت عكس توصیه های كلبیان است. كلبیان بر دوری از اجتماع و زندگی اجتماعی تأكید داشتند.
نكته دیگری كه مورد تأكید رواقیان است این است كه فضیلت تنها چیزی است كه دارای خوبی و ارزش ذاتی است. خوبی و ارزش هر چیز دیگری غیرذاتی است. اما از آنجا كه مسكن فضیلت اراده است، در زندگی هر فردی هر آنچه واقعاً خوب یا بد باشد فقط به خود آن فرد بستگی دارد. انسان ممكن است به دست جباری زندانی شود، اما می تواند زندگی خود را همچنان هماهنگ طبیعت نگه دارد؛ ممكن است محكوم به مرگ شود، تا می تواند مانند سقراط بزرگوار بمیرد. مردمان دیگر فقط بر ظواهر دست دارند؛ فضیلت یگانه چیزی است كه در حقیقت خوب است و آن كاملاً در اختیار فرد است. پس هر فردی اختیار كامل دارد.
از سخنان رواقیان این است كه: در جستجوی آن مباش كه همه اشیاء بر وفق مراد تو باشند، بلكه چنان كن كه مراد تو موافق دیگر اشیاء گردد؛ در این صورت خوشبخت خواهی بود.