یادداشت روز :قفس تن چو شكستی دگر آزاد و رهایی « راه لذت از درون دان نه از برون»

راه لذت از درون دان نه از برون ابلهی دان جستن قصر و حصون
آن یكی در كنج مسجد مست و شاد و آن دگر در باغ ترش و بی مراد

1396/12/19
|
17:21

نویسنده: حسین نعمتی
بیشتر مردم گمان می¬كنند كه برای داشتن روحیه¬ی¬شاد و پرنشاط باید سرمایه و ثروت بسیار داشته باشند. خانه ای چون كاخ،ماشینی مجهز به جدیدترین امكانات روز، سرویس¬های مختلف طلا و جواهرات¬ و بسیاری چیزهای دیگر.
اساسا در باور چنین كسانی این امكانات یعنی خانه¬ی بزرگ ،ماشین روز ، جواهرات گرانقیمت و خلاصه زندگی مرفه موجب شادی و نشاط است. در صورتی كه در جهان¬بینی عرفانی و از منظر مولانا عكس این باور درست است.
در نگرش عرفانی شادی و نشاط امری درونی و روحی و روانی است و سپس این امر درونی و روحی به جسم انتقال پیدا می¬كند. از همین رو برای رسیدن به شادی باید به دنبال امری درونی و روحی برویم تا بتوانیم احساس شادی كنیم در صورتی كه امكاناتی مانند قصر و باغ و ماشین گرانقیمت و... ابزارهای بیرونی است. شاید این چیزها برای جسم ما راحتی ایجاد كند اما نمی تواند برای روح و روان ما اثری درخور داشته باشد چون اساسا از جنس روح و روان نیست. و روح و روان چیزهایی می¬طلبد كه از جنس خودش باشد بنابراین باید به دنبال اموری برویم كه از آن سنخ و با ماهیت روح و روان هماهنگ باشد.
مثلا اگر مادری از دیدار فرزند خود محروم شود در بهترین كاخ¬ها هم كه زندگی كند ذره¬ای احساس شادی و نشاط ندارد و آن كاخ برای او چون زندان می¬شود، چون روح و روان او آسیب دیده است.تنها چیزی كه می-تواند موجب شادی و آرامش او شود دیدار و حضور فرزند در كنارش است نه زندگی در كاخ و خانه¬ گرانقیمت.
زنی كه همسرش به او دروغ می¬گوید و آزارش می¬دهد و یا به او خیانت می¬كند، اگر گرانقیمت¬ترین سرویس جواهرات را شوهرش بخرد برای زن هیچ لذتی ندارد.
پدرومادری كه پیوسته فرزندشان را در میان دوستان و آشنایان تحقیر می¬كنند حتی اگر بهترین ماشین را هم برای او بخرند و همه امكانات زندگی را در اختیارش قرار دهند هیچ جاذبه¬ای برای او ندارد.
حتما همه ما از این دست نمونه¬ها در اطراف خود زیاد دیده¬ایم. این نمونه¬ها نشان می دهد كه آنچه سبب آرامش و شادی و نشاط می¬شود در مرتبه اول از جنس معنا و نگرش و رفتار درست است ،كه همه مربوط به روح و روان است و تا زمانی كه روح و روان به شادی و نشاط نرسد آدمی به آرامش و شادی نمی¬رسد.
اكنون اگر این نمونه¬ها را بر عكس كنیم یعنی مادر از دیدار فرزندش محروم نشود و هر دو كنار هم باشند. زندگی در اتاق كوچك برای مادر لذبتخش¬تر از زندگی در قصر بدون فرزندش است.
یا اگر مرد به همسرش محبت كند و او را عاشقانه دوست بدارد برای زن چنین حالتی ارزشش بسیار بیشتر از خریدن طلا و جواهرات گرانقیمت از سوی مرد غیرقابل اعتماد است.
یا پدرو مادری كه فرزند خود را همیشه مورد محبت و نوازش قرار می دهند چنین والدینی قدر و مقامشان برای فرزند قابل مقایسه با آن پدرو مادری نیست كه به او توهین و تحقیر كنند ، حتی اگر ماشین گرانقیمت تهیه كنند و همه امكانات زندگی را در اختیارش قرار دهند.
بنابراین تا زمانی ¬كه روح و روان آدمی به آرامش و شادی نرسد، انسان به لذت و آرامش نمی¬رسد حتی اگر به ظاهر غرق در انواع و اقسام راحتی و امكانات باشد. به قول مولوی:
راه لذت از درون دان نه از برون ابلهی دان جستن قصر و حصون
آن یكی در كنج مسجد مست و شاد و آن دگر در باغ ترش و بی مراد

دسترسی سریع