دكتر كیوان آقامحسنی متولد 1360 دارای مدرك كارشناسی از دانشگاه سوره در رشته موسیقی با ساز قانون است. وی دانشآموخته دانشگاه موسیقی، تئاتر و رسانه هانوفر آلمان در رشته اتنوموزیكولوژی در دوره كارشناسی ارشد و دكترا می باشد.
در چهارمین و پنجمین برنامه از سری برنامه های موسیقی نواحی ایران ، دكتر كیوان آقا محسنی مدیر بخش پژوهش موزه ی موسیقی مهمان این برنامه بود و صادق چراغی درباره ی تجربیات ، تحصیلات و پژوهش دهمین جشنواره موسیقی نواحی ایرن با ایشان گفتگو كردند . مشروح این گفتگو را در ذیل می خوانید.فایل صوتی مربوط به این گفتگو را می توانید از پایین صفحه دانلود كنید .
چراغی :از روزگار خودتون بگین و اینكه چگونه به موسیقی علاقمند و وارد دنیای موسیقی شدی؟
آقا محسنی : من كیوان آقا محسنی متولد سال 1360 در تهران هستم و در رشته ی ریاضی تحصیل كردم اما از نوجوانی یادگیری موسیقی و ساز قانون رو آغاز كردم و تلاش كردم در دانشگاه هم در رشته ی موسیقی ادامه تحصیل دهم .سال 79 در دانشگاه سوره ،در رشته ی موسیقی ( در مقطع كارشناسی ، ساز تخصصی قانون) پذیرفته شدم .باید بگویم در آن دوران تقسیم بندی رشته ی نوازندگی ایرانی –جهانی به صورت امروز وجود نداشت و رشته ی موسیقی عنوان كلی بود كه در آن مباحث و گرایشهای موسیقی كه برخی از آنها هم مربوط به اتنوموزیكولوژی بود .
چراغی : چگونه به دانشگاه آلمان رفتی و ادامه تحصیل دادی ؟
همزمان با تحصیل در دوران كارشناسی ؛ آموزش زبان آلمانی را آغاز كردم . به صورت اتفاقی به كتابخانه ی موسسه ی زبان سفارت آلمان (گوته ی سابق)رفتم . در آنجا كتابی راجع به آموزش و تحصیل در آلمان دیدم و با دانشگاه های این كشور آشنا شدم و كم كم این ذهنیت در من شكل گرفت كه پس از تحصیل در مقطع كارشناسی بتوانم در آلمان و در رشته ی اتنوموزیكولوژی تحصیلات خود را ادامه دهم . در سال 85 و در مقطع كارشناسی ارشد به صورت تخصصی در رشته اتنوموزیكولوژی در دانشگاه موسیقی ،تئاتر و رسانه هانوفر آلمان مشغول به ادامه ی تحصیل شدم .
چراغی : پس از تحصیل در این رشته ( اتنوموزیكولوژی) تعریف شما از این رشته چیست ؟
ساده ترین تعریف این است كه موسیقی را در همان زمینه فرهنگی بشناسیم و موسیقی را تنها به عنوان یك متریال صوتی در نظر نگیریم بلكه موسیقی را به عنوان مجموعه ای ببینیم كه در آن، هم یك اثر هنری وجود دارد و فردی كه آن اثر هنری را خلق می كند و افرادی كه مخاطب آن اثر هستند . باید این سه اصل را در نظر گرفت .
چراغی : از تجربیات خود در آلمان بگویید .
آقامحسنی: در اتنوموزیكولوژی چند مكتب عمده وجود دارد كه آمریكا و آلمان از باارزشترین آنهاست. آقای دكتر مسعودیه كه از پیشكسوتان این رشته در ایران است در دانشگاه كلن درسخواندهاند و اگر بگویم من هم در آلمان درسخواندهام اینجور تداعی میشود كه من هم در همان سنت آلمانی تحصیلاتم را گذراندهام. اما مبانی درسی جایی كه من مشغول تحصیل در آنجا بودم مبتنی بر سنت آمریكایی و توجه به مباحث مردم شناسانه موسیقی بود.
چراغی: یعنی شما در آلمان تحصیلكردهاید ولی مكتبی كه در آنجا رواج داشت مكتب آمریكا بود؟
آقامحسنی: روی هم رفته آنچه بهعنوان مكتب آلمان میشناسیم كموبیش از میانههای دهه 90 در خود آلمان هم رو به افول گذاشت و بیشتر مكتب آمریكایی كه استوار بر مباحث مردمشناسی موسیقی است در آنجا رواج یافت اگر بخواهیم این گفتار را درستتر عنوان كرده و آن را جغرافیایی نكنیم باید بگوییم نگاه مردم شناسانه در اتنوموزیكولوژی كه ریشه تاریخی آن در آمریكا بود در حال حاضر در دانشگاه كلن نیز مانند گذشته نیست و مكتب آمریكایی در آنجا چیره شده است.
چراغی: تحصیل در آلمان چه اندازه طول كشید؟
آقامحسنی: دوره ارشد سهساله بود و از سال 89-94 هم مشغول دوره دكترا بودم اگرچه دو سال پایانی بیشتر در ایران بودم.
چراغی: در جشنواره دهم دو فعالیت پژوهشی از تو دیدم كه با همكاران آلمانی مشغول آن بودید دراینباره توضیحاتی میدهید
آقامحسنی: آقای صدری دبیر علمی ـ هنری جشنواره خواهان ادامه فعالیت بخش پژوهش جشنواره، برای دومین سال پیاپی بود. در نشستهای مشتركی كه داشتیم پیشنهادهایی عنوان شد و من این طرح را پیش كشیدم كه در كنار ارائه آثار مناطق گوناگون توسط پژوهشگران هر منطقه رویكردهای نوینی را هم در حوزه موسیقی نواحی مطرح كنیم كه پذیرفته شد و ازآنجاكه عهدهدار بخش بینالمللی حوزه پژوهشی جشنواره بودم بر پایه این موضوع دو استاد آلمانی را برای حضور در جشنواره دعوت كردم كه افزون بر سخنرانی در كرمان كارگاه آموزشیای دوروزه را برای دانشجویان اتنوموریكولوژی تدارك دیدم تا آنها بهصورت كارگاهی با این رویكردها و شیوههای پژوهشی آشنا شوند.
چراغی: انگیزه برگزیدن این دو استاد چه بود؟
آقامحسنی: این دو نفر پژوهشهای زیادی در حوزه مطالعات موسیقی فولك داشتند و خانم لیزا مطالعات گوناگونی را درزمینۀ مفهوم فستیوال و كاركرد فستیوال انجام دادهاند و مشغول نوشتن پروژه فوق دكترای خود در این حوزه هستند.
در كنار این موضوعات میخواستیم متدهای نوین كار میدانی را هم مطرح كنیم زیرا الآن با موسیقی مناطقی روبرو هستیم كه زندگی روستایی در آنها جریان ندارد و بهمرور زندگی شهرنشینی در آنها رواج یافته است و به نظر میرسد پارادایمهایی كه در حوزه پژوهشی ما رایج است با دگرگونیهایی كه در این مناطق رخداده است خیلی سازگار نیست. این ضرورت احساس میشد كه در قالب یك ورك شاپ ایدههایی را دراینباره مطرح كنیم.
چراغی: من خودم هم در جشنواره حضور داشتم و میدانم در آن مجال كوتاه نمیتوان انتظار دستاوردهای بزرگ را داشت برداشت این دوستان آلمانی از این جشنواره و مجالهای اون چی بود؟
آقامحسنی: پیش از پاسخ به این پرسش دستهبندیهایی كه در موسیقی فولكلور وجود دارد را بیان میكنم دراینباره 3 ردهبندی فراگیر وجود دارد. نخست موسیقیهایی كه سویههای محلی و بومی خود را حفظ كردهاند. دسته دوم موسیقیهای فولكلوری كه تحت تأثیر جهانیشدن قرارگرفتهاند و بخش پایانی نیز شامل موسیقیهایی میشود كه بومی ـ جهانی شده هستند. به این معنا كه یك سری از ویژگیهای جهانی وارد اینگونه موسیقی شده است؛ اما فعالان اینگونه موسیقی این ویژگیها را با مبانی بومی خودشان میكس و تركیب كردهاند.
استادان بیشتر به سویه نخست تأكید داشتند یعنی موسیقیهای كه بومی است و كمتر دستخوش دگرگونی شدهاند و جای دستههای دوم و سوم در فستیوالهای ما خالی است و عملاً دیده نمیشوند و باید فكری برای حضور این ژانرها كنیم.
موضوع مغفول دیگر بحث آموزش است افرادی كه به ارائه موسیقی منطقه خود میپرداختند فضایی در اختیار نداشتند تا موسیقی خود را بهصورت كارگاهی، آموزشی مطرح كنند و مخاطبان بهصورت عمیق بافرهنگ موسیقی آنها آشنا شوند و جشنواره تنها معطوف به ارائه اجراست و جدا از شماری از مخاطبان و هیئتداوران كه كارشناس هستند افراد عادی با مختصات موسیقی منطقه آشنا نبودند و نمیتوانستند اطلاعاتی را دراینباره دریافت كنند.
نقد دیگری كه میتوان به جشنواره نواحی داشت این است كه این جشنواره باید درزمانی برگزار شود كه مدارس باز هستند و خود این امر بر بار آموزشی جشنواره میافزاید چراكه دانشآموزان میتوانند در جشنواره حضور پیدا كنند و یا اینكه هنرمندان برای معرفی موسیقی منطقه خود به مدارس بروند و ضمن معرفی ساز، آن را اجرا كنند زیرا نسل جوان باید با این تنوع موسیقی ایرانی آشنا شوند.
چراغی: به نظرم شما و دوستانتان منظورتون اینه كه بایست در اینگونه رویدادها بخش آموزش و پژوهش را بیشتر تقویت كنیم؟
آقامحسنی: بله اما باید بار آموزشی كه یك نوع انتقال اجتماعی هم در آن نهفته است را گسترش دهیم نه اینكه جشنواره محدود به گروه موسیقیدانان شود و مخاطبانش و مجریانش تنها موزیسینها باشند. بلكه رسالت برنامههای اینچنینی باید پوشش دادن گروههای مردمی بوده و تنها ویژه خانواده موسیقی نباشد.
چراغی: در بخش پژوهشی چه گفتگوهایی مطرح شد؟
آقا محسنی: در این بخش دو بحث عمده مطرح داشتیم نخست مطالعه موسیقی شهری و دیگری متدهای تازه در كار میدانی كه استوار بر گرندد تئوری» بود و ابزاری را در اختیار افراد شركتكننده میگذاشت تا بتوانند از آن طریق شبكههای مختلف گفتمانی و دیدگاههایی كه پیرامون یك پدیده وجود دارد را شناسایی كنند كه ما بر پایه این تئوری، بروشور جشنواره را واكاوی كردیم.
چراغی: بعید میدانم در آن زمان محدود موفق به انتقال این مفاهیم شده باشید؟
آقا محسنی: در كرمان هیچ وارد بحث تئوری نشدیم و تنها سه دسته موسیقی نواحی را با تمركز مطرح كردیم اما در تهران و در قالب این ورك شاپ مفاهیم خوبی را به شركتكنندگان انتقال دادیم زیرا هم، زمان خوبی در اختیار داشتیم و هم شركتكنندگان افراد آشنا به این حوزه بودند.
.
چراغی: در حوزه پژوهش «موزه موسیقی» هم فعال هستید آنجا مشغول چهكاری هستید؟
آقامحسنی: رویكرد بخش موسیقی این موزه این است كه بتواند محتوای موسیقی كه در آنجا وجود دارد را به گونه بهینه در اختیار پژوهشگران قرار دهد. در همین راستا مشغول آماده كردن بانك اطلاعاتی دوزبانه از مجموعه آثار صوتی كه در موزه موجود است هستیم تا علاقهمندان با یك جستجوی ساده بتوانند اطلاعات تخصصی را به دست بیاورند. اگرچه این امر شامل فایلهای صوتی نمیشود اما اطلاعات آثار ضبطشده قابلدسترس است.
در كنار این موضوع، در اندیشه ایجاد فضایی برای انتقال دانش هستیم كه از دو سال گذشته تاكنون 15 برنامه پژوهشی را برگزار كردهایم. این برنامهها با شركت دودسته از سخنرانان برگزار میشود یك دسته از آنها اساتید غیر ایرانی حوزه رشته موسیقیشناسی هستند و متدهای نوین و پژوهشهای نوینی كه انجام دادهاند را معرفی میكنند تا گستره دید دانشجویان اتنوموریكولوژی به لحاظ الگوها و روشهای پژوهشی وسیع شود. برنامههای دسته دوم هم تریبونی برای دانشجویانی است تا پژوهشهایی موفق و پایاننامههایی را كه انجام دادهاند را ارائه كنند.
در تلاش هستیم محتوای سخنرانیها را تبدیل به كتاب پژوهشی كنیم در همین راستا سخنرانیهای سال اول آماده و در حال گذراندن مراحل اداری است.
چراغی: آگهی اجرای جشنواره فرهنگ چین در «موزه موسیقی» را دیدم این مجموعه شامل چه برنامههایی بود؟
آقامحسنی: این برنامه اواخر شهریور با همكاری انجمن دوستی ایران و چین در حوزه موسیقی برگزار و مجموعهسازهای ملی چین در آن معرفی شد و آنها به اجرای قطعاتی در این خصوص پرداختند.
چراغی: میدونم كه افزون بر این فعالیتها در دانشگاه تدریس هم داری. چگونه دغدغههای پژوهشیات رو در متن آموزشها به دانشجوها انتقال میدی؟
آقامحسنی: یكی از دروسی كه در دانشگاه تدریس میكنم موسیقی نواحی ایران است. برجستهترین محور كارم را برمبنای رابطه اصالت و جهانیشدن در مناطق مختلف ایران قرار دادهام و از دانشجویان میخواهم در این خصوص تحقیق كنند و تنها به ادبیات پژوهشی گذشته تكیه نكنند. بلكه باكار میدانی و نزدیك شدن به آن مناطق چه از راه حضور فیزیكی و چه از طریق فضای مجازی كه این روزهای حاوی مطالب و اطلاعات سودمندی است رابطه اصالت و جهانیشدن را بیابند تا محدود به دسته اول كه موسیقی نواحی است نشوند و به جهانیشدن آن و تركیب این دو باهم بپردازند.
چراغی: نگرانی تو درباره موسیقی نواحی چیست؟
آقامحسنی: در حال حاضر یك سری از ژانرهای موسیقی كه در مناطق مختلف ایران بود در حال نابودی است منتها این واقعیت به دلیل شرایط اجتماعی و شرایط زندگی رخداده است. پس این موسیقیها باید ثبت و ضبط شوند. ولی چالش اصلی ما این نیست و نباید تمام تمركزمان را معطوف به این موضوع كنیم و از مقوله تغییرات غافل شویم درحالیكه این تغییرات بهمرور در حال جاگیری در آن فرهنگ است و امكان تبدیلشدن به اصالت موسیقی آن منطقه را دارد؛ بنابراین در كنار پرداختن به ژانرها ضروری است كه اتفاقات روز مناطق را نیز پایش كنیم تا بتوانیم چراییها این تغییرات را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم.