یادداشت روز : 27 شهریور ، روز شعر ادب و فارسی و بزرگداشت استاد شهریار به تماشا سوگند به آغاز كلام و به پرواز كبوتر از ذهن ، واژه‌ای در قفس است...

در میان ملت‌ها و اقوام كهن جهان، كمتر ملتی مانند ایران دارای پیشینه تابناك ادبی و آثاری دل‌انگیز و باشكوه و حكمت‌آمیز است.
از نخستین ابیات زبان فارسی تا نوین‌ترین آثار این زبان، همگی روح‌بخش و جان‌افزایند....

1396/06/27
|
17:04

نویسنده : احمد خالصی

در همه این متون ادبی، همیشه پرتو روح خلاق و اندیشه درخشان ایرانی آشكار است. در فرهنگ ایرانی آنچه همیشه حاكم بوده ذوق زیبایی‌شناختی و حكمت و اندیشه بوده كه همگی در ادبیات تجلی پیدا كرده است. افاضه اشراق و الهام در ادبیات ایرانی (در غزل و قصیده) در رباعی و شعر نو، در منظومه‌ها و كوته‌سروده‌ها، در حماسه و قصه و حكایت، همگی آشكار است و دل‌ربا.
از نخستین ابیات فارسی بیتی است سروده ابو حفص سغدی
آهوی كوهی در دشت چگونه دودا
او ندارد یار، بی یار چگونه بودا
(گذشته از ذال معجم و ... ) آهوی كوهی شعر فارسی به هزاره دوم رسیده و طی این هزاره ، بی شك سخن و ادب فارسی محور و ركن ركین هویت ایرانی بوده و هست. هویت ایرانی كه با زبان و شعر فارسی فراتر از مرزهای جغرافیایی ایران فعلی هم رفته و خواهد رفت
به گفته حافظ شیراز كه زبان و ترجمان غیب برای ایرانیان (لسان الغیب) محسوب می‌شده و می‌شود شعر فارسی نه فقط بحث با ثلاثه غساله دارد كه قندی است كه به بنگاله نیز می‌رود.
شاعرانی كه واژگان و كلام زیبای خود را دُر لفظ دری و سزای مخاطب عام دانسته‌اند و به حق چنین گفته‌اند
تاثیر سخن شاعران فارسی در مخاطبان ایرانی ناشی از سحر بیان آنهاست. و ریشه‌های الهام و اشراق كه شاعران وارث آب و خرد و روشنی‌اند

شاعران رویای خود را به یاری زبان و كلام به اشتراك می‌گذارند با مردمان دیگر كه بی شك خود اهل شعرند و به دلیل زیست شاعرانه شاعر به معنای عام و ناب كلمه نیز هستند. مخاطب شعر به نوعی خود شاعر است. شگفت‌انگیزتر این است كه كلام و سخنی كه احسن او اكذب اوست (به تعبیر قدما) این‌گونه تاثیرگذار است. و شاید راز جذابیت و مانایی و دل‌ربایی شعر و ادب در همین تعبیر قدمایی باشد.

در تعریف شعر گفته‌اند
- حادثه‌ای در زبان
- رستاخیز كلمات
- بازگرداندن حالت جادویی واژگان به كلمات
- شیئ‌وارگی كلمه و واژه (به تعبیر سهراب سپهری)
داخل واژه صبح صبح خواهد شد
- باز آفرینی واقعیت كه "الشعراء تلامیذ الرحمان"

و در هر صورت شعر فارسی
دیر پاست و نامیرا
شاعران ایرانی رسولان روشنایی‌اند
و گفت و گو با جهان و حیات را آغاز می‌كنند
و ادامه می‌دهند
و به پایان نمی‌برند
و بدین گونه است كه شعر و متن ادبی زندگی را قابل تحمل می‌كند و حتما در كنار قابل تحمل كردن حیات قابل تامل نیز می‌كندزندگی و معایب حیات را
////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
شعر به زیستن معنا می‌دهد و شاید معنا می‌آفریند
ادبیات هم بازآفرینی واقعیت و هم بازآفرینی حقیقت
و مسلما آفرینشی است بلند و یكه و یگانه
به گفته سخن‌سرا و داستان‌پرداز گنجه
}پیش و پسی بست صف كبریا پس شعرا آمد و پیش انبیاء{
شاعران سلاحی دارند برای ادامه حیاتشان و به تعبیر مولانا اگر خمش شوند و سخن نگویند هراس دارند كه فرمان‌شكنی كرده باشند (گر تن زنم خامش كنم ترسم كه فرمان بشكنم)
آنان فرمان افاضه اشراقی را می‌پذیرند و معصومیت را به كلام و زبان باز می‌گردانند.

نامه‌های عین‌القضات ج 1 / ص 216
جوان مردا! این شعرها را چون آینه دان. آخر دانی كه آینه را صورتی نیست در خود، اما هر كه در او نگه كند، صورت خود تواند دید/ همچنین می‌دان كه شعر را در خود هیچ معنی نیست، اما هركس از او آن تواند دیدن كه نقد روزگار او بود و كمال كار او.
و اگر گویی شعر را معنی آن است كه قائلش خواست، و دیگران معنی دیگر وضع می‌كنند از خود، این هم‌چنان است كه كس گوید: صورت آینه صورت روی صیقل است كه اول آن صورت نمود
(صیقلی آینه‌پرداز جلادهنده)

یا حق

دسترسی سریع