شاید بتوان گفت یكی از ابزارهای انتقال هر فرهنگی ، زبان یك ملت است و عاملی كه فرهنگ ایرانی را در خارج از مرزها گسترش خواهد داد ، زبان فارسی است .
نویسنده : باقر خلیلی
نیازی نیست كه بگوییم زبان پایه و مایه ی هر ملت است .از این رو كاربرد واژه و ساختار در هر زبان جایگاهی ویژه دارد و متولیان دلسوز زبان و فرهنگ هر ملتی می كوشند كه زبانشان از واژه های بیگانه پیراسته باشد .
اكنون می پرسیم كه چرا واژه های ساخته ی فرهنگستان زبان و ادب فارسی كمتر كاربرد دارد و مردم از آن خیلی استقبال
نمی كنند.
گذشته از این كه بیشتر ما حتی فرهیختگان و دانش آموختگانمان نه می توانند درست بگویند و نه درست بنویسند.
چرایی این مشكل چند دسته می شود ، یكم این كه از خانواده گرفته تا دبستان و دبیرستان و دانشگاه كسی به زبان و ادبیات فارسی چنان كه باید و شاید ارج نمی نهد، حتی دانشجویان و دانش آموختگان زبان و ادب فارسی ، بویژه در این سال ها كه علوم انسانی خوار و بی ارزش انگاشته می شود .
هنگامی كه دانش آموزی در درس ادبیات فارسی چندان توانا نیست و نمره ی كم می گیرد با این عتاب و خطاب پدر و مادر روبه رو می شود كه « ادبیات فارسی هم چیزی است كه چنین نمره ای بگیری؟
دستاورد این اندیشه و برخورد این است كه استادان دانشگاه هم نادرست سخن می گویند و نادرست تر می نویسند.
خاطره ای بگویم و به سخنان برگردم .
چندین سال پیش در تاكسی نشسته بودم و كتاب « امیر ارسلان» را می خواندم ،كنار من مردی خوش سیما و آراسته نشسته بود و من ناگهان دیدم كه با دلزدگی به كتاب و من نگاه می كند ، چیزی نگفتم و كتابم را خواندم اما او تاب نیاورد و گفت : شما كه كتابخوانید چرا این كتاب را می خوانید ؟به جای پاسخ دادن كتاب را به دستش دادم و خواهش كردم كه چند خط آن را بلند بخواند. در سه – چهار خطی كه خواند ،چندینغلط داشت و خودش شرمنده شد . به او گفتم كه كارو رشته ی من زبان و ادب فارسی است و این كتاب را برای داستان دیو و جادو و طلسم و این ها نمی خوانم ، نثر این كتاب و واژه هایی كه به كار رفته ، بسیار با ارزش است و دانستم كه لستاد دانشگاه در رشته ی فیزیك و ریاضی است .
یك جمله گفتم و به خواندن كتاب ادامه دادم:
گفتم : استاد اگر شما انیشتین هم بشوید برای انتقال دانشتان به دیگران باید زبان بدانید ، آن هم زبان مادریتان را !
استاد خاموش ماند و هیچ نگفت اما هنگام پیاده شدن شماره ی تلفن مرا گرفت و دو روز بعد تلفن كرد و قرار دیداری گذاشتیم . پس از سلام اولین سخنش این بود :« در عمرم هرگز سخنی این قدر درست وموثر نشنیده بودم !»
آن استاد گرامی اكنون ادیب و از دوستان خوب من است .از این روست كه كتاب ها ، روزنامه ها و گفتار و نوشتارمان از واژه های نادرست و بدتر از آن ساختار زبان بیگانه لبریز است .
در این شرایط متولی زبان فارسی یعنی فرهنگستان زبان و ادب فارسی وازه هایی را به جای واژگان بیگانه پیشنهاد می دهد .
برای واژه ی بیگانه ی « ایزولیشنیسم» (Isolationism)برابر شگفت انگیز «انزوا طلبی» را می سازد ، چه فارسی سره ای !
مانند آن هوادار زبان فارسی كه در دفتر كارش با خط خوش ، درشت نوشته بود :« استعمال كلمات عربی اكیدا ممنوع»
تا نظر شما چه باشد ؟
(نظر نویسنده ی این مقاله ، لزوما نظر سایت رادیو فرهنگ نیست )