احساس یك نمود روانی است كه تحت تأثیر یكی از حواس ظاهری به وجود میآید. بسته به اینكه این نمود روانی را چگونه تحلیل كنیم و آن را به صورت كلی یا جزیی لحاظ كنیم، دارای معانی مختلفی است.
نویسنده : علی شالچیان
احساس یك نمود روانى است كه تحت تأثیر یكى از حواس ظاهرى به وجود مىآید. بسته به اینكه این نمود روانى را چگونه تحلیل كنیم و آن را به صورت كلى یا جزیى لحاظ كنیم، داراى معانى مختلفى است. احساس را گاهى به تمام این نمود اطلاق مى كنند و گاهى به جزیى از آن.
این نمود در هر حال یك نمود بنیادى است كه نمى توان آن را با صراحت و تمایز درك كرد، اما مى توان به گونه ای آن را شناخت و به حدود آن نزدیك شد. احساس ممكن است یك نمود روانى آمیخته از عواطف مختلف باشد، و یا آمیخته اى از نمودهاى انفعالى و عقلى باشد. احساس از این رو كه یك دگرگونى در ذهن فاعل ادراك (شخص) است، انفعالى است؛ و از این رو كه مشتمل بر شناخت اشیاء خارجى است، عقلى و فعلى؛ و گاهى معناى آن محدود است و فقط به جنبه انفعالى اطلاق مى گردد و در این صورت، معناى آن مقابل ادراك است.
ابن سینا گوید: "من از طریق احساس و شنیدن و تجارب مى دانم كه داراى دل و دماغى هستم." (ر.ك: كتاب شفا). جرجانى گوید: "احساس عبارت است از ادراك چیزى به وسیله یكى از حواس. اگر احساس متعلق به حس ظاهرى باشد، عبارت از مشاهدات است؛ و اگر متعلق به حس باطنى باشد، عبارت از وجدانیات است." (ر.ك: تعریفات جرجانی).
تهانوى گوید: "احساس نوعى ادراك است، و عبارت از ادراك شىء موجود در ماده ای است كه نزد شخص ادراك كننده حاضر باشد، و در مكان و كم و كیف و وضع مخصوصى قرار داشته باشد. پس احساس مستلزم سه چیز است: حضور ماده، تعیّن و تشخص حدود آن، و جزیى بودن شىء درك شده. خلاصه اینكه، احساس عبارت از ادراك حواس ظاهرى است تحت شرایطى كه ذكر شد."(ر.ك: كشاف اصطلاحات الفنون)
حس عبارت از نیرو و قوهای است كه عمل احساس با آن انجام مى شود و حواس عبارت از آلات و وسائل حس است.
ابن سینا گوید: "حس شىء خارج از خود را در مى یابد، اما ذات خود و ابزار خود و احساس خود را در نمى یابد." (ر.ك: كتاب شفا و نجات) و نیز گفته است: "حس است كه اشیاء جزیى و مشخص را در مى یابد." (ر.ك: كتاب نجات)
تهانوى گفته است: حس قوه درك كننده نفسانى است و حواس عبارت از قواى ادراكى پنجگانه است، كه عبارت است از دیدن، شنیدن، چشیدن، بوییدن و بساویدن. (ر.ك: كشاف اصطلاحات الفنون).
محسوس عبارت از چیزى است كه با احساس درك شده است. تهانوى در این باره گوید: "حسى (محسوس) منسوب به حس است؛ و نزد متكلمان، عبارت از چیزى است كه با حسِ ظاهر درك شود؛ و نزد حكما، عبارت از چیزى است كه با حس ظاهر یا حس باطن درك شود. حسى به معناى محسوس است و در مقابلِ عقلى است. و نیز گفته است: محسوس عبارت است از امر حسى یا چیزى كه با احساس درك شود." (كشاف اصطلاحات الفنون) و نیز اصطلاح حسى، به هر چیزى كه منسوب به احساس یا مركب از احساسات باشد، اطلاق مى شود؛ مثل افعال حسى یا اعمال حسى، و نیز به چیزى كه منسوب به اعضاى حسى باشد، اطلاق مى گردn؛ مانند آلت و وسیله حس.