زبان فارسی همان گونه كه بارها زبان شناسان و ادیبان هشدار داده اند ، غریب افتاده و از آن بدتر دچار تعصب های كور و جاهلانه شده اما به هر روی در خطر است .
نویسنده : باقر خلیلی
پدیدۀ وام گیری مهم ترین عامل استفاده گویشوران یك زبان از واژگان زبان های دیگر است . سه علت عمده برای این كار هست :
نخست ، رابطۀ دو گروه زبانی باعث وام گیری واژگان زبان دیگر می شود كه در اوضاع كنونی جهان روز به روز گسترده تر می شود.
دوم ، خواست و نیاز است ، یعنی كسی وام می دهد و دیگری به انگیزۀ نیاز وام می گیرد كه می بینیم زبان فارسی به سوی برخی زبان های بین المللی مانند انگلیسی یا دیگر زبان های پركاربرد دست نیاز دراز كرده و درست و نادرست مشغول وام گیری است بی آن كه چیزی برای پس دادن داشته باشد.
سوم و خطرناك تر از همه وام گرفتن بیجا برای فضل فروشی است كه زبان و فرهنگ یك جامعه را به ورطۀ عقب نشینی یا نابودی می كشاند . وضع زبان فارسی از این نظر آشفته تر است زیرا دستۀ سوم گمان می كنند كه اگر از واژگان زبان دیگری وام بگیرند مایۀ منزلت و برتری جایگاه آنان می شود .
بیشترین وام گیری های زبان فارسی از دستۀ سوم است یعنی نه برای رفع نیاز و رسا نمودن زبان كه به گمان خام برای كسب منزلت و اعتبار رخ است .
و شوربختانه این به معنای اعتراف به این است كه فرهنگ و زبان خودی سست ، ناچیز و ناتوان و زبانی كه از آن وام می گیریم ، برتر و مایۀ كسب منزلت است .
كاربرد نا به جای واژگان زبان بیگانه در ادبیات و فرهنگ فارسی ، سستی فرهنگ ، نابودی رفته رفتۀ زبان و به حاشیه رفتن آن را در پی خواهد داشت . هنگامی كه یك زبان دچار وام واژه های بی حساب شود ، فرهنگ آن ملت نیز درگیر مشكلاتی خواهد شد.
برای پیشگیری از این پدیدۀ شوم به ویژه در میان جوانان نخست باید خودباوری و خودآگاهی پدید آید و به این آگاهی برسیم كه فرهنگ ها و زبان های دیگر بهتر یا برتر نیست .
دستۀ سوم یعنی وام گیرندگان با هدف كسب منزلت باید میان مردم به ویژه جوانان شناخته شوند و آنان به این باور برسند كه فرهنگ و زبان فارسی چیزی كم ندارد و از توانا ترین فرهنگ ها و زبان های جهان است و گنجایش عرضه به زبان های دیگر را نیز دارد .
این سخن دنباله دارد . والسلام