ایونیه نام سرزمینی ساحلی - كوهستانی و بسیار خوش آب و هوا، میان خلیج ازمیر و ماندلیا، بوده است . در شهرهای این سرزمین فیلسوفان متعددی تربیت یافتند و مكتب ایونی (یونیایی) نیز در این منطقه به وجود آمد.
نویسنده : علی شالچیان
این مكتب منسوب به "ایونیه" (ایونا) است . ایونیه نام سرزمینی ساحلی - كوهستانی و بسیار خوش آب و هوا، میان خلیج ازمیر و ماندلیا، بوده است . این سرزمین دارای شهرهای مختلفی بود كه آن ها اغلب در دهانه رودها یا در انتهای راه هایی قرار داشتند كه كالاهای سرزمین های گوناگون را برای صدور به مدیترانه میرسانیدند. در شهرهای این سرزمین فیلسوفان متعددی تربیت یافتند و مكتب ایونی (یونیایی) نیز در این منطقه به وجود آمد.
فلاسفه این مكتب ملاحظه كرده بودند كه جهان در حالِ تغییر و تحول است، بنابراین در پی یافتن وجودِ حقیقی، یا مادةالموادی بودند كه این تغییر و تحولات از آن برخاسته است. این تفكر تا بدانجا پیش رفت كه حتی هراكلیتوس، منكرِ وجود بود، و همه چیز را در حالِ حركت و تبدیل فرض میكرد.
نكته مهمِ دیگر در موردِ فلاسفه ایونی این است كه هر كدام سعی میكردند كه حقیقتِ جهان را بدونِ استفاده از اساطیر، و فقط با استفاده از استدلال های عقلی توضیح دهند.
این متفكران مى گفتند كه ریاضیات و افلاك و پدیده هاى طبیعى، همه تابع نظام ثابتى هستند، كه بر وفق قوانین دقیقى سیر مى كنند، و همه این ها نمى توانند نتیجه تصادف و اتفاق باشند. در وراى عالم وجود، علتى است كه عقل انسانى اجمالا قادر به درك وجود آن هست؛ ولى این عقل نمی تواند به طور تفصیلی حقیقت این علت را دریابد. گویا مركز علوم یونانى كه از این اندیشه پدید آمد در میلتوس (میلطوس) بود.
تاریخ از زندگى متفكران این ناحیه، چیزى جز پاره اى معلومات، آن هم آمیخته به افسانه باقى نگذاشته است؛ و آنچه از افكار و اندیشه ایشان مى دانیم مطالبى جسته و گریخته است، كه حكیمان و مورخان روایت كرده اند. از این حكیمان، سه تن مشهورند: تاس (طالس) و انكسیمندروس و انكسیمانوس.
این دو نفر اخیر به زبان یونیایى مى نوشته اند، ولى از تالس اثر مكتوبى به دست نیامده است. آنچه از افسانه ها به دست آمده است، این است كه انكسیمندروس رفیق و دوست نزدیك تر تالس و انكسیمانوس دوست دورتر او بوده است. این سه حكیم، كه در قرن ششم قبل از میلاد مى زیسته اند، اهل آزمایش و تجربه بوده اند. پس از آن ها دیوجانس آمد. او در جزیره كِرِت، حدود قرن پنجم ق. م مى زیست و پس از او هرقلیطوس افسوسى. این حكیمان به شیوه های گوناگون به تفسیر عالم طبیعى و عالم عقلى و عالم اخلاقى پرداختند. در عالم چهار عنصر، آتش و آب و هوا و خاك، تشخیص دادند كه ماده ازلى از آن ها تكوین یافته است و عالم از آنها پدید آمده است، و از تحولات و امتزاج اجزاء آن ها، همه كائنات پدید آمده اند.
میلتوس، یكی از شهرهای منطقه ایونیه (ایونا)، در قرن ششم میلادی برجسته ترین شهر یونانی به شمار میرفت. مردمانی كه در میلتوس و بعد در آتن گرد آمدند، به صدها ناحیه پراكنده تعلق داشتند و در پی تجارت رقابتآمیز و دوری از منازل و معابد اوطان خود از اسارت سنن به درآمدند و دارای مغزهایی فعال شدند.
از این گذشته، به اقتضای تجارت، به شهرهای دوردست مسافرت كردند و تمدن های لیدیا و بابل و فنیقیه و مصر و جز این ها را دریافتند و از تنگ نظری بیرون آمدند. به این ترتیب، یونانیان بر هندسه مصری و نجوم بابلی و علوم اقوام دیگر دست یافتند، و دریانوردی و داد و ستد و علم جغرافیا و ریاضیات و نجوم، به موازات یكدیگر، پیش رفتند.
از سوی دیگر، اقلیتی در پی افزایش ثروت و آسایش، توانستند به كارهای فرهنگی بپردازند. این گروه از آزادی فكری برخوردار بودند؛ و این امر از آن رو بود كه چون تنها جمع قلیلی خواندن میتوانستند، آزادی فكری اقلیتِ اندیشمند برای حكومت خطری نداشت و سركوب كردن آن لازم نبود. در آن زمان، هنوز كاهنان مقتدر و كتب آسمانی بر جامعه مسلط نشده بودند. حتی منظومههای هومر، كه بعدها از جهتی به صورت كتاب مقدس یونانیان درآمد، هنوز قوام نیافته بود. از این رو، شكاكیت و نشاط و طنز مردم ایونیه (ایونا) آشكار شد. به این ترتیب، فكر انسانی جنبه ناسوتی به خود گرفت و كوشید تا برای مسائل جهان و انسان، پاسخ هایی عقلی و سازگار بیابد.