دوبونو تكنیك شش كلاه فكری رابرای ارتقای شیوه تفكرودست یابی به تفكری جامع طراحی كرده است؛ و برای اینكه افراد در همه نوع شیوه تفكر رشد كنند، پیشنهاد می كند كه یك گروه شش نفره تشكیل شودوهر دفعه هر نفر یك رنگ ازكلاه را بر سر بگذارد و ....
نویسنده : علی شالچیان ناظر
ادوارد دوبونو یكی از استادان برجسته تعلیم تفكر خلاق در عصر حاضر است. وی كتابی دارد با نام "شش كلاه تفكر" كه در این كتاب شیوه ای را برای مهارت یافتن در روش های مختلف تفكر پیشنهاد میكند. هدف از این روش نظم بخشیدن به تفكر و یافتن راههای خلاقانه و تصمیمگیری بهتر است. برای تمرینی كه او پیشنهاد می كند لازم است كه شش نفر با كلاه هایی به رنگ های مختلف، كه هر یك از ایشان نماینده یك روش از تفكر است، گرد هم آیند. این رنگ ها مفهومی نمادی ندارد.
دوبونو تكنیك شش كلاه فكری را برای ارتقای شیوه تفكر و دست یابی به تفكری جامع طراحی كرده است؛ و برای اینكه افراد در همه نوع شیوه تفكر رشد كنند، پیشنهاد می كند كه یك گروه شش نفره تشكیل شود و هر دفعه هر نفر یك رنگ از كلاه را بر سر بگذارد و تلاش كند از آن روش استفاده كند، تا در آن شیوه نگرش مهارت یابد و رشد كند. با این تمرین هر فرد می تواند در شیوه های مختلف نگرش و تفكر به ارتقای لازم دست پیدا كند. به عبارت دیگر، هنگامی كه هر فرد تلاش می كند كه از روش های مختلف تفكر استفاده كند، فكرش از قالبهای ذهنی خودش جدا می شود و توانایی ها و مهارت های دیگر را نیز كسب می كند. اكنون به معرفی انواع كلاه ها و تفكرها می پردازیم:
* تفكر با كلاه آبی
كلاه آبی، كلاه نظارت است. كسی كه این كلاه بر سر دارد به خود تفكر می اندیشد و به تنظیم و سازماندهی آن می پردازد. كسی كه كلاه آبی به سر دارد همچون رهبر یك اركستر است كه راهبری گروه را به عهده دارد. كسی كه كلاه آبی به سر دارد موضوع تفكر را تبیین، و محدوده تمركز را مشخص، و مشكلات را تشریح و تعریف می كند. وی همچنین به طرح سوالات مناسب می پردازد و اهداف و وظایف تفكر را تعیین می كند. این كلاه مسئول خلاصه برداری ها و جمع بندی ها و نتیجه گیری ها است. كلاه آبی ناظر روند تفكر و گفتگو است و مراقب است كه قواعد بازی تفكر به خوبی اجرا شود. این كلاه به منازعات و مجادلات كلامی نیز پایان می دهد و به شیوه درست تفكر اصرار می ورزد. صاحب كلاه آبی نقش ناظم را هم بر عهده دارد و انظباط را در جلسه برقرار می كند.
*تفكر با كلاه زرد
چون رنگ زرد آفتابی و مثبت است كلاه زرد، به جنبههای مثبت و خوشبینانه اشاره دارد. كسی كه كلاه زرد بر سر دارد ابتدا در صدد كشف فواید و منافع احتمالی بر می آید، آنگاه سعی می كند آن ها را بر پایه اصول منطقی استوار كند. صاحب این كلاه تلاش می كند خوش بینی خود را بر پایه های درستی قرار دهد ، اما خود را تنها به این كار محدود نمی كند .تفكر زرد سازنده و مولد است. طرح های اولیه و پیشنهادهای خام از صاحب این كلاه شنیده می شود. در عین حال، وی به امكان عملی بودن یك ایده توجه كافی دارد. صاحب كلاه زرد در پی یافتن فرصت ها است و گمانه زنی نیز می كند و در این كار به تصورات و رویاها نیز اجازه مشاركت می دهد؛ اما از احساسات استفاده نمی كند.
*تفكر با كلاه سبز
رنگ سبز نماد باروری و رشد است . كلاه سبز اشاره به تفكر خلاق دارد. كسی كه از آن استفاده می كند در واقع قصد دارد از روش های مربوط به تفكر خلاق استفاده كند. اطرافیان او نیز این آگاهی و آمادگی را دارند كه نتایج تفكر او را محصول یك تفكر خلاق ببینند. جستجوی راه ها و راه حل های دیگر یكی از لوازم تفكر با كلاه سبز است. حتی در زمانی كه مشكل خاصی هم نیست كلاه سبز با روحیه خلاق خود، با دقت به همه چیز توجه می كند تا ببیند آیا می توان باز هم راه بهتری پیدا كرد؟
*تفكر با كلاه سفید
رنگ سفید نشانه بی طرفی است. كامپیوتری را تصور كنید كه در مقابل درخواست اطلاعاتی كه از آن شده است در حال ارائه آمار و ارقام و واقعیت های موجود است. كامپیوتر بی طرف است. تعبیر و تفسیر و عقیده ای را بیان نمی كند. هنگام استفاده از كلاه سفید، متفكر باید مثل یك كامپیوتر باشد. كسی كه سوال می كند نیز باید برای دریافت اطلاعات و رفع ابهامات اطلاعاتی خود به طرح سوالات محدود و متمركز بپردازد. حركت بر اساس اطلاعات عملاً به وسیله دو چرخ ممكن می شود. چرخ اول شامل واقعیت های نوع اول یا واقعیت های بررسی و اثبات شده است و چرخ دوم شامل اطلاعات نوع دوم یا اطلاعاتی است كه به نظر می رسد كه درست باشند اما هنوز كاملا بررسی و اثبات نشده اند. متفكر تمام سعی خود را به كار می بندد تا در هنگام ارائه اطلاعات بی طرف باشد.
*تفكر با كلاه سیاه
صاحب كلاه سیاه به طور خاص، نگاه منفی و نقادانه به موضوع دارد. كسی كه از كلاه سیاه استفاده می كند به خطاها، اشتباهات و موارد نادرست اشاره می كند. او به ما می گوید كه چرا فلان كار ممكن نیست و درست از كار درنخواهد آمد. او خطرات احتمالی را به ما گوشزد می كند و خطاها و اشكالات موجود در یك طرح را به ما تذكر می دهد. كلاه سیاه در پی مجادله نیست و هرگز نباید با این دیدگاه به سراغ آن رفت. استفاده از كلاه سیاه به معنای تلاشی بی طرفانه برای ترسیم عناصر و نقاط منفی بر روی نقشه است.
كسی كه كلاه سیاه بر سر دارد ممكن است به خطاهایی كه در روند تفكر هست اشاره كند. او ممكن نظری را ارزیابی كند تا ببیند آیا آن نظر با دانسته ها و تجارب قبلی ما سازگار است یا خیر.همچنین، ممكن است نظری را در آینده به تصویر بكشد تا متوجه امكان شكست آن شود. وی می تواند سوالات منفی بپرسد. صاحب كلاه سیاه نباید نماینده ابراز احساسات منفی باشد، زیرا احساسات منفی مربوط به كلاه قرمز است. كار ارزیابی مثبت نیز بر عهده كسی است كه صاحب كلاه زرد است. به هنگام برخورد با نظرات نو، همیشه باید قبل از كلاه سیاه، از كلاه زرد استفاده كرد.
*تفكر با كلاه قرمز
رنگ قرمز نماد احساسات است. كسی كه كلاه قرمز بر سر دارد از منظر احساسات به موضوع می نگرد. كلاه قرمز دو گروه عمده از احساسات را در بر می گیرد. اول، احساساتی معمولی كه با آنها آشنا هستید همچون مثل ترس و نفرت و تردید و سوء ظن. گروه دوم در واقع شامل نوعی قضاوت های پیچیده است كه از آن ها تحت عنوان حس و سلیقه نام برده می شود. عقیده ای كه زیاد متكی به چنین حس هایی باشد نیز می تواند با كلاه قرمز بیان شود.