تاریخ تعزیه در ایران
نمایش آیینی_ مذهبی تعزیهخوانی در تاریخ و فرهنگ ایران به ویژه در جامعه شیعیان اهمیت بسیاری دارد؛ تأثیر مهم و شگرف فرهنگ نمایش تعزیهخوانی در الگوهای رفتاری مردم و فرهنگ و هنر آنان، بسیار نمایان است.
پیشینه تاریخی تعزیهخوانی
آنچه در پیشینه تاریخی تعزیهخوانی، برای ما تاریك است، خاستگاه و تاریخ تكوین و شكلگیری آن به صورت یك پدیده نمایشی است. در اینكه تعزیهخوانی تا اواخر دوره ناصری، یك روند تحول و تكامل و از آن پس، سیر انحطاط پیموده تا به شكل امروزی درآمده است، ابهام و تردیدی نیست. «بنجامین»، نخستین سفیر آمریكا در دوره ناصری كه سالها در ایران به سر میبرده، گفته است: تعزیه كنونی كه در ایران خوانده میشود، نتیجه سالها تحول و تكامل است و چیزی نبوده كه یك مرتبه به خاطر كسی رسیده و اجرا شده باشد. اما این موضوع مهم كه نخستین شكل نمایشی از واقعه كربلا یا تعزیهخوانی، دقیقاً در چه زمانی پدید آمده كه در دوره ناصرالدین شاه به شكوفایی رسیده، روشن نیست.
بنجامین، ریشه به نمایش در آوردن واقعه كربلا و حواشی آن به صورت تراژدی تأثیر انگیز تعزیه را پس از دوره صفوی میداند و مینویسد كه این كار به تدریج، صورت عملی به خود گرفت. نصراله فلسفی نیز رسم تعزیهخوانی در زمان شاه عباس و جانشینان او را دور از واقعیت میدانند و دلیلی كه بر این مدعا میآورد، نبود اشارهای به موضوع تعزیهخوانی در كتب تاریخ و سفرنامههای آن زمان است.
«محجوب»، با قاطعیت اظهار میكند كه پس از سالها جستوجو و كنكاش در متون ادبی و دیوانها، كوچكترین اثری از تعزیه و تعزیهنامه در عصر صفوی و دیوان شاعران آن زمان نیافته است. همچنین مدعی است كه حتی روایتی از روایتهای عوامانه و سینه به سینه از آن روزگار، درباره تعزیهخوانی نشنیده است. «شاردن»، سیاح فرانسوی نیز كه هیچ چیز از رفتار و آثار ایرانیان از دیدگان او پنهان نمانده است، وقتی در سفرنامهاش به عزاداری ایرانیان و دسته سینهزنی در اصفهان اشاره میكند، نامی از تعزیهخوانی نبرده است.