"تجمع دانشجویان آمریكا در حمایت از مردم غزه" قنادباشی: موج اعتراضات ضدصهیونیستی در آمریكا، دیرهنگام، اما موثر است. 7 ماه پیش
بررسی كتاب «هفت مرد از حالا »زندگی شهید « پاك جسم پور»در « سیم وزر»رادیو فرهنگ برنامه «سیم و زر» رادیو فرهنگ امروز دوشنبه 20 فروردین در گفتوگو با نویسنده كتاب « هفت مرد از حالا» این اثر را معرفی و بررسی می كند. 7 ماه پیش
«رازداری» سوژه صبح به وقت فرهنگ شد برنامه "صبح به وقت فرهنگ " رادیو فرهنگ ، به این سوال می پردازد كه آیا شما فرد رازداری هستید؟ چطور می شود رازدار بود؟ 1 سال پیش
«در هُرم هوای هَترا»»به «چاپخانه» رادیو فرهنگ رسید كتاب «در هُرم هوای هَترا» یكشنیه 3 اردیبهشت ماه در برنامه «چاپخانه» رادیو فرهنگ معرفی میشود. 1 سال پیش
داستان دختری در دل داعش/ نقد و بررسی كتاب «در هرم هوای هترا» در رادیو فرهنگ تازه ترین برنامه «سیم و زر» رادیو فرهنگ به نقد و بررسی كتاب «در هرم هوای هترا» به قلم «مرتضی ترقی» اختصاص دارد. این برنامه از ساعت 12:30 دوشنبه 22 اسفند ماه پخش میشود. 1 سال پیش
فاش گویی حافظ شیرازی در كاروان شعر وموسیقی رادیو فرهنگ قطعه «فاش میگویم» از اشعار حافظ شیرازی در یرنامهشماره 506 با كاروان شعر و موسیقی شنبه یكم بهمن ماه از رادیو فرهنگ پخش می شود . 1 سال پیش
معرفی و بررسی رمان « جمشیدخان، عمویم؛ كه باد همیشه او را با خود می برد» در رادیو فرهنگ رمان « جمشیدخان، عمویم؛ كه باد همیشه او را با خود می برد» اثر پركارترین و پرتیراژترین نویسنده كُرد «بختیاری علی» و ترجمه « مریوان حلبچه ای» در برنامه «كتابستان» رادیو فرهنگ معرفی و بررسی شد. 2 سال پیش
موسیقی در اشعار نظامی گنجوی موضوع نخستین نشست پژوهشی جشنواره موسیقی فجر، بررسی موسیقی در اشعار نظامی گنجوی بود. 2 سال پیش
«درخونگاه » به «بوطیقا» رسید! فیلم «درخونگاه » در برنامه «بوطیقا» سه شنبه 12 بهمن ماه نقد و بررسی می شود. 2 سال پیش
رزم حسینی وزیر صنعت شد نمایندگان مجلس شورای اسلامی به علیرضا رزمحسینی برای تصدی وزارت صنعت، معدن و تجارت رای اعتماد دادند. 4 سال پیش
قندهاری مترجم رمان «در پی پایان» در «چاپ اول» شقایق قندهاری، مترجم رمان خارجی «در پی پایان» سه شنبه 19 آذر در برنامه «چاپ اول» این كتاب را معرفی میكند. 5 سال پیش
« پیش از آنكه بخوابم » رمان « پیش از آنكه بخوابم » حول زنی به نام كریستین میچرخد.وی در طی حادثه ای حافظه اش را به كلی از دست داده و چیزی از گذشته را به یاد نمی آورد و هرباركه میخوابد و بیدار میشود اتفاقات قبل از خوابش و افراد واقع در زندگیش را به كل فراموش میكند. 6 سال پیش
« جاناتان مرغ دریایی» در این رمان با مرغ دریاییای روبهرو هستیم كه حاضر نیست تحقیر دیگران را بپذیرد و عصیانگر میشود. به مخالفت میپردازد و از كاری كه كرده است پشیمان نمیشود. 6 سال پیش
« من اینجا بودم » داستان رمان با مرگ مگان لوسیا گارسیا شروع میشود. مرگی كه درك آن برای خانواده و آشنایانش از آن رو دشوار است كه یك خودكشی به حساب میآید. دختری كه سرشار از روح زندگی بود و تا پیش از این نشانی از دلزدگی در او یافت نمیشد.... 6 سال پیش
«آقای كبوتر و بانو » البته كه میدانست، آنهم بهتر از هر كس دیگر، كه ذرهای شانس ندارد، حتی به اندازۀ یك سر سوزن. اصلاً تصورش هم نامعقول بود؛ اینقدر نامعقول كه هیچ تعجب نمیكرد اگر پدر دخترك... 6 سال پیش
«دیداردوستان قدیمی» ارلیس عادت دیگریك ادیب باستانی را هم حفظ كرده بود . در خیابان ها زیاد راه می رفت . فكرش آهنگ قدم ها را دوست داشت به این ترتیب افكارش تحت فشار و مهاربود وبهترمو شكافی می شد. 6 سال پیش
« سیاه ، سفید ، سیاه...» هنگامیكه قطار متوقف شد، اضطرابی وجود بزرگترها را فرا گرفت كه پسرك فوراً آن را حس كرد. از راهروی قطار صدای صحبت به گوش میرسید. با آهنگی یكنواخت كه كلماتی تكراری را ادا میكردند. تازمانی كه عاقبت صاحبان صدا به كوپه آنان آمدند... 6 سال پیش
در وداع با ماه مبارك رمضان... سی روز طلایی، سی روز زیبا، سی روز با بوی آسمان بر ما گذشت. به فرموده مولانا: نفخه ای آمد شما را دید و رفت/ هركه را می خواست، جان بخشید و رفت/... 6 سال پیش
«اولین وآخرین» كیت به مدت پنچ دقیقه با كاغذهائی كه در دستش بود ایستاد .درحالیكه ساعت تیك تیك می كرد وباد، بیرون ،توی درخت ها زوزه می كشید . نشست تا نامه را دوباره بخواند .كاغذ ها از دستش افتاد اگر او اجازه می داد كه این اعتراف نامه به دست مقامات برسد ... 6 سال پیش
« شانس » 40 سال پیش آموزگاری در آكادمی نظامی وول ویچ بودم. من در همان قسمتی بودم كه اسكورزبی جوان امتحاناتش را می گذراند. نسبت به او عمیقا احساس دلسوزی می كردم چون همه بچه های كلاس به سوالات جواب می دادند اما او خدای من او هیچ چیز نمی دانست. ... 6 سال پیش
«زخم شمشیر » وقتی به خانههای دور افتاده رسیدیم، صدای شلیك تفنگی ما را در جامان میخكوب كرد ( پیش ازاین یا پس از آن بودكه از دیواربنبست یك كارخانه ویا سربازخانه گذشتیم.) در جادهای كه تلمبار از كثافت بود پناه جستیم، سربازی كه دركنار آتش عظیم مینمود... 7 سال پیش
« دشمن ها » آستین كریلُف را گرفت و گفت:«گوش كنین، من واقعاً موقعیت شما رو درك میكنم. خدا شاهده خجالت میكشم تو همچین لحظهای اسباب زحمت شما بشم؛ اما آخه چارهای ندارم. خودتون فكر كنین، من به چه كسی میتونم رو بیارم؟ اینجا بجز شما دكتری پیدا نمیشه... 7 سال پیش
«الا یا ایها الساقی ....» من كه همه كارهایم در راه مراد و مقصود بوده است و پیوسته كامرانی و خودكامی كرده ام ،سرانجام بدنام و رسوا می شوم ، چون داستانم به كوی و برزن كشیده و نقل محافل شده است ، همین . 7 سال پیش
«نوشته ی خداوند » دیواری آنرا از وسط نصف میكند. دیوار بسیار بلند است؛ ولی به قسمت فوقانی گنبد آن نمیرسد. یك طرف من هستم؛ تسیناكان، جادوگر هرم كائولوم كه پدرو د آلوارادو آنرا آتش زد. در طرف دیگر.... 7 سال پیش
«صوفی بیا كه آینه صافی است جام را » رند در ذهن و زبان مردم و شاعران پیش از حافظ ناستوده و ناخوشایند بوده كه حافظ او را بر كشیده و در برابر دكانداران شریعت و طریقت (زاهد و صوفی ) نهاده است . اگر بپذیریم - كه ناچار باید پذیرفت – شعر حافظ با منطق محسوس سازگاری ندارد 7 سال پیش
«پروانه» هنگامی كه پروانه ای زیبا را می دیدم، نیازی نبود نمونه ای كمیاب باشد، بلكه كافی بود كه این پروانه روی ساقه گلی بنشیند و بالهای رنگارنگش هر از گاه در باد تكانی بخورد تا شوق شكار، نفس از من بگیرد. وقتی جلوتر و جلوتر می خزیدم .... 7 سال پیش
« علامت » مردی به صورت اتفاقی در ظرف آشغال كوچكی نشانی نقره ای می یابد و نشان را به یقه ی خود وصل می كند . از ان هنگام كه او این نشان را به یقه ی كت خود متصل می كند در گیر وقایع عجیب ومرموز ی می شود ... 7 سال پیش
داستان كوتاه « كا» دریا آرام بود و خورشید می درخشید ، استفانو تا آن روز هرگز سوار كشتی نشده بود و به همین سبب با خوشحالی روی عرشه ، از این سو به آن سو می دوید . او كه از فراوانی و در هم پیچیدگی طناب های بادبان شگفت زده شده بود .... 7 سال پیش
داستان كوتاه « كوه سنگی » مدتها بود كه بخش عمده ی دار و ندار جواد را در چمدانها بسته بود. قفلساز كه رفت، بازمانده را در چمدانهای دیگر گذاشت و بچه به بغل، او و رقیه هی رفتند و آمدند و چمدانها را به خانه همسایه، نادره خانم بردند.... 7 سال پیش
رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه كار ؟ شمس الدین محمد-خواجه حافظ شیرازی لسان الغریب نام شاعری است كه با همه ی آشنایی و ارادت اهل ادب به او – ایرانی و خارجی –بسیار ناشناخته است .این جا برآنیم كه چند واژه ی پر بسامد در دیوان حافظ را بررسی كنیم . 7 سال پیش