یادداشت فرهنگ : «صوفی بیا كه آینه صافی ست جام را » «صوفی بیا كه آینه صافی ست جام را »

بی گمان حافظ صوفی بوده است اما مانند همه ی زندگی او از چند و چون این موضوع هم آگاهی چندانی نداریم ! حافظ به كدام فرقه ی تصوف وابسته بوده و پیر و شیخ او كه بوده است ؟

1396/05/09
|
18:48

نویسنده : باقر خلیلی
بی گمان حافظ صوفی بوده است اما مانند همه ی زندگی او از چند و چون این موضوع هم آگاهی چندانی نداریم !
حافظ به كدام فرقه ی تصوف وابسته بوده و پیر و شیخ او كه بوده است ؟
گاهی او را مرید شیخ محمود عطار شیرازی ناموربه « پیر گلرنگ می دانند :
پیر گلرنگ من اندر ارزق پوشان
رخصت خبث نداد ار نه حكایت ها بود
پیر گلرنگ بنا بر منابع نزدیك به روز گار حافظ لقب شیخ محمود عطار شیرازی بوده كه با دو واسطه مرید شیخ روز بهان بُقلی موسس طریقت روزبهانیه بوده است .
برخی هم پیر گلرنگ را شراب می دانند و ارتباط حافظ را با شیخ محمود عطار انكار می كنند .
گروهی دیگر او را عارف ملامی یا ملامتی می شناسند :
وفا كنیم و ملامت كشیم و خوش باشیم
كه در طریقت ما كافری ست رنجیدن
حافظ را سلسله های اویسیه ، نُقطَویه و حتی صفویه هم نسبت داده اند . گرچه برخی از مدارك تا اندازه ای در خور اعتناست اما كافی نیست .
بی گمان حافظ عارفی گرانقدر و در روزگار خود ارجمند و موجه بوده و به پارسایی شناخته می شده است و آنچه درباره ی آلوده و لاابالی بودن و شرابخواری و ... گفته می شود یا افسانه و بر ساخته ی سده های متاخر است یا دریافت نادرست از شعر اوست .
با این همه از بزرگان شریعت و طریقت نزدیك به روزگار حافظ مانند « اسیر لاهیجی » شارح گلشن راز شیخ محمود شبستری ( 840تا 912 هجری قمری ) و « سید قاسم انوار » (757 تا837 هجری قمری) او را ستوده و بارها به بیت هایی از شعرش استناد كرده اند .
حافظ با بزرگان صوفیه ی هم روزگارش هم رابطه ی دوستانه ای داشته است .
مثلا با « كمال خجندی» كه غزل هایش را برای حافظ می فرستاد و « كمال الدین بلیانی » و « كمال الدین سید ابوالوفا » از ممدوحان حافظ بوده اند.
پس حافظ نه با تصوف بیگانه است و نه با آن سر ناسازگاری دارد و در دیوان او آنچه درباره ی صوفی می بینیم دلیل مخالفت با اصل تصوف نیست و گفته ایم كه به ریاكاری و فریبكاری برخی صوفیان تعریض دارد :
صوفی شهر بین كه چون ، لقمه ی شبهه می خورد
پاردمش دراز باد این حیوان خوش علف
اما صوفیانی كه حافظ با آنان می ستیزد كه بوده اند و طعن و تعریضش به كدام صوفی است ؟
این كه می گویند حافظ به شاه نعمت الله ولی كنایه و تعریض دارد :
آنان كه خاك را به نظر كیمیا كنند !
آیا بود كه گوشه ی چشمی به ما كنند ؟
كه به بیت معروف شاه نعمت الله :
ما خاك راه را به نظر كیمیا كنیم
صد درد را به كوشه ی چشمی دوا كنیم
به راستی چرا این را درخواست ندانیم همان گونه كه « عبدالرزاق كرمانی» را در خواست ندانیم همان گونه كه « عبدالرزاق كرمانی » در رساله اش در « شرح احوال شاه نعمت الله » آن را تعریض به وی نمی داند .
گفته های دیگری مانند تعریض حافظ به « شیخ زین الدین علی كلاه » و « عماد فقیه كرمانی » نیز دور از ذهن است و سند معتبری ندارد .
از همه ی اینها گذشته به استناد غزل های خود حافظ وی اهل سلوك معنوی و عارف بوده و در شعرش از اسرار معنوی و معانی عرفانی سخن رفته است .
این سخن ادامه دارد . ...

دسترسی سریع