بسیاری از افراد در طول زندگی خود خیلی چیزها می خوانند و می دانند و در ذهن خود انباشته می كنند اما اندكی از خود آگاهی ندارند و خود را نمی شناسند . و سر منشاء گرفتاری ها و مشكلات از اینجا شروع می شود یعنی عدم شناخت خود .
نویسنده : حسین نعمتی
صد هزاران فصل داند از علوم / می نداند فضل خود را آن ظلوم
قیمت هر كاله می دانی كه چیست / قیمت خود را ندانی احمقیست
بسیاری از افراد در طول زندگی خود خیلی چیزها می خوانند و می دانند و در ذهن خود انباشته می كنند اما اندكی از خود، آگاهی ندارند و خود را نمی شناسند. و سر منشاء گرفتاری ها و مشكلات از اینجا شروع می شود یعنی عدم شناخت خود .
آدمی تا زمانی كه نسبت به خود، درك و دریافتی نداشته باشد نمی تواند یك زندگی درست و بسامان داشته باشد .هر كس ابتدا باید شناختی از خود داشته باشد تا بتواند در مرحله ی بعد نسبت به موجودات دیگر و محیط پیرامون خود رابطه ی درستی برقرار كند .
شاید اگر بخواهیم درباره ی مهمترین موضوعی كه در تمامی آیین ها و اندیشه ها و مكاتب وجود دارد سخن بگویم همین گزاره است « خود را بشناس ». اگر این خودشناسی حاصل شود آنگاه خداشناسی ، جهان شناسی،جامعه شناسی و ... اتفاق می افتد .
اما بیشتر افراد به اشتباه ذهن خود را پر از مفاهیم و محفوظات انتزاعی می كنند بدون آنكه این محفوظات كمترین سودی در زندگی شان ایفا كند . همچنین این نقد بر نظام آموزشی ما هم وارد است كه ذهن دانش آموزان را پر از اطلاعاتی می كند كه نه تنها سودی ندارد بلكه بهترین زمان عمرشان را به هرز می برد .
چقدر از نوجوانان و جوانان ما از وجود خود آگاهی دارند .چقدر توانمندیهای خود را می شناسند ؟ چقدر مهارت گفتگو دارند ؟ چقدر مهارت كنترل خشم خود را دارند ؟ چه قدر احترام به دیگری ، به بزرگتر و .... را می دانند ؟ چه قدر آموزش دیده اند تا آموخته های خود را تبدیل به رفتار كنند ؟
از سوی دیگر چه قدر از آنها فصل های مختلف كتابهای گوناگون درسی را به ذهن می سپارند اما چند سال بعد حتی اندكی از آن محفوظات در ذهن شان نیست.
همه ی اینها نشان دهنده ی ضعف بزرگ در شیوه ی فرهنگی، تربیتی و آموزشی ما است و آن اینكه جایگاه و منزلت و توانمندی خود را نمی شناسیم و تا زمانیكه خود را نشناسیم تغییر و پیشرفت میسر نمی شود . چرا كه شناخت اجزای دیگر جهان فرع بر شناخت خود است .