یادداشت روز :گفت كه دیوانه نه ای، لایق این خانه نه ای رفتم و دیوانه شدم سلسله بندنده شدم كهربا دارند چون پیدا كنند كاه هستی تو را شیدا كنند

در تاریخ زندگی بزرگان جهان در برخی مواقع به مواردی بر خورد می كنیم كه با نگاه عقلی و استدلالی نمی توان توضیحی داد و در واقع كمیت عقل آن جا می لنگد به قول مولوی:
پای استدلالیان چوبین بود / پای چوبین سخت بی تمكین بود

1396/04/31
|
17:54

نویسنده : حسین نعمتی

هر شخصی درتمام زندگی خود شاید یك یا دو بار با انسانی مواجه شودكه حس كند مغناطیس وجودش او را در كام خود می كشد و این جاذبه وجودی وی را رها نمی كند و او چنان مجذوبش می شود كه زندگی او به دو دوره تقسیم می شود قبل و بعد از آن دیدار.
در تاریخ زندگی بزرگان جهان در برخی مواقع به مواردی بر خورد می كنیم كه با نگاه عقلی و استدلالی نمی توان توضیحی داد و در واقع كمیت عقل آن جا می لنگد به قول مولوی:
پای استدلالیان چوبین بود / پای چوبین سخت بی تمكین بود
بنابراین در چنین مواردی باید به گونه و شیوه دیگری موضوع تبیین شود.
اولین دیدار شمس و مولانا چنین نوعی است.چگونه امكان دارد مولانایی كه خود فقیه ، مفتی، مرجع تقلید و... است، مرید شمس ناشناس شود.
شمس تبریزی مسیر زندگی مولوی را چنان تغییر داد و او را چنان متحول كرد كه تمام زندگی مولانا تحت تاثیر جاذبه وجودی شمس قرارگرفت و در این راه انواع مصائب و شدائد را تحمل كرد اما دست از شمس تبریزی نكشید و حاصلش شد مثنوی و غزلیات شمس بی نظیرترین كتابهای ادبیات عرفانی در سراسر جهان.
مولانایی كه امروز می شناسیم و در تاریخ ماندگار شد مولوی بعد از دیدار با شمس است .

دسترسی سریع