برگردان عربی مجموعه شعر سبزها و قرمزهاسروده صادق رحمانی از سوی انتشارات «المتوسط» در ایتالیا (2017) منتشر شده است. این مجموعه توسط محمد الأمین الكرخی به زبان عربی ترجمه شده و در 92 صفحه قطع متوسط با نام «اخضر احمر»منتشر شده است.
شعر صادق رحمانی به آواز سحرگاهی بلدرچین شباهت دارد. «عمادالدین موسی » منتقد ادبی ادبیات عرب و ساكن میلانو ی ایتالیا در سایت ادبی «ضفه ثالثه »در باره این كتاب شعر چنین میگوید:«آوایی جادویی كه خلاصهای از معصومیت و زیبایی طبیعت محض است. از ویژگیهایی برجسته شعر رحمانی فشردگی شدید واژگان و بهرهگیری از كمترین واژه برای بازگویی عمیق معانی است. »آقای «موسی بیدج » مترجم نام آشنای زبان عربی این مقاله عمادالدین موسی را برایمان ترجمه كرده اند.در ادامه این مقاله(نقد)را تقدیمتان می كنیم.
برگردان عربی مجموعه شعر سبز و سرخ از سوی انتشارات «المتوسط» در ایتالیا (2017) منتشر شده است. در این مجموعه شاعر سرودههای متفاوتی را ارائه میكند كه هم نمیتوان آن را به گونهای خاص منتسب كرد و هم میشود آن را ظرفی دربرگیرنده گونههای مختلف شعری بهشمار آورد. در سرودههای كوتاه و فشردهی این مجموعه میتوان شیوههای كهن شعر فارسی را – مانند تك بیت و رباعی – ردیابی كرد.
صادق رحمانی به سال 1964 در «گراش» از توابع استان فارس زاده شده، مدرك كارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دارد و دركنار شعر، پژوهش تاریخی، مقالات مطبوعاتی و برنامه رادیویی مینویسد. در استخدام صدا و سیماست و انتشارات خود را دارد.
عدالت دشنه
سرودههای رحمانی انباشته از حس غافلگیری است. این شعرها با كلماتی بسیار ساده آغاز میشوند اما رفتهرفته به اوج میرسند و باعث میشوند پایانبندی آن ضرب آهنگی غافلگیرانه داشته باشد. همین پیوستگی نوعی هارمونی ایجاد میكند كه نرم و طنیندار است و مخاطب را به نرمی به پایانبندی و ضربه ناگهانی آن میرساند. بهطور مثال در سرودهای با عنوان "دشنه" میگوید:
سیب بهدقت دو نیم شده است
نگاه كن
نگاه كن به عدالت دشنه
در سرود دیگری با عنوان خواهش چنین میسراید:
روی سیمبرق گنجشكی نشسته است
آه من پر از خواهش درخت شدنم
نبض هایكو
رحمانی در این مجموعه همانگونه كه در مجموعههای سابق خود عمل كرده، سعی میكند كه مضامین كلان را با جزئیات كوچكی كه فقط چشم شاعر آن را میبیند، مرتبط و بازگو كند. مترجم این كتاب نوشته است كه این شعرها از سوی منتقدان و صاحبنظران ایرانی به عنوان كاری تازه و اضافهای مهم به شعر فارسی تلقی كرده و آن را در كنار تجربههای شاعران بزرگ ایرانی قرار دادهاند. شاعر در جایی میگوید: زیر این سقفهای بیباران، بگذار از نگاه بارانی تو عشق را بچشم؛ و در جایی دیگر میسراید:
زیر روشنایی شب
این پرنده با دلواپسی و تاریكی آواز سر میدهد
این پرندهی غریب
زبان دوربین
سرودههای صادق رحمانی زبانی تصویری دارد و جنبههای زیباییشناسانه را با لنز شعر رصد میكند. مخاطب در این سرودهها آمیزش صمیمانهای را میان نگاه شاعر و روانی گفتار او به خوبی لمس میكند. چشماندازی كه این سرودهها پدید میآورند، تصویرهاییاند كه به زبان نقاشان و كارهایی تجسمی بیشباهت نیستند كه با روایتی اشارهگونه و ناگهانی بازگو میشوند. او در شعر انار چنین میسراید:
نیمی اشك
نیمی آتش
انار را ببین
چقدر فانوس است
و در جای دیگری میگوید:
در این باغچهی تاریك
هر شاخه
با سیبی سرخ چراغ افروخته است.
از گورستان و چیزهای دیگر
رحمانی، در كنار اهتمام به شاعرانگی تفصیلهای روزمره دیدهناشده، و سادگی و صمیمت، به بعد دیگری هم پا میگذارد كه همانا پرسش هستی شناسانهای است كه همواره دلمشغولی بشر را رقم میزند. این دغدغهی انسانی جدل میان زندگی و مرگ یا همان زندگی و مرحلهی بعد از آن است. و البته قرار نیست این پرسشها از پرسشهای شاعرانه پا فراتر بگذارند و خوانندهی دلنگران را به پاسخی سرانجامی برسانند. او در شعری با عنوان غربت چنین میسراید:
نه دستهگلی دارند
نه كاسههایی پر آب
مردان غریبی در گوشهی گورستان
شبیه حادثهای ناگهانی
مجموعه شعر سبز سرخ به قلم محمد الأمین الكرخی به زبان عربی ترجمه شده و در 92 صفحه قطع متوسط منتشر شده است. این مجموعه چهارمین دفتر شعر رحمانی است كه نام اصلی او محمدصادق رحمانیان است. این شاعر پیشتر سه دفتر شعر با نامهای «انار و بادگیر»(1994)، «با همین واژههای معمولی»(1996) و «همهچیز آبی است»(1996) منتشر كرده است. مجموعهی سوم او نیز پیشتر به قلم الكرخی ترجمه و منتشر شده بود.
و سرانجام رحمانی میگوید:
عشق چون چوب كبریت است
شبیه حادثهای ناگهانی
كه آهسته اتفاق میافتد.